موسسه مجازی طب جامع اسلامی شفای قرآن
‏وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا‏ 
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان موسسه طب جامع اسلامی شفای قرآن و آدرس shefateb.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





سامانه پیامک فعال شد

شماره : 30001608976951


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 31 فروردين 1392برچسب:سامانه , پیامکی, موسسه, طب ,جامع ,اسلامی , ] [ 12:22 ] [ لقمان محمدیان ]

                         براي افراد داراي فشار خون بالا موارد ذيل توصيه مي شود:                                                        

1- نمک دریا را از مراکز مورد تایید تهیه و میل کنید و در غذاهایتان هم استفاده کنید .به هیچ عنوان از
نمک های صنعتی موجود در بازار استفاده نکنید.

2-از دم کرده برگ زیتون روزی دوفنجان استفاده کنید.

3-یک حبه سیر صبح و یکی شب میل کنیدو یا یک سیر را با چاقو خرد کنید و داخل یک سوم استکان آب پرتقال بریزید و میل کنید.

4- سالی دوبارحجامت کنید .

5- در صورت نیازنزد طبیب متخصص پزشکی ایرانی (طب اسلامی –  ایرانی - سنتی) مراجعه نمایید.

جهت باز کردن گرفتگی عروق قلب، نسخه ذیل توصیه می گردد:

تعداد 30 حبه سیر را با 5 عدد لیمو ترش تازه همراه با پوست (که اندازه آن از گردو بزرگتر نباشد) در مخلوط کن ریخته و خمیر کنید، سپس آن را همراه با یک لیتر آب با شعله کم به جوش رسانده و خاموش نمایید تا سرد شود، ترکیب حاصله را صاف نموده و بهتر است در یخچال نگه داری شود. (برای صاف کردن می توانید از الک و پارچه حریری که روی آن انداخته شده است استفاده کنید)

میزان و دوره مصرف:

از داروی تهیه شده به شرح فوق، به مدت 40 روز ناشتا به میزان یک استکان یا 50 سی سی میل نمایید.

تذکر:
-    این میزان تهیه شده از دارو، حدوداً در 20 روز مصرف ُمی شود که جهت ادامه مصرف و تکمیل دوره چهل روزه، می بایست مجدداً دارو  به شرح فوق به صورت تازه تهیه و مصرف گردد.
-    مصرف دارو را در یک دوره چهل روزه به صورت کامل ادامه دهید.
-    تکرار دوره انجام این نسخه، سالی یکبار می باشد ولی تکرار آن هر 6 ماه یکبار ارجح است.

-    حتماً لیمو ترش باید تازه باشد و به همراه پوست و محتویات آن، بعد از آنکه با چاقو برش زده اید، درون مخلوط کن بریزید.
-    لیمو ترش هایی که به شکل بیضی و بزرگ تر از لیمو ترش های معمول در بازار عرضه می شوند برای این نسخه مورد تایید نمی باشند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, ] [ 18:24 ] [ لقمان محمدیان ]

بوی عرق بدن افراد بیماری محسوب نمی‌شود‏. بعضی وقت‌ها افرادی که مشکل تعرق دارند، ممکن است متوجه نباشند که بوی بدن آنها‏‎ ‎دیگران را اذیت می‌کند.

 

به غیر از باکتری‌ها، دلایل مختلف دیگری نیز در این امر دخیلهستند، از آن جمله:

-
در مواردی که غدد عرقی بیش از حد فعال شوند.

-
‏ مواد سمی یا مواد گیاهی از قبیل الکل، سم آرسنیک، سم سیانید یاکشیدن‎ ‎سیگار،گاهی باعث این مسأله می‌شوند.

-
عفونت‌هایی از قبیل عفونت‌های ریوی، عفونت‌های پوستی، بیماری‌های مقاربتی یاعفونت‎ ‎مجاری ادرارینیز می‌توانند باعث بروز این بوی نامطبوع شوند.

پیشگیری

نکاتی که باید برای پیشگیری رعایت کرد، عبارتند از‏:

رعایت نظافت شخصی، استحمام روزانه و تعویض روزانه‏‎ ‎لباس‌ها. همچنین جنس لباس‌هایی که به تن می‌کنیم، در کم کردن تعرق نقش بسزایی دارند. لباس‌های نخی معمولاً به سرعت عرق و بوی بد را جذب می‌کنند.

-
دقت در نوع تغذیه به کاهش میزان بوی بدن کمک می‌کند. مثلاً از خوردن بعضی از‏‎ ‎غذاهای تند با ادویه‌هایی مانند کاری، زیره و سیر خودداری کنید. ‏

 

کمبود‎ ‎رویدر بدن مشکل تعرق را افزایش می‌دهد، به این دلیل که این ماده به دفع سموم‎ ‎بدن کمک می‌کند. نوشیدن میزان کافی آب و مایعات، غدد ترشح‌کننده اِکرین را فعال‎ ‎می‌سازد که باعث رقیق‌تر شدن عرق آپوکرین می‌شود.

-
استفاده از اسپری و دئودورانت فقط بوی بد را می‌پوشاند و گاهی سبب افزایش بویبد بدن می‌شود. در انتخاب دئودورانت هم توجه کنید و مواظب باشید آنها را از نوعی انتخاب کنید که حاوی روی‏‎ ‎و آلومینیوم باشند، زیرا که این مواد باکتری‌هایی که مسبب بوی بد بدن هستند را کاهشمی‌دهند.

درمان های خانگی

‏- پس از استحمام آب شلغم را زیر بازوهایتان بمالید. برای تهیه آب شلغم ابتدا آن را رنده کرده و داخل یک پارچه نازک بریزید و فشار‏‎ ‎دهید و عصاره آن به دست آید. این عصاره را با یک قاشق چایخوری به زیر بازوهایتان بمالید و ماساژ‏‎ ‎دهید.

‏-‏‎ ‎استفاده از جوش شیرین بوی بد زیر بغل و پاهای شما را کاهش می‌دهد.

‏-‏‎ ‎چندلیموترشرا در دست خود کم‌کم فشار دهید تا نرم شود. سپس از وسط به دو نیم کنید و به زیر بازوهایتان بمالید تا هسته‌های آن بیرون آید. سپس حمام کنید.

 

اگر زیر بغل شما موهای‏‎ ‎زائد دارد، یک روز قبل از این کار، موهای موجود در زیر بغل را بتراشید تا اسید لیموها بوی بدن‎ ‎شما را از بین ببرد.

‏-‏‎ ‎هر روز به حمام بروید و بعد از آن به زیر بازوهایتان پودر بزنید. این کار‎ ‎علاوه بر اینکه بوی بدن را می‌گیرد، پوستتان را نیز سفید می‌کند.

‏-‏روغن زیتون،آبپرتقال،‎ ‎آب لیمو و گریپ فروت هم موادی هستند که می‌توانید استفاده کنید. توجه داشتهباشید که افشره آنها باید تازه باشد.

 

زیر بازوهایتان یا هر قسمتی از بدن که لازم‎ ‎است را پودر بزنید. جوش شیرین را به افشره اضافه کنید و به زیر بغل خود بمالید، سپس‎ ‎با روغن زیتون پاک کنید. به این ترتیب بوی بدن شما از بین خواهد رفت‏.

‏- اگر گوشت و مرغ می‌خورید و با مشکل بوی بد بدن مواجه هستید، رژیم غذایی خود‏‎ ‎را عوض کنید. مصرف گوشت و مرغ را کاهش دهید و خود را به خوردن سبزیجات عادت دهید.

این توصیه‌های غذایی هم کمک‌کننده، هستند:

-
هر روز ناشتا قبل از صبحانه 500 میلی‌گرم پودر جوانه ‌گندم را در آب حل کنید و‏‎ ‎بنوشید. اگر سوپرمارکت‌های اطراف خانه شما جوانه گندم تازه دارند، می‌توانید از‎ ‎جوانه گندم تازه استفاده کنید.

 

 توجه داشته باشید محلول جوانه را با معده خالی و با‏‎ ‎آب معدنی بنوشید. کلروفیل بوی بدن را به صورت چشمگیری کم می‌کند یا کاملاً از بینمی‌برد.‏

-
اگر کشمکش‌های عصبی باعث می‌شود که تعرقتان افزایش یابد چای سبزبنوشید. یک قاشق چایخوری چای سبز خشک یا دو عدد چای کیسه‌ای را در یک فنجان آب‎ ‎بریزید و بگذارید به مدت 10 دقیقه خیس بخورد و کم کم در طول روز آن را بنوشید.

 

اینچای به شما کمک می‌کند آرامش پیدا کنید و دیگر عرق نکنید.‏

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, ] [ 13:33 ] [ لقمان محمدیان ]

جوشانده پایه اعصاب :

بابونه ، گزنه ، پونه ، کاکوتی ، مرزنجوش ، اسطوخدوس ، نعناع ، افسنتین ، بادرنجبویه ، سنبل الطیب ، بسفاویج ، بهارنارنج ، تخم خشخاش ، گل گاوزبان ، لیموی عمانی        

از هرکدام 25 گرم

 

این دارو ی پایه برای اعصاب است و  مزاج دارو به گرمی تمایل دارد .

داروی اعصاب باید با پاکسازی مزاج صورت پذیرد و الا تاثیری ندارد. یعنی شما وقتی شخصی را که ناراحتی اعصاب یا افسردگی دارد پاکسازی نکردید ، داروی اعصاب اثر کمی دارد . البته  پاکسازی خود به تنهایی داروی اعصاب است و  افسردگی و بسیاری از علامت های عصبی را از بین می برد.

طبق ذیل مصرف کنید :

 

دارو ها را نیمکوب کنید(با آسیاب برقی و...) بطوری که در صافی بماند یعنی پودر نشود . هر بار یک قاشق غذا خوری از داروی نیمکوب شده با دو لیوان آب روی شعله ملایم بجوشانید تا یک لیوان بماند . 

باید در ظروفی مثل استیل یا لعابی ، پیرکس یا سنگی باشد ،

سپس صاف کرده و در صورت نداشتن دیابت کمی شیرین کرده میل کنید.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:درمان با طب اسلامی,آموزش طب اسلامی,گواهینامه معتبر, ] [ 12:55 ] [ لقمان محمدیان ]

دارویی است مشهور و توانا در برطرف کردن بیماری های رحم ، تنظیم قاعدگی و زائل گرداندن عفونت ها !

اجزا آن عبارتست از :

گل گاوزبان ، انیسون شیرین ، انیسون تلخ (زنیان) ، سداب ، نیلوفر ، زیره سیاه ، سیاهدانه ، بومادران ، تخم کرفس ، تخم جعفری ،ناخنک ، کاکنج (عروسک پشت پرده) ، تخم شوید ، تخم کاهو

از هر کدام 25 گرم

21 قسمتی به این دلیل روی این دارو مانده است که برای کسی که احتباس داشته به 21 قسمت تبدیل می کرده اند ، روزانه 3 قسمت را می جوشاندند تا در 7 روز تمام شود ، هر بار یک قسمت را با چهار لیوان آب می جوشاندند تا به سه لیوان تبدیل شود و یک لیوان قبل از غذا و دو لیوان بعد از غذا می خوردند. البته قانون آب درمانی طب ایرانی را در مورد جوشانده ها نیز باید رعایت کنند.البته مسهل و منضج ها نیز در نظر گرفته می شود و رژیم غذایی نیز مهم است ، اگر غذای غلیظ خورده شود از تاثیر دارو کاسته می شود.

بیماری هایی که توسط این جوشانده پایه علاج می شوند ، عبارتند از :

کیست تخمدان ، عفونت های رحم ، بیماری های مربوط به ضمائم رحم ، چسبندگی تخمدان یا التهاب باشد یا جوشی که داخل مجرا زده می شود . درد پریود (دیسمنوره) ، خفقان یا عقب انداختن پریود ، بی نظمی ، خونریزی شدید ، آندومتریوز ، کانسر های رحم و افتادگی رحم.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, ] [ 12:53 ] [ لقمان محمدیان ]

مواد

مقدار (به نسبت و جز)

سماق

1

پوست انار

1

گلنار فارسی

1

مازو

1

میخک

یک دهم جز

نمک

3

 

 

 

 

 

 

 همه را پودر کنید و هر شب یکبار یا هر روز و شب یکی دوبار دهان و لثه ها را با آن بشویید


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, ] [ 12:51 ] [ لقمان محمدیان ]

 يک داروی شويندۀ کليه که برای همه انواع سوءمزاج‏هاي کليه مفيد است، و داروی پايه برای همۀ ناراحتی‏های کليه به حساب می‏آيد. اين جوشانده ‏بگونه‏ ای ترکيب شده که هيچ عوارض منفی برای کسی نداشته باشد حتی اگر اشتباهاً کسی آن را مصرف کند.

گل‏ گاوزبان، گل‏ سرخ، بابونه، افتیمون، تخم ‏تره، سنبل ‏الطیب، تخم‏ جعفری، تخم‏ کاهو، تخم ‏شوید، تخم ‏کرفس، رازیانه، بادرنجبویه، سوسنبر یا نعنا، تخم‏ کافشه، مرزنجوش، خاکشیر، گزنه، دم‏ گیلاس، برگ ‏سداب و کاکنج، به میزان مساوی ترکیب و نیم‏کوب شود.

دستور تهیه:

به 5 قسمت مساوی تقسیم کنید، هر بار یک قسمت را با 6 شیشه(600 گرمی) آب روی شعله ملایم بجوشانید تا 4 شیشه بماند، صاف کنید و با یک استکان شکر و یا شکرقرمز بجوشانید تا 3 شیشه بماند. در یخچال نگه‏دارید و روزی 3 بار 5/1 ساعت بعد از هر غذا یک لیوان(گرمای ملایم مانند گرمای معمولی اتاق داشته باشد) میل کنید.

هر بار که يک قسمت تمام شد، يک قسمت ديگر را مانند قسمت قبلی درست کرده در يخچال نگه‏داری و ميل کنيد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, ] [ 12:49 ] [ لقمان محمدیان ]

گزارش روز

هموروئید یک بیماری دردناک است که در آن رگهای اطراف مقعد ملتهب و بزرگ می شوند . راه های بسیاری را می توان برای درمان این بیماری انتخاب کرد ، از جمله چند راه حل برای درمان هموروئید از طریق گیاهان دارویی است که شما می توانید در منزل خود این بیماری را درمان کنید.


درمان گیاهی قابض(جمع کننده) هموروئید
قابض موضعی، ترکیبی مایع است که مسبب کوچک کردن یا منقبض کردن بافت های بدن می باشد. تورم هموروئید و مواد قابض زیر می تواند مانند برخی از دارو های شیمیایی به ما کمک کند.

نارون کوهى
نارون کوهی، یک گیاه است که برگ، پوست و شاخه هایش را می توان مورد استفاده قرار داد و جزء داروهای منقبض کننده است.
عصاره نارون کوهی می تواند به عنوان یک قابض کننده در درمان بواسیر موثر باشد.
برای استفاده از این گیاه یک تکه پنبه را در عصاره آن بخیسانید و بعد روی موضع آسیب دیده قرار دهید.

سرکه آب سیب
سرکه سیب به عنوان قابض و ضد باکتری شناخته شده است.
برای درمان آن، دو تا سه بار در روز با یک تکه پنبه روی موضع آسیب دیده قرار دهید ولی به این نکته توجه داشته باشید که این فرایند ممکن است برای مدتی با درد یا خارش همراه باشد.

ژل آلوئه ورا
آلوئه ورا گیاهی است که به صورت ژل طبیعی و به رنگ روشن تولید می شود که برخی از خواص مواد قابض کننده را دارد.
تحقیقات نشان می دهد هنگامیکه برای هموروئید از آلوئه ورا استفاده شود، می تواند در بهبود و کاهش ناراحتی معقد کمک کند.

چند راه حل کاملاً طبیعی
البته افرادی هستند که با ارائه راه حل هایی به طور مستقیم جهت درمان درمنطقه آسیب دیده از این موارد استفاده می کنند.
برخی از این روش های درمان مستقیم بدین شرح می باشد:

شاه بلوط هندی
شاه بلوط هندی تا حد زیادی به بهبود گردش خون و کاهش تورم در افراد مبتلا به رگهای واریسی کمک می کند.
هموروئید از رگهای واریسی است که محدود به ناحیه مقعد می شود، و شاه بلوط می تواند به کاهش تورم و بهبود علایم کمک کند.
بسیاری از پزشکان 40 میلی گرم ، سه بار در روز به مدت دو هفته در محل موضع را تجویز و توصیه می کنند.

کوله خاس

کوله خاس سبز رنگ است و می تواند التهاب را در شریان وریدی، از جمله بواسیر را بهبود بخشد. مشخص شده است که به منظور کاهش تورم، و تقویت دیواره رگهای خونی،کوله خاس می تواند به تسکین درد هموروئید منجر شود.
مقدار توصیه شده 36 میلی گرم،دو بار در روز در محل موضع است.

عصاره دانه انگور

عصاره دانه انگور می تواند در بهبود گردش خون و درمان رگهای واریسی موثر باشد.
گرچه میوه انگور می تواند موثر باشد، اما دانه انگور دارای مقادیر متمرکزی از مواد شیمیایی موثر است.
از آنجا که دانه انگور در درمان وریدی اثر بسزایی دارد، می تواند در درمان هموروئید نیز موثر باشد.
عصاره دانه انگور را باید بصورت خوراکی و با دوز 360 تا 720 میلی گرم در روز، مصرف نمود.

نکته:عصاره دانه انگور به لخته شدن خون کمک میکند، قبل از عمل جراحی به هیچ شرایطی ننوشید.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:درمان بواسیر در طب اسلامی , ] [ 1:40 ] [ لقمان محمدیان ]

تهیه هورمون جدید گیاهی جهت تولید مثل حیوانات بخصوص گاوها از گیاهان داروئی منطقه قزوین

هورمونهای گیاهی تولید مثل

 

مرکز تحقیقات گیاهان داروئی آشوری روی بیماری های ناعلاج از طریق کاربرد گیاهان داروئی با کد فعالیت 7310 به هورمون گیاهی جهت تولید مثل حیوانات دسترسی پیدا کرده که می تواند در تولیدات فراورده های دامی بدون هورمون شیمیائی نقش بسیار مؤثر داشته باشد.

هورمون به چه چیزی گفته می شود و دارای چه هدفی است؟

هورمون واژه یونانی است به معنی محرک که فرایند های برنامه ریزی شده ویژه ای دریاخته های هدف آغاز می کند. هورمونهای به دو دسته شیمیایی و طبیعی تقسیم بندی می شود.

پس از مدتی که از کاربرد هورمون های شیمیایی در یاخته های هدف گذشت محققین و پژوهشگران هم عقیده شدند که این هورمونها در بالا بردن تولید از نظر وزنی بسیار موفق هستند، ولی از نظر سلامتی بخصوص در انسان ها حتی خود حیوانات مطالب زیادی چه به صورت نوشتاری یا گفتاری زیاد در رابطه با عوارضات آنها گفته شده است.

در عوض در رابطه با کاربرد هورمون های گیاهی در انسانها و یا در حیوانات تا کنون مطالبی به جز تأیید بخصوص در سلامتی انسان ها چیزی مشاهده نشده.

دلیل محکم این موضوع این است که بدن انسان از طبیعت است و نیاز دارد جهت ادامه حیات با سلامتی و نشاط شادابی و طول عمر بیشتر از مواهب طبیعی بهره برد.

این هورمون گیاهی علاوه بر این که دریاخته ها ی بدن گیرنده عمل هورمون های شیمیایی را از نظر بالا بردن تولید وزنی انجام می دهد، سلامتی انسانها یی که از فراورده های دامی بهره می برند را نیز بهتر تامین می نماید.

مسئول مرکز تحقیقات گیاهان داروئی آشوری در سخنرانی مورخه 25/11/75 در تالار سازمان کشاورزی قزوین گفت تا آن موقع هشتصد نوع گیاه داروئی تاثیر گذار در درمان در منطقه قزوین شناسایی شده اند. اینک پس از گذشت 16 سال این تعداد به 1200 گونه دارویی رسیده و در 10 سال آینده به طور حتم به 1600 نوع بالغ خواهد شد.

تعداد زیادی از این نوع گیاهان داروئی دارای هورمون های گیاهی هستند.

امروزه کمپانی های داروسازی بزرگ دنیا با استفاده از میراث فرهنگی طب سنتی ایران زمین هزاران جلد کتاب جُنگ تذکره این گیاهان داروئی سرزمین ایران را قیمت بسیار ارزان به خروار می خرند مجدداً با اندکی تغییرات پس از گرفتن عصاره مفید انها تفاله باقی مانده را با مواد شیمیایی ترکیب می کنند با بسته بندی شیک با نام خارجی هر مثقال چندین برابر قیمت خروار خریداری شده دوباره به ما می فروشند.

اما حکایت تهیه این هورمون گیاهی

روزی یک دکتر دامپزشک علاقه مند به کارش که خدمت به طیف ضعیف جامعه کشاورزان و دامداران است به مرکز تحقیقات مراجعه کرد و اظهار داشت که تعداد زیادی از گاوها علیرغم استفاده از هورمون های شیمیایی که جهت فحل شدن یا کِل آمدن که از کشور های خارجی مثل هلند ، نروژ ، دانمارک ، آلمان ، آمریکا با ارزبری زیاد خریداری و وارد می شود باز هم کِل یا فحل نمی آیند و وقتی که گاوها کِل یا فحل نشوند تولید مثل نمی کند برای دامدار به جز ضرر نتیجه ای ندارد جهت برطرف کردن این معضل یک راه حلی پیدا کنید.

ایرانیان قدیم علم دامپزشکی امروز را بیطاری می گفتند و در زمینه این علم تحقیقات زیادی داشتند بخصوص در مورد سه حیوان مورد علاقه شان مثل گاو سگ و اسب و کتب و نوشته جات زیادی از آنها به عنوان میراث فرهنگی به جا مانده لذا با مراجعه به آن کتب و گیاهان هورمونی منطقه قزوین 18 نوع گیاه هورمونی انتخاب کردم و تعداد 67 عدد قرص به اندازه یک گردوی متوسط به وزن 2/1 تا 2 مثقال تهیه کردم و تحویل آقای دکتر شهبازی دامپزشک هنرستان کشاورزی فدک قزوین دادم. ایشان روی گاو هایی که با هورمون های شیمیایی جهت فحل آمدن یا کِل آمدن که از خارج وارد می شود نتیجه ای نگرفته بود اینک نتیجه خوبی به دست آورده است. گاو ها آماده زاد و ولد شدند و این موضوع نمونه یا مشتی از خروار است.

اگر سرنوشت این هورمون به سرنوشت طرح تلفیق طب سنتی و گیاهی ایران و تحقیقات روی 30 نوع بیماری ناعلاج و صعب العلاج که مدت 30 سال روی ان کار شده بود و در اغلب دانشکده های پزشکی مراکز تحقیقاتی و پژوهشی مرکز نخبگان ریاست جمهوری فرهنگستان علوم پزشکی ایران مطرح شد و سرانجام به جایی نرسید گرفتار نشود منافع مادی و معنوی زیادی برای کشور در بر خواهد داشت و از طرفی اگر رسانه های گروهی و مسئولین با صحه صدر به این موضوع نگاه کنند می توان در اینده از این گیاهان داروئی بخصوص گیاهانی که دارای هورمون گیاهی هستند 10 ها نوع هورمون گیاهی جهت درمان انواع بیماری های انسانی که هم اکنون از خارج یا به صورت تک دارویی و یا بصورت مواد اولیه وارد بشود در داخل تهیه کرد.

علاقه مندان می توانند جهت اطلاع بیشتر و یا گاو هایی که بدین وسیله به مرحله فحل شدن وبا کِل آمدن رسیده اند از نزدیک در هنرستان کشاورزی فدک قزوین با راهنمایی مجری طرح آقای دکتر شهبازی دامپزشک هنرستان بازدید نمایند برنامه بعدی تهیه آنتی بیوتیکهای گیاهی جهت دام و طیور ودرمان طب برفکی از گیاهان دارویی می باشد مزایای تهیه این هورمون برای کشور به شرح زیر میباشد.

1- چون نطفه ای که بر اثر استفاده این هورمون در گاوها به وجود می آید از مواد طبیعی است عوارض هورمونهای شیمیایی را ندارد.

2- چون قالب گیاهان دارویی مورد تهیه هورمون در اغلب نقاط ایران وجود دارند ایجاد کارگاههای بزرگ و کوچک در مناطق مختلف ایران براحتی امکان پذیر است درنتیجه جهت فارغ التحصیلان دانشگاهی و غیر دانشگاهی ایجاد اشتغال می شود.

3- در دنیا کسانی هستند که اگر بخوبی اطلاع رسانی شود بسیار علاقه مند می باشند به هر قیمتی از فراورده های دامی که از محصولات طبیعی تهیه می شود بهره مند گردند در نتیجه جنبه صادرات پیدا میکند و به جای صدور ارز، ارز آور خواهد شد.

در خاتمه اگر کسانی باشند که علاقه مند به تحقیقات در این زمینه ها هستند می توانند با تلفنهای ثابت 02812225874 قزوین و همراه09124394380 تماس حاصل نمایند و یا از سایت کامپیوتری Hakimbashi.net بازدید نمایند.

آشوری

کارشناس ارشد تحقیقات

محقق طب سنتی و گیاهی ایران زمین


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:32 ] [ لقمان محمدیان ]

 



خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
پژوهشگران مرکز تحقيقات علوم دارويي دانشكده داروسازي دانشگاه علوم پزشکي مشهد طي پژوهشي به خواص ضد سرطاني گياه زعفران پي بردند.

به گزارش خبرنگار پژوهشي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه خراسان،‌ دکتر حسين حسين‌زاده، عضو مرکز تحقيقات علوم دارويي دانشگاه علوم پزشکي مشهد با اشاره به اين‌که سرطان يکي از بزرگترين علل مرگ و مير در جهان به شمار مي‌رود و سالانه بيش از شش ميليون نفر جان خود را به دليل اين بيماري از دست مي‌دهند، اظهار كرد: در اين ميان کاروتنوئيدها داراي اثرات ضد سرطاني، ضد جهش زايي و تعديل کنندگي سيستم ايمني بدن هستند و زعفران که از کلاله‌هاي خشک شده گياه زعفران گرفته مي‌شود از جمله منابع سرشار از کاروتنوئيدها است.


وي افزود: در اين طرح که در محيط آزمايشگاهي و بر روي سيب زميني و ميگو صورت گرفت، مشخص شد عصاره کلاله زعفران در مهار رشد تومورهاي سرطاني موثر است.

حسين‌زاده خاطرنشان كرد: همچنين در مطالعه‌اي اثر ضد سرطاني الکلي کلاله زعفران بر روي سلول‌هاي سرطاني انسان بررسي شد که بر اساس نتايج اين تحقيق، کروسين به عنوان مهمترين ماده ضدسرطاني حاوي کاروتنوييد معرفي شد.

وي با بيان اين‌که در طب سنتي نيز از زعفران به عنوان گياهي درماني ياد شده است، اظهار اميدواري کرد كه نتايج اين تحقيقات بتواند در توليد داروهاي مرتبط با درمان و يا مهار بيماري سرطان موثر باشد.

استاد دانشکده داروسازي دانشگاه علوم پزشکي مشهد گفت: در طب سنتي از زعفران به عنوان ضد اسپاسم، کمک كننده به هضم طبيعي غذا، تسکين دهنده ناراحتي‌هاي لثه، ضد آبريزش، آرام بخش، ضد نفخ و افزاينده تعرق ياد شده است.

اين تحقيق با مشارکت دکتر حسين حسين‌زاده، استاد دانشکده داروسازي، دکتر جواد بهروان، استاد گروه فارماکودينامي و سم شناسي دانشکده داروسازي، دکتر محمد رمضاني، استاد دانشکده داروسازي و دکتر خديجه ژاکان از محققان دانشگاه علوم پزشکي مشهد با موفقيت به اجرا در آمده است.

منبع: www.tim.ir


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:سرطان , درمان و مهار آن در طب اسلامی سنتی, ] [ 1:29 ] [ لقمان محمدیان ]

طب اسلامی

1- تغذیه درمانی:

تغذیه درمانی و نگاه به نوع تغذیه، اساس و اصل تمام مكاتب پزشكی جهان، از جمله مكتب پزشكی جامع اسلامی است. این بحث در طب جامع اسلامی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است كه به بحث «اطعمه و اشربه» معروف است.

بحث «اطعمه و اشربه» ، توجه خاصی به نوع، كیفیت و زمان مصرف غذا دارد.

طب جامع اسلامی تغذیه سالم و صحیح را ضامن سلامتی انسان می داند 1 و به همین جهت اولین شیوه از هفت شیوه درمان جسمانی را به این امر مهم اختصاص داده است2.

در نظر گرفتن حلال و حرام بودن غذاها و نوشیدنی ها، و چگونگی حلال شدن و حرام بودن آنها را فقط در تحقیق قواعد تغذیه ای اسلامی می توان به این سادگی و جامعی یافت و این بحث در سایر مكاتب تغذیه ای و درمانی یا مفقود است یا به صورت ناقص و طبق اعتقادات خرافی موجود است 3 .

2- گیاه درمانی:

در طب جامع اسلامی در مورد گیاه درمانی و كیفیت استفاده از گیاهان در شفابخشی تمام بیماری ها بحث مفصلی شده است 4. آیات و روایات و تحقیقات دانشمندان طب جامع اسلامی در این باره بسیار گسترده و كامل است، طوری كه اگر كسی فقط در این روش از درمان موفق به كسب تبحر و تجربه شود، می تواند بسیاری از بیماری ها را درمان کند و در حرفه خود كامل شود 5 .

3- حجامت درمانی:

طب جامع اسلامی، حجامت را سومین ستون طب جسمانی قرار داده است و در مورد حجامت كه قدمت 5000 ساله یا بیشتر دارد 6، نظریه های نوینی را ارائه می دهد، از جمله این كه:

- طب جامع اسلامی اصول سری این شیوه از طب را توضیح داده است.

- روابط مختلف بین بدن و جهان هستی در طی استفاده از این شیوه

- روابط بین مایعات درون اعضاء و اجزاء رئیسه بدن نسبت به ظاهر بدن و محیط اطراف

- توجه به دفع شر موجودات غیر ارگانیك (امواج منفی) در طی انجام حجامت كه با قرائت آیات و دعاهای خاصی انجام می شود.

- شناسایی بی سابقه قسمت های حجامت بر روی بدن انسان

- مشخص نمودن رابطه بین حجامت در قسمت های مختلف بدن و درمان های خاص

- معرفی زمان های مختلف (مفید یا مضر) به جهت انتخاب روز و ساعت و ماه و سال و حالت های مختلف فلكی و نجومی.

4- فصد درمانی:

فصد درمانی (رگ زدن) همانند حجامت درمانی است که با تمام فصد درمانی های قبل از اسلام، هفت خصیصه متفاوت دارد. همچنین بیش از صدها خصیصه متفاوت با گرفتن خون وریدی كه توسط سازمان انتقال خون در طب جامع اسلامی معرفی شده است، دارد.

5- سنگ درمانی:

سنگ های موجود در طبیعت همانند گیاهان و حیوانات دارای خواص مهم طبی و غیرطبی هستند. دانشمندان امروزه به خوبی متقاعد شده اند كه سنگ بر ماده اثر گذار است.

سنگ هم امواج را دگرگون می كند و هم امواجی را از خود ساطع می كند در طب جامع اسلامی هر سنگی، هم به تنهایی معرفی شده 7 و هم در زیر مجموعه سنگ های هم خانواده خود تعریف شده است. حكمای اسلامی با استفاده از هزاران حدیث و روایت درباره ی خواص سنگ ها که از چهارده معصوم «ع» روایت شده است، راجع به سنگ شناسی و كیفیت استفاده از سنگ ها بر اساس شناخت طبیعت 8 آنها، تالیفات و تحقیقات گرانقدری دارند. نقش نگین معصومین دراین زمینه قابل اشاره است.

6- عطر درمانی:

در هیچ مكتب درمانی قبل یا بعد از اسلام، و حتی در هیچ مذهبی به اندازه تعالیم مذهب اسلام، در مورد عطرهای مختلف نظری ارائه نشده است، البته با مراجعه به كتب تدوین شده در مورد عطر درمانی در طب جامع اسلامی، می توان با روحیات و علائم ظاهری و باطنی بیماری ها و كیفیت تاثیر مواد لطیف بر بدن آشنا شد و متوجه طبیعت مختلف عطرها و رایحه های گوناگون و اثرات آنها گردید. عطرها معمولا به طور بسیار ظریف بر محرك های درونی بدن تاثیر می گذارند و موجب درمان می شوند. طب جامع اسلامی علاوه بر شناسایی طبیعت عطرها، این محرك های درونی را نیز معرفی می كند.

7-رنگ درمانی:

در رنگ درمانی اسلامی اعتقاد بر این است كه بسیاری از بیماری ها را می توان فقط با استفاده از رنگ، درمان کرد. البته این درمان باید با مراعات تمام قواعد و اصول رنگ درمانی اسلامی انجام شود.

شیوه استنشاق رنگ كه با استفاده از فن تجسم خلاق اعمال می شود، یا به كار بردن مایعات رنگین یا استفاده از لباس ها، وسایل و سنگ ها با رنگی خاص كه حالت تعادل را ایجاد می كنند، در درمان بیماری های موثر است. البته امروزه تاثیرات انرژیك نامحسوس رنگ بر روی روح و جسم به اثبات رسیده است 9.

در رنگ درمانی اسلامی اعتقاد بر این است كه هر یك از رنگ ها دارای طیفی خاص است كه با ردیفی از طول موج ها ارتباط دارد، یعنی صدها اختلاف رنگ جزئی و نامحسوس وجود دارد كه حضرت علی(ع) در نهج البلاغه به آنها اشاره نموده است و در آیات و روایات در به كارگیری صحیح آنها توصیه شده است.

از آنجا كه میزان ارتعاش رنگ ها یكسان و بسیار شبیه به هم است همه آنها برای چشم انسان قابل رؤیت نیستند. كلمه (نور) كه در برگیرنده انواع رنگ هاست، در آیات و روایات بسیار آمده است و در ابعاد مختلف رنگ درمانی با استفاده از منابع دینی و دستورات پایه ای طب جامع اسلامی این درمان صورت می گیرد.

طول موج رنگ بنفش كوتاه ترین طول موج است و از 380 تا 450 نانومتر بُرد دارد. رنگ قرمز دارای بلندترین طول موج و بُرد آن از 630 تا 730 نانومتر است.

رنگ ها به شیوه های مختلفی بر ذهن و روح و جسم انسان تاثیر می گذارند كه تمام این تاثیرات و كیفیت حصول آنها در رنگ درمانی طب جامع اسلامی بحث شده است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:28 ] [ لقمان محمدیان ]

گل

پیشرفت روزانه و سریع تکنولوژی و تغییرات سریع شیوه زندگی، در کنار همه خوبی‌هایش،‌ صدماتی هم به زندگی ما زده است. محققان توصیه می ‌کنند برای رفع تنش‌های ناشی از این تغییرات، به تمرینات ورزشی و روش‌های خاص تنش‌زدایی‌ رو بیاوریم. آنها می‌ گویند طبیعت راهی آسان برای حفظ و ارتقای سلامت روان، پیش روی ما گذاشته است: گل‌ها.

گل‌ها می ‌توانند تاثیراتی سریع‌تر از آنچه فکرش را بکنید، بر شادی و رضایت‌مندی شما از زندگی و روابط اجتماعی‌تان داشته باشند. هیجان‌انگیزترین نکته درباره این تحقیق جدید این است که این بررسی، باورهای علمی متداول درباره اینکه چگونه انسان‌ها می ‌توانند حالات روزانه روحی‌شان را به ‌گونه‌ای سالم و طبیعی مدیریت کنند، به چالش می ‌کشد....

تیم پژوهشی فوق‌الذکر، ارتباط بین گل‌ها و رضایت‌مندی از زندگی را طی 10 ماه مطالعه روی رفتارها و واکنش‌های روحی شرکت‌کنندگان در این تحقیق به هنگام دریافت کردن گل‌ها یافته‌اند. نتیجه‌ها نشان می‌ دهد گل‌ها متعادل‌ کننده حالات روحی به سمت حالات طبیعی و سالم هستند. گل‌ها اثر سریعی روی شادمانی دارند. همه شرکت‌کنندگان در این بررسی در هنگام دریافت گل لبخند واقعی و هیجان‌زده‌ای در صورتشان نمایان شد و توضیح دادند که چه اندازه احساس شادی فوق‌العاده و احساس سپاسگزاری در آن هنگام داشته‌اند. این واکنش روحی در همه جا و مخصوص همه گروه‌های سنی است و محدودیتی ندارد. گل‌ها اثرات بلندمدت مثبت روی حالات روحی دارند. مخصوصا شرکت‌کنندگان در این بررسی از کاهش استرس، اضطراب و عصبانیت بعد از دریافت گل خبر داده‌اند و توضیح داده‌اند که حد بالاتری از احساس لذت‌بخشی و رضایت‌مندی از زندگی را دارند. گل‌ها می ‌توانند روابط اجتماعی ما را نیز عمیق‌تر کنند و باعث افزایش روابط با خانواده و دوستان ‌شوند. احساسات ما به ما می‌ گویند که گل‌ها ما را خوشحال می‌ کنند و حال علم نشان می ‌دهد که نه تنها گل‌ها ما را شادتر از آنچه فکر می ‌کردیم، می‌ کنند؛ بلکه آنها تاثیرات مثبت قوی روی خوب بودن حالات روحی‌مان دارند.

گل های سرخ و سفید

آثار آرام‌بخش گل‌های رنگارنگ

بشر برای زندگی در طبیعت آفریده شده است. طبیعتی که تنوعی از رنگ‌هاست و او را به حکایت ریشه‌های زندگی متوجه می ‌کند. دقیقا به همین دلیل است که رنگ‌ها حس‌های فیزیولوژیکی را به وجود می ‌آورند. همه رنگ‌هایی که در طبیعت می ‌بینیم چه به صورت نشانه، چه نماد و چه سنبل از نظر روانی اهمیت فراوانی در زندگی ما دارند. رنگ‌های موجود در طبیعت حتی روی عملکرد فیزیولوژیکی و طبیعی بدن ما تاثیر می‌ گذارند و به همین خاطر است که شما در یک محیط سرسبز و با تماشای شالیزار حس متفاوتی دارید نسبت به زمانی که به تماشای یک دشت گل سرخ یا کوه‌های پوشیده از برف می ‌نشینید. ثابت شده است که رنگ‌ها به خاطر تاثیر بر عملکرد فیزیولوژیکی بدن بر روحیه و روان ما هم تاثیر دارند. همین رنگ سرخ ضمن اینکه نماد حرکت است، نماد خطر و هیجان نیز هست و در عین حال از منظر فیزیولوژیکی موجب تند شدن ضربان قلب می ‌شود، اشتها را تحریک می ‌کند و بسیاری موارد دیگر. در مقابل، رنگ آبی سبب آهسته‌تر شدن کلیه کارکردهای فیزیولوژیکی بدن می‌ شود و با کاهش ضربان قلب، حس آرامش را همیشه تداعی می ‌کند. به کار بردن رنگ‌ها در محیط زندگی و طبیعت اطراف مان با توجه به تاثیر آنها بر روان ما می ‌تواند راه موثری در کسب لذت بیشتر در موقعیت‌های گوناگون باشد. مثلا جایی که قرار است کار گروهی در آن مکان انجام شود، برای مثال، افراد خانواده دور هم جمع شوند، صحبت کنند و شاد باشند بهتر است از رنگ‌هایی مثل سرخ، نارنجی و زرد استفاده کرد. تا به حال از خود پرسیده‌اید چرا در همه جای دنیا اقوام و ملیت‌ها و حتی سنین و جنسیت‌های مختلف با تماشای رنگ صورتی حس لطافت، زندگی و نشاط را به دست می‌ آورند؟ چون ما این رنگ را از نخستین جایگاه زندگی‌مان یعنی رحم مادر می ‌شناسیم. محل دلپذیری که همه کودکان آن را دوست دارند و حتی وقتی آنها را از آن محل دوست‌داشتنی خارج می ‌کنند واکنش گریه را دارند. جایی تنگ و کوچک (رحم مادر) تنوعی از فام‌های صورتی را به او می ‌رساند. در واقع چون عبور نور از پرده‌های مختلف صورت می ‌گیرد در چشم جنین این احساس رنگ صورتی به چشم می ‌رسد. جنین از چند ماهگی می ‌تواند رنگ‌ها را تشخیص دهد و نخستین رنگ او صورتی است. این ذهنیت نخستین برای همه ما تداعی‌گر آن محل دلپذیر و لطیف در رحم مادر است. فرقی نمی ‌کند مرد و زن در هر سن و ملیتی که باشند طبق آمار از صورتی به‌ عنوان یک رنگ محبوب یاد می ‌کنند. شاید خالی از لطف نباشد دوباره نگاهی به طبیعت و رنگ‌های آن بیندازید و از آن برای تغییر روحیات خود بهره ببرید و با طبیعت آشتی کنید.

شادی و طبیعت

گل‌ها و روابط دوستانه

تحقیقات درباره جاهایی از خانه که انسان‌ها در آن گل‌ها را قرار می ‌دهند به نتایجی رسیده ‌است. جاهایی از خانه که برای مهمان تدارک دیده شده است مثل اتاق پذیرایی و حال، محل قرار گرفتن گل‌هاست که سمبلی برای سهیم کردن و ایجاد فضای مشترک روحی بین افراد است. گل‌ها احساس مثبت روحی را به کسانی که وارد آن اتاق می ‌شوند القا می‌ کنند و فضا را صمیمانه‌تر می‌ کنند، همچنین جوی دوستانه و اشتراکی را برای افراد حاضر در اتاق ایجاد می‌ نمایند.

تاثیرات بصری گل‌ها

گیاهان فقط تضمین ‌کننده خوراک مثل سبزی‌ها و صیفی‌جات نیستند بلکه اثرات دیگری مثل اثرات بصری و بویایی (معطر بودن) دارند. اول از همه، درباره اثرات بصری گیاهان ما می ‌توانیم از رنگ‌های آنها انتظار اثرات درمانی داشته باشیم. اساسا این حق شماست که رنگ مورد علاقه‌تان را انتخاب کنید. رنگ انتخابی شما نشان‌دهنده حالات روحی شماست و از درون شما تاثیر می ‌پذیرد و آن رنگ می ‌تواند به شما احساس راحتی ببخشد و یا ذهن‌تان را آرام کند.

تاثیر مفید رنگ ها

قرمز: حرارت بدنتان را افزایش می‌ دهد، فشار خون تان را بالا می‌برد و اشتهای تان را زیاد می‌ کند و به شما شور و حرارت می ‌بخشد.

صورتی: شما را جوان‌تر و شاداب‌تر می‌ کند.

نارنجی: اشتهای تان را زیاد می ‌کند و روح تان را تازه می ‌کند.

زرد: باعث سرخوشی‌تان می‌ شود و حس بلندپروازی و رویایی بودن به شما می ‌دهد.

سبز: آرام‌کننده چشم‌های خسته و آرامش بخش است.

آبی: فشار خون‌تان را پایین می‌ آورد و همچنین تپش قلب و اشتهای تان را کنترل می‌ کند.

اگر در رژیم غذایی هستید به خواب تان نیز کمک می‌ کند.

بنفش: آرامش‌بخش است و به بهبود طبیعی کمک می‌ کند.

سفید: ذهن‌تان را نیرو می‌ بخشد و متمرکز می ‌کند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:26 ] [ لقمان محمدیان ]

شیر سویا، شیر جو دو سر، شیر برنج، شیر بادام، شیر فندق و غیره جزو شیرهای گیاهی هستند که یک جایگزین مناسب برای شیرهای تهیه شده از حیوانات محسوب می‌شوند.
آیا شما نیز از این شیرها استفاده می‌کنید؟ آیا می‌دانید چه خواصی دارند؟ چه شیری برای چه نیازی مناسب است؟ برای آشنایی بیشتر با این شیرهای گیاهی با ما همراه باشید.

 

شیرهای گیاهی خواص متفاوتی دارند
برای شروع باید بگوییم که اطلاق نام شیر گیاهی اشتباه برانگیز است. در واقع این شیرها جزو نوشیدنی‌های لبنی نیستند و از ترکیب آب و غلات تهیه می‌شوند.
شاید اطلاق نام نوشیدنی‌های گیاهی خیلی دقیق‌تر و واضح‌تر از شیر گیاهی باشد. در واقع شیرهای گیاهی از غلاتی مثل جو، برنج، گندم و مغزهایی مثل بادام، فندق، گردو و یا از سویا و غیره تهیه می‌شوند.
حال می‌رسیم به خواص آن‌ها! این شیرها فاقد کلسترول، لاکتوز و کازئین و در عین حال سرشار از ویتامین‌هایA ,B ,C و E، املاح معدنی (کلسیم، پتاسیم، منیزیم، فسفر ...) و همچنین حاوی میزان زیادی اسیدهای چرب مفید مثل چربی‌های اشباع نشده می‌باشند.
شیرهای گیاهی برای افرادی که به شیر گاو حساسیت دارند و همچنین برای افرادی که کلسترول بالایی دارند بسیار مناسب است. خواصی که اشاره شد در تمام شیرهای گیاهی مشترک است و در زیر به خواص مخصوص هر کدام از این شیرها اشاره می‌کنیم.

شیر سویا
شیر سویا معروف‌ترین شیر گیاهی محسوب می‌شود که سرشار از کلسیم و پروتئین است.

شیر بادام
شیر بادام مغذی و ضدعفونی‌کننده‌ی روده‌ها است و سرشار از ویتامین‌های A ,B و E و همچنین حاوی میزان زیادی کلسیم، آهن و منیزیم و فیبر می‌باشد.

شیر فندق
شیر فندق سرشار از آهن، کلسیم، منیزیم و اسیدهای چرب اشباع نشده‌ی مونو است. یادآوری می‌کنیم که این اسیدهای چرب از ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی پیشگیری می‌کنند.

شیرِ برنج
شیر برنج شیرین و هضم کننده‌ی غذا است. این شیر حاوی سیلیسیوم است که برای ساخت استخوان‌ها و غضروف‌ها لازم و ضروری است. سیلیسیوم باعث می‌شود که کلسیم و منیزیم بهتر جذب شود.

شیر شاه بلوط
این شیر نیز به طور طبیعی شیرین است و باعث هضم غذا می‌شود. شیر شاه بلوط برای افرادی که از اسید معده رنج می‌برند بسیار مفید است.

مراقب شیرهای گیاهی صنعتی باشید و توجه داشته باشید اگر خودتان دست به کار شده و این شیرها را در منزل تهیه کنید هم سالم‌تر بوده و هم انتخاب‌های گسترده‌ای خواهید داشت. می‌توانید از ارزن، جو و غیره نیز شیر تهیه کنید.

موارد مصرفی شیرهای گیاهی

شیرهای گیاهی طعم‌های مختلفی دارند و شاید لازم باشد چند شیر را امتحان کنید تا شیر مورد نظر و باب طبعتان را پیدا کنید. معمولاً شیر بادام و شیر جو دو سر خوش طعم‌تر هستند.
می‌توانید شیرهای گیاهی شیرین و وانیلی را برای صبحانه انتخاب کنید.
برای آشپزی شیرسویا فوق‌العاده است. این شیر مانند شیر گاو می‌باشد.
شیر بادام نیز یکی از شیرهای چرب محسوب می‌شود و برای آشپزی مناسب است.
در واقع می‌توانید از شیر سویا به جای شیر گاو برای تهیه غذاهایتان استفاده کنید. حتی می‌توانید از این شیر، ماست درست کنید. اما از بقیه‌ی شیرهای گیاهی نمی‌توان ماست تهیه کرد.
می‌توانید از شیر برنج برای تهیه کلوچه استفاده کنید فقط باید توجه داشته باشید که این شیر خیلی زود می‌برد.

طرز تهیه‌ی شیرهای گیاهی
یکی از برتری‌های شیرهای گیاهی این است که می‌شود در منزل تهیه کرد به شرط این که حوصله به خرج داده و برایش وقت بگذارید. علاوه بر این تهیه‌ی این شیرها در منزل به صرفه بوده و سالم‌تر است. البته این کار نیز مانند هر کار دیگری تکنیک‌های خودش را دارد.
تهیه‌ی شیر گیاهی سه مرحله دارد: برای تهیه‌ی شیر گیاهی اول باید غلات، دانه‌ها و مغزهای روغنی یا حبوبات را آسیاب شود.
البته می‌توانید از آرد یا پودر آن‌ها استفاده کنید. سپس به آن آب اضافه کرده و در نهایت صاف می‌کنند. برای تهیه بعضی از این شیرها به فر نیز نیاز هست.

* برای تهیه‌ی 250 میلی لیتر شیر بادام به 50 گرم بادام نیاز دارید. از قبل بگذارید بادام‌ها به مدت چند ساعت خیس بخورند، پوست آن‌ها را بکنید و سپس در مخلوط کن ریخته و با دو لیوان آب مخلوط کنید. سپس این شیر را از صافی رد کنید. شیرتان آماده است. کار سختی نیست. امتحان کنید.

* برای تهیه‌ی دو لیتر شیر سویا، 250 گرم دانه‌ی سویا بخرید. سویاها را یک روز کامل بخیسانید و چند بار آب آن را عوض کنید. اگر دوست داشتید پوست آن‌ها را بگیرید. سویاها را با نیم لیتر آب مخلوط کنید و سپس یک و نیم لیتر دیگر آب به آن اضافه کنید و به مدت 30 دقیقه بپزید. سپس مایع را آبکش کنید و شیر به دست آمده شیر سویا است.

روش دیگر این است که برای تهیه‌ی یک لیتر شیر سویا 125 گرم دانه‌ی سویا آماده کنید. مثل روش قبل سویاها را یک روز خیس کنید. سویاها را حرارت دهید تا آنزیم‌های مولد طعم لوبیا، از بین بروند. برای این کار می‌توانید مدت 2 دقیقه سویاهای خیس خورده را داخل ماکروویو قرار دهید یا این که داخل فر بگذارید. لوبیاهای سویای خیس خورده را به همراه 1 لیتر آب داخل مخلوط کن بریزید و مخلوط کنید.


یا اینکه می‌توانید سویا های خیس خورده را کاملاً آسیاب کنید و با 1 لیتر آب مخلوط کنید. سپس مایع مخلوط شده را آبکش کنید. مایعی که صاف شده است، شیر سویا نام دارد. شیر سویا را مدت 5 تا 10 دقیقه بجوشانید. بعد از خنک شدن، شیر سویا آماده مصرف است و می‌توانید تا 3 روز آن را در یخچال نگه دارید. البته شما می‌توانید با سلیقه و ذائقه‌ی خودتان ابتکار عمل به خرج داده و شیرها را باب میل خودتان تهیه کنید.

تهیه شیر و پنیر از سویا

شیر سویا

حتما مشاهده کرده اید که دانه های سویا به شکل لوبیاست و لوبیای سویا نام دارد. با خیس کردن دانه های لوبیای سویا در آب و خرد کردن و فشار دادن سویاهای خیس خورده مایعی بدست می آید که شیرسویا ( SOY MILK )نام دارد. شما می توانید در منزل نیز آن را تهیه کنید.

این ماده غذایی در چین بسیار مصرف می شود. شیرسویا، مزه لوبیا می دهد که چینی ها آن را دوست دارند، ولی ممکن است شما این طعم را دوست نداشته باشید. البته با روش های خاص در کارخانه می توان این طعم را کاهش داد .

ارزش تغذیه ای شیر سویا :

شیرسویا منبع غنی پروتئین  با کیفیت بالا، ویتامین های گروه B و ایزوفلاوون هاست. لاکتوز (قند شیر) را ندارد، بنابراین برای کسانی که دچار مشکل " عدم تحمل لاکتوز " هستند و همچنین برای افرادی که نسبت به شیرگاو حساسیت دارند و نمی توانند شیر بخورند، جایگزین خوبی است

در کشور های دیگر هنگام تهیه شیرسویا در کارخانه، مواد طعم دهنده (وانیل، کاکائو ) و مقدار زیادی کلسیم یا ویتامین به آن اضافه می کنند.

طرز تهیه شیر از سویا در منزل:

برای تهیه 1 لیتر شیر سویا، حدود 125گرم لوبیای سویا مورد نیاز است. برای تهیه شیر سویا به صورت زیر عمل می کنیم:

1- خیس کردن و گرفتن پوست لوبیاهای سویا:

لوبیاهای سویا را پاک کنید و مدت 10 تا 16 ساعت در آب خیس کنید. در صورت دلخواه می توانید پوست دانه های سویا را بگیرید. گرفتن پوست دانه های سویا باعث می شود مراحل تهیه شیر از سویا بهتر صورت گیرد. یک روش دیگر این است که دانه های سویا را قبل از خیس کردن کمی شکاف دهید. در این حالت پوسته ها به راحتی شل شده و با شستن از سویا جدا می شوند. اگر سویا را شکاف دهید ، زمان لازم برای خیس خوردن آن 6 تا 8 ساعت می شود.

2- حرارت دادن دانه های سویا:

سویاها را حرارت دهید تا آنزیم های مولد طعم لوبیا، از بین بروند. برای این کار می توانید مدت 2دقیقه سویاهای خیس خورده را داخل مایکروویو قرار دهید یا اینکه داخل فر بگذارید.

3- خرد کردن دانه های سویا:

لوبیاهای سویای خیس خورده را به همراه 1 لیتر آب داخل مخلوط کن بریزید و مخلوط کنید. یا اینکه می توانید سویا های خیس خورده را کاملاً آسیاب کنید و با 1 لیتر آب مخلوط کنید. سپس مایع مخلوط شده را آبکش کنید.

4- جوشاندن شیر سویا:

مایعی که از آبکش رد شده است، شیر سویا نام دارد. شیر سویا را مدت 5 تا 10 دقیقه بجوشانید. بعد از خنک شدن، شیر سویا آماده مصرف است و می توانید تا 3 روز آن را در یخچال نگه دارید.

5- طعم دادن به شیر سویا:

برای بهبود طعم شیر سویا، می توانید مقداری نمک به آن اضافه کنید، زیرا شیر گاو هم حاوی مقدار زیادی نمک است. شکلات، وانیل یا طعم دهنده های میوه ای نیز، مناسب هستند.

توفو

توفو (TOFU) ماده غذایی است، که شبیه پنیر است. و با افزودن مواد انعقاد دهنده به شیر سویا بدست می آید. . در حقیقت توفو، همان پنیری است که با انعقاد شیر سویا به دست می آید.

پنیر سویا نیز همانند پنیر معمولی باید در آب سرد و در یخچال نگهداری شود.

ارزش تغذیه ای توفو:

 توفو همانند سایر فرآورده های سویا، LDL (کلسترول بد) خون را کاهش می دهد و مقدار HDL (کلسترول خوب) را در حد طبیعی حفظ می کند، در نتیجه احتمال بیمارهای قلبی را کاهش می دهد.

* پنیر سویا نیز همانند شیر سویا منبع غنی پروتئین و ویتامین های گروه B است. که در رژیم گیاهخواری می تواند جایگزین گوشت شود.

* توفو بر خلاف شیر سویا، حاوی مقدار زیادی کلسیم است که برای جلوگیری از 

پوکی استخوان  مفید است.

* هضم پنیر سویا (توفو ) خیلی آسان است ، زیرا فیبر موجود در دانه های سویا طی عملیات کارخانه ای از آن جدا می شوند.

* توفو همانند سایر فرآورده های سویا، LDL (کلسترول بد) خون را کاهش می دهد و مقدار 

HDL  (کلسترول خوب) را در حد طبیعی حفظ می کند، در نتیجه احتمال بیمارهای قلبی  را کاهش می دهد.

* توفو منبع غنی ایزوفلاوون هاست. ایزوفلاوون ها خطر پوکی استخوان را کاهش می دهند. همچنین احتمال سرطان سینه، سرطان 

پروستات  و عوارض یاسئگی  مثل گرُ گرفتگی و اختلالات روحی را کم می کنند.

طرز تهیه توفو در منزل:

1- برای تهیه 400 گرم پنیر سویا، حدود 2 لیتر شیر سویا و دو قاشق چایخوری سولفات کلسیم طبیعی لازم است. برای تهیه پنیر سویا به صورت زیر عمل می کنیم:

1- جوشاندن شیر سویا : شیر سویا را در یک ظرف بریزید و 5 تا 10 دقیقه به آرامی بجوشانید. سپس آن را خنک کنید تا دمای شیر به 70 درجه سانتیگراد برسد.

2- سولفات کلسیم، یک ماده منعقد کننده و در حقیقت "مایه پنیر" است. دو قاشق چایخوری سولفات کلسیم طبیعی را در یک لیوان آب گرم حل کنید. هر چقدر مقدار سولفات کلسیم کمتر باشد، توفو نرم تر و هر چقدر مقدار سولفات کلسیم بیشتر باشد، توفو سفت تر می شود.

3- محلول حاوی سولفات کلسیم را به آرامی در شیر سویای گرم بریزید و آن را هم بزنید. اگر بعد از افزودن محلول سولفات کلسیم ، باز هم قسمتی از شیر به حالت شل باقی مانده بود، یک مقدار دیگر سولفات کلسیم اضافه کنید.

4- اگر تمامی شیر سویا، منعقد شد( دلمه بست) و مایع آبكی زرد رنگی روی آن دیده شد ، یك پارچه سفید تمیز را در یك آبكش قرار دهید و شیر منعقد شده را روی پارچه بریزید . لبه های پارچه را روی پنیر برگردانید. سپس یك بشقاب ملامین پهن را روی پارچه ی حاوی پنیر قرار داده و یك وزنه یك كیلویی را مدت 20 دقیقه روی بشقاب بگذارید تا آب زردرنگ پنیر از آن جدا شود. بعد از این مدت پنیر آماده است. آن را برش دهید و در یك ظرف آب سرد قرار دهید. سپس ظرف را در یخچال نگه دارید و هر روز آب آن را عوض كنید.

نیره ولدخانی


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:شیر سازی گیاهان در طب سنتی, ] [ 1:23 ] [ لقمان محمدیان ]

پوکی استخوان یا بیماری خاموش چهارمین عامل مرگ و میر در جهان شناخته شده و از هر زن بالای 25 سال 1 نفر مبتلاست.


اخیراً یک درمان ساده و عالی برای آن پیدا شده، این راه حل نتیجۀ 7 ماه تحقیق در بیمارستان بقیه الله است.


هر روز صبح ناشتا 3 قاشق مرباخوری پودر سنجد (شامل پوست، گوشت و هسته) رادر یک لیوان شیر داغ زده و نوش جان کنید.

 

از عطاری های مطمئن فقط این پودر را خریده و در یخچال نگه داری کنید.


به تمام عزیزانتان این مطلب را  آموزش دهید؛ به خصوص برای افراد مسن که با یک زمین خوردن ساده دچار شکستگی شده و ممکن است در اثر عمل جراحی دچار آمبولی و فوت شوند.

در روایتی از رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و اله هست که فرمودند :

سنجد پوستش پوست و گوشتش گوشت و هسته اش استخوان میرویاند



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:18 ] [ لقمان محمدیان ]

نشانه هاي فراواني خون هفت نوع است:

1) سرخي رنگ صورت

2) دميدگي و پري (طول و عرض، ارتفاع) رگ ها

3) غلظتي نبض

4) حس سنگيني و ماندگي، درون تمام بدن و اندام ها

5) احساس حرارتي خوش درون تمام اعضا

6) سستي و دشواري حركت

7) آروزي ميل به غذا با احساس گرسنگي

هرگاه از اين نشانه ها داخل عضوي باشد نشاني كه خاصه ان عضو است پديد مي آيد و خون بدان عضو ميل مي كند، چنان چه در سر حركت شريان قوي و ضربان در سر پديد مي آيد. اگر به جانب كبد ميل نمايد باعث سوزش در جگر مي شود. در معده با احساس گرسنگي و تغيير مزاج و در طحال با تظاهرات اختصاصي و سوزش ان همراه است. علائم كلي ديگري شامل سرگيجه، خارش چشم و صورت، شيريني طعم دهان و خنده هاي   بي سبب در غلبه خون وجود دارد.

نشانه هاي تباه شدن خون در بدن:

نشانه هاي فساد خون سه چيز است:

يكي : ان كه رنگ صورت بيمار تغيير كند.

دوم: نبض قوي گردد.

سوم: حس درد و ناخوشايندي پديد آيد.

پس هرگاه خون فاسد شد، رنگ صورت بيشتر مواقع به سرخي متمايل مي گردد و زماني كه به علت بلغم باشد رنگ صورت به سپيدي و اگر سودا باشد به تيرگي وسياهي        مي گرايد و اگر از جهت تيزي حرارت صفرا باشد به زردي مي گرايد. اگر در خون فساد ايجاد شود. اگر دست به هر عضوي بزنند درد مي كند، گاهي بعضي نواحي خاص مانند محل زخم درد مي كند و اگر مدتي بگذرد و فصد يا حجامت ننمايد به تب مبتلا مي شود كه جوش ها و طاعون بد به وجود مي آيد و اگر نيرو تدارك نشود از بين مي رود. بالاخره بخار فاسد كننده ي خون به دل مي رسد و بيمار را هلاك مي نمايد.

حالات خون پس از گرفتن

پس از گرفتن خون چهار موضوع را بايد جستجو كرد:

1) رنگ

2) قوام

3) بوي آن

4) آن كه خون را در ظرفي پوشش دار قرار داده و بعد از يك ساعت به آن نگاه مي كنند؛ اگر خون خوشبو داراي قوام معتدل و رنگ ان طبيعي باشد سالم است.

خون صفراوي رقيق تر از معتدل و از سرخي به زردي مايلمي شود و بسيار گرم و بوي آن تيز و شديد است و دير لخته مي گردد و طعم تلخ دارد.

خون بلغمي به محض خروج رقيق و كمتر گرم است. زود غليظ و لخته مي شود و بوي ضعيف دارد اما اگر عفوني باشد بوي بد و ناخوشي مي دهد و بعد از يك ساعت آبي رقيق بر روي آن ظاهر مي شود.

خون سودايي غليظ و سياه و بوي بد دارد و بوي ترشي مي دهد  و زود لخته مي شود. اگر مقداري آب در آن بريزند و تكا ن بدهند رشته رشته مي شود (چون ليف) و از آن آبي كبود جدا مي شود . هرگاه اين سه نوع خون، سوخته شود قوام يافته و غليظ مي گردد و بوي ناخوشايند مي دهد.

عوامل فاسد خون:

بر سه نوعند:

1) تدبيرهاي بد در غذاهاي گرم و چيزهاي تند و تيز و شراب كهنه و آن چه مانند آن است.

2) گرمي مزاج دل و جگر به خصوص در سال هاي جواني و فصل تابستان

3) فساد به علت تغيير نظام فصل هاي سال و بادها و باران ها و غبارهاي فراوان.

خون در هر مزاج و سال عمر:

مزاج سودايي خشك و خون ان تيره و مزاج هاي مرطوب سرد و تر و سرخي خون آن ها كمتر است. رطوبت، خون را غليظ مي كند. مزاج صفراوي رقيق تر است. اما در كودكان خون، رقيق و ضعيف و در جوانان غليظ و سرخ و بین ميان سالان به سياهي مي گرايد و غليظ مي باشد و خون پيران رقيق و ضعيف (كمرنگ) است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:17 ] [ لقمان محمدیان ]

 

** آیا می دانید چرا خانمهای ایرانی درزمان گذشته پس از چندین با وضع حمل و بدون خوردن قرص آهن دچار کم خونی نمی شدند؟؟ولی اکنون قبل از وضع حمل وقتی به محض ورود به سن بلوغ وبا مصرف زیاد قرص آهن هنوز دچار کم خونی هستند!!

 

** به نظر شما علت بروز کیست های تخمدان در خانمهای جوان طی 50سال اخیر چیست ؟؟
** علت لکهای پوستی درمان نشده توسط داروهای جدید را در چه می بینید؟؟
** بروز اضطراب ،خواب بی کیفیت، پایین آمدن آستانه تحمل وبیماریهای گوارشی را چگونه ارزیابی می کنید ؟؟
** چرا بعضی روزها دچار افسردگی ،کسالت، بی حوصلگی وبدخلقی به ظاهر بی دلیل می شویم؟؟
** آیا بین روزهای ماه وتغییرات خلق وخو وضعیت موجودات عالم ارتباطی وجود دارد؟؟
** آیا ازسردی ،گرمی، تری، خشکی اطلاعی دارید؟؟

جواب مواد فوق هزاران پرسش بی پاسخ دیگر از علم پزشکی را میتوانید درعلم طبع شناسی و مزاج شناسی بیابید . آیا این را می دانستید ؟؟

چه غذاهایی اسیدی (بلغم زا) می باشد؟

غذاهای سرد مثل ترشیجات (سرکه ها)-آبغوره-مرکبات(پرتقال-لیمو ترش-لیمو شیرین-نارنج- نارنگی-...)-لبنیات(ماست-دوغ-غارا- ...)- جو – عدس-برنج-ماش-کدو خورشتی- سیب زمینی – کاهو- خرفه- گوجه- رب – سس= نوشابه- گذمک – شاه توت- توت فرنگی- هلو- آلبالو-زردآلو- کیوی- خیار- تمر هندی-  گوشت های سرد ( گاو – گوساله – بز - مرغ صنعتی امروزی – ماهی – میگو-سیرابی و شیرازدان – اردک) ...

در طب سنتی به چنین غذاهایی ، سرد و تر( مواد بلغم)گفته می شود.

پس بايدگفت : غذاهای اسیدی- غذاهای سرد ← بیماری ام اس MS.

درمان بیماری ام اسMS: باید غذاهای گرم و خشک و بصورت مستمر معذفی شود.( غذاهای دارای آلاکوز بالا)-یبوست نداشته باشد(برگ سنا بخورد)-عصبی نشوند(دم کرده بادرنجبویه یا به لیمو یا با عسل بخورند) و با رعایت نکات ظریف دیگر زیر نظر پزشک سنتی حاذق

غذاهای گرم و خشک برای بیماری ام اس: گوشت(شتر- گوسفند- بوقلمون-بلدرچین-کبوتر – سار)نخود – لپه – دال عدس- پسته- بادام-فندق- بادام هندی- بادام کوهی-نارگیل- شاه دانه-انواع سبزیجات-پیاز-پیازچه-سیروموسیرانواع کلم-کنگر-ریواس-توت خشک-تمام ادویه جات- خرما – موز – سیب – انجیر- آناناس- گلابی- خربزه-طالبی- گندم-بادام- انگور- کشمش- مام گیاهان دم کردنی(اویشن-گل گاوزبان-بادرنجبویه-به لیمو-چاه کوهی- پونه-دارچین-زنجبیل-هل – سنا - ...)

بیماری ALS و بیماری های هم خانواده ام اس نیز به همین صورت و زیر نظر پزشکان طب سنتی و حاذق درمان می شود.

 ضعف حافظه و فراموشی(الزایمر):

با تغذیه مناسب میتوان ضعف حافظه(الزایمر)را برطرف نمود.

مفید برای حافظه

  • قندهای طبیعی: عسل و کشمش-مویز-انجیر- توت
  • پیاز-عدس-سالاد با سس طبیعی- لیمو ترش و روغن زیتون
  • به لیموباعث حافظه- تقویت معده- تپش قلب- سردرد- خستگی روحی
  • بادرنجبویه باعث تقویت حافظه و آرامش و رفع استرس- ازدیاد خواب
  • کندر

مضر برای حافظه

  • لبنیات (ماست. دوغ-پنیر-شیر-غارا (باعث تخریب مغز و اعصاب می شود ))
  • ترشیجات
  • میوه جات ترش و کال
  • گشنیز
  • طبخ غذا در ظروف آلومینیوم(ظروفی که فعلا به نام رویی نامیده می شود)

 

 عوامل ریزش مو :

مهمترین عوامل ریزش موی انسان به قرار ذیل می باشد.ولی متاسفانه فقط درمان و عوامل خارجی آن را موثر می داند که اکثرا بی فایده می باشد.

عامل

علت

درمان

یبوست

چای- سرخ کردنی-غذاهای آماده و ساندویچی

ملین ها: خاکشیرجوشانده-روغن زیتون- سوپ جو- پاچه – سیراب و شیردان-دم کرده برگ سنا

غذاهای سرد(دارای اسید)

ماست و دوغ و لبنیات و ترشیجات

نخوردن لبنیات و ترشیجات – خوردن غذاهای گرم و دم کردنی ها -

عصبی بودن

یبوست – غذاهای سرد- چای زیاد-فقر غذایی- عوامل استرس زا

خوردن شربت بادام- دم کرده باد رنجبویه-دم کرده به لیمو- دم کرده گل گاوزبان- نخوردن چای-خوردن سالاد زیاد با سس طبیعی

فقر غذایی

خوردن غذاهای مانده و فاسد – یبوست- چای

نخوردن چای-خوردن سالاد زیاد با سس طبیعی

ارثی

افراد دارای طبع سرد اکثرا طاس

دراین حالت درمان ندارد یعنی اصلا طاسی بیماری نیست مثل کسی که موهای بور و چشم زاغ داشته باشد

غذاهای آلوده

ساندویچ ها –روغن – سرخ کردنی – آماده  و مانده-

تنقلات مصنوعی – غذاهای صنعتی و ...

عادت به خوردن غذاهای طبیعی و گیاهی

خارجی

شستشو دهنده ها – آلودگی هوا

شستشو با شستشو دهنده های طبیعی و گیاهی(گل سرشور-هزارچم-صابون زیتون رودبار-صابون پیچ محلی و غیره)

مصرف داروهای اعصاب و هورمونی نیز یکی از عوامل مهم می باشد.

متاسفانه درمان امروزی فقط از طریق شامپو ها و شستشو دهندهاست هیچ انسان عاقلی برای جلوگیری از ریزش و زرد شدن برگ های درخت اقدام به شستشو و رنگ آمیزی برگها نمی کند بلکه از طریق خاک و غذا و کود اقدام به درمان ریزش و زرد شدن برگهای درخت می کند. 

 سودا(اگزما exema Eczema)  چیست ؟ - درمان با غذا

اگر تغذیه نامناسب باشد و با افراط در مصرف نوعی غذای سالم بوجود آید خلط سودا در بدن افزایش پیدا کرده و سبب بروز عارضه پوستی انسان می شود.

1-     باید در نظر داشت تغذیه انسان فقط خوردن نیست. صدای ناهنجار-غم زیاد-بوی بد-محیط نامناسب-مکان نامناسب زندگی و ... نیز نوعی تغذیه ناسالم می باشد.

2-     حساسیت به پوست یعنی اهمیت داشتن پوست و دستها برای یک نفر نوع بروز افزایش خلط را در عارضه پوستی قرار میدهد مثلا اگر یک هنرمند سودا آن آب مروارید است. یک دونده و یا کاسب سودای آن رو ماتیسم است. و یک خانم سودای آن لکه های سیاه در دستها و بدن و گردن است . و یک آرایشگر سودای مو یعنی موهای سفید و یا سودای ناخن(کجی ناخن) می شود و ...

بیماری سودای پوستی یا اگرما بعلت عوارض پوستی از ازدیاد خلط سودا در بدن حادث می شود و تغذیه یکی از عوامل بروز آن می باشدو بهبودی آن نیز با غذا میسر می باشد. بنده حدود 15 سال بود به این بیماری دچار بودم که با تغییر رژیم غذایی مناسب بهبود یافتم. ابتدا غذاها به سه دسته تقسیم میگردد:

1-     غذاهای مضر

2-     غذاهای بی تاثیر

3-     غذاهای مفید

در کنار توصیه به خوردن غذاهای مفید مواردی از جمله یبوست و درگیریهای عصبی(حساسیت شدید به نوع و مکان بروز بیماری) هم مانع علاج این بیماری است که در صورت وجود آن توصیه های غذایی و روانشناسی برای جلب توجه نیز میشود.

غذاهای مضر :  ترشیجات-لبنیات(ماست.دوغ.پنیر.کشک. غارا.دوغ...)-گوجه-رب-سس-بادمجان-تخم مرغ-غذاهای مانده-ساندویچ ها-خیارشور-مرغ صنعتی-گوشت گاو و گوساله و بزو اردک و ماهیها و میگو-سیرابی-گرمک-هندوانه-کیوی-گیلاس-هلو.زردآلو-آلو-باقالی-عدس- ماش-برنج ساده-جو-ذرت-گشنیز-آب یخ-میوجات ترش-نارنگی-نارنج-لیموترش-سیب زمینی-تخمه کدو-بامیه-نخودفرنگی-...صدای ناهنجار-خبرناگوار-غم-صحنه های ناهنجار-بوی بد ...

غذاهای مفید و درمانگر: انواع لوبیا-سویا-هویج- طالبی-خربزه-پاپایا-نارگیل-آناناس-گلابی-انبه-خرمالو-گندم-توت-روغن کنجد-روغن زیتون-ارده-انگور-شیره انگور-کشمش-مویز-بادام-بادام زمینی-گوشت(شتر-گوسفند-مرغ محلی-کبک-بلدرچین-سار-گنجشک-کبوتر-آهو-دل و قلوه)-جگر-حلوا-سبزی(تره)-انار-سیاه دانه-مقدار بسیار کم اسفند روزانه بلعیده شود.

غذای نسبتا مفید: بهتر است مصرف شود: سبزیجات-ادویه-خرما-سیب-نخود-دال عدس-بادام هندی-بادام کوهی-پسته-فندق ....

 درمان دیابت (قند خون) :

غذاهای مفید :

سوپ جو+سیراب و شیردان+پاچه گوسفند

خورشت آلو+اسفناج+قارچ

جو- لوبیا چشم بلبلی-فندق-دارچین-زعفران-شنبلیله-بذرشنبلیله-کرفس-هویج-پیاز-سیر-عسل-توت خشکه-سرکه سیب

درمان گیاهی: کلپوره 50 گرم، لیمو عمانی با پوست و دانه 50 گرم، بذر شنبلیله 100 گرم ، قره قات 50گرم ، عدس الملک 52 گرم، نارنج 2 عدد، گزنه 50 گرم، ریشه بادام 50 گرم- نارنج ها را از وسط بریده و دانه هارا جدا نموده، خشک کنید.همه مواد را آسیاب کنید و با هم مخلوط کنید. روزی سه مرتبه و هر بار یک قاشق مرباخوری از ایمن مخلوط را در یک استکان آب ولرم ریخته با یک قاشق عسل هم زده و قبل از غذا بخورید.

این نسخه برای افرادی است که انسولین مصرف می نمایند.رژیم غذایی برای این افراد، در شبانه روز یک وعده غذای پخته به همراه سالاد و دو وعده دیگر غذای خام بخورند.

 

 

طبع انسان سه نوع است : 1- سرد2-گرم3-معتدل

1-     افراد دارای طبع سرد : ظاهری سفید گونه دارند معمولا چاق هستند.افراد چشم آبی و یا چشم زاغ و یا مو بور و بلوند دارای طبع سرد هستند.افرادی که سرهای طاس دارند.و موهای لخت نیز دارای طبع سرد هستند. این افراد سحرخیز نیستند و معمولا  دیر عکس العمل نشان میدهند و کند و چاق و با خوردن غذاهای سرد شل و تنبل و بلغمی می شوند.

2-     افراد دارای طبع معتدل: دارای خصوصیات مشترک طبع سرد و گرم میباشد. خیلی دیر بیمار می شوند.

3-     افراد طبع گرم : ظاهری سیاه گونه دارند و موهای فر و مجعد و خشک و سرهای پرمو-سحرخیز و عجول و هیچ گاه دیر به محل کار و وعده نمیرسنذ.لاغر اندام و غداهای گرم به آنها سازگار نیست.بیشتر بیماریهای کبدی صفرایی میگیرند.

مزاج انسان ها چهار حالت دارد:

1-     صفرا : مزاج تابستانی-آتش-گرم و خشک-کبدی

2-     دم : مزاج بهاری – هوا – گرم و تر – خون

3-     بلغم : مزاج زمستانی – آب – سرد و تر – اعصاب و مغز

4-     سودا : مزاج پاییزی – خاک – سرد و خشک – طحال

پس انسان باید به غذای خود بنگرد(سوره عبس آیه 24)

لیست غذاهای مضر و زیان آور برای انسان :

لبنیات صنعتی(ماست-دوغ-شیر-پنیر-کره ...)-چای- چای سبز-قهوه- نسکافه- شیرینیجات قنادی(هر چیز که شکر دارد)-سرخ کردنی-سس های صنعتی-گوجه فرنگی-رب گوجه-بادمجان-ترشیجات با سرکه صنعتی- غذاهای آماده و ساندویچی(سوسیس.کالباس .پیتزا.همبرگر و ...)-ماکارونی-مرغ و تخم مرغ صنعتی-ماکروفر شده-نوشابه ها – تنقلات صنعتی(کیک-چیپس-پفک-شکلات-کام-کیک-بیسکوئیت-ساندیس-سوهان-گز-فرنی- بستنی-کنسروها-کمپوت ...)-غذاهای مانده-گوشت زیاد-گوشت گاو و گوساله-دخانیات-نوشیدن مایعات همراه غذا


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:15 ] [ لقمان محمدیان ]

خواص زالو انداختن:

زالو انداختن براي سياه شدن وبي حسي انگلشت هاي دست و پا، سياه زخم واريس گرفتگي عضلات پا و حرارت پا و نيز براي درمان مفاصل، در رفتگي، ضرب ديدگي و اب آوردن زانو مفيد مي باشد و بهتر است 3 زالو انداخته شود. براي درد ماهيچه هاي ران، بواسير و انشقاق از محل بواسير نافع است ناراحتي هاي بيضه، اعم از خارش، تورم و ضرب ديدگي بيضه ها و درمان پورستات از زير آن و از پشت بيضه ها، باد فتق و باد نافع با اين كار درمان مي گردد. براي نارحتي هاي زنان، كه ترشح از رحم ندارند، آوردن گوشت اضافه، درد فرج و رحم نافع است. براي فرو رفتن دنده ها در محل فرورفتگي دنده ها و قطع نخاع از محل دنبالچه كه بهتر است 5 تا 6 زالو انداخته شود براي خشك شدن   عضله ي گردن، كوفتگي سرشانه و مفاصل ان و كساني كه مفصل شانه ي آن ها زود به زود در مي ورد( مانند ورزشكاران) نافع است. براي ناراحتي هاي گوش، اعم از قرمز شدن تورم، شكستگي و صدا دادن گوش موثر است. در مواردي كه جوش در دمل و غده بر روي سرايجاد مي شود براي كساني كه پيشاني شان درد مي كند درد گيجگاه، قرمز شدن و خوني شدن چشم گرفتگي مجراي اشكي پليپ بيني جوش هاي بيني و صورت قرمز شدن روي بيني نافع است. براي درد دندان و لثه كه بايد زالو از كنار شارب (سبيل ) انداخته شود و دندان كرم خورده كه بايد داخل دهان و روي همان دندان قرار گيرد. براي زخم دهان ولثه از زير چانه، براي ورم گلو  ولوزه و گواتر از همان محل مربوطه، براي درد سينه و پستان زنان كه درد مي كند و يا نمي توانند شير بدهند ويا نمي توانند با شوهر خود آميزش كنند، انداختن زالو مفيد و موثر خواهد بود.

طرز انداختن و برداشتن زالو:

براي انداخت زالو  بهتر است از استكان كوچكي استفاده شود .براي كار بايد به تعداد مورد لزوم زالو داخل ان قرارگيرد و دهانه ي استكان را به ناحيه ي درد بچسابند تا زالو ان قسمت را بگيرد و شروع به ميكدن نمايد. هر گاه زالو باد كرد، خودش خواهد افتاد و چنان چه بخواهد زودتر از موعد زالو را بر دارد، كمي نمك بر روي آن بپاشيد، انگاه زالو خواهد افتاد.

اگر كسي براي خود زالو تهيه كرده و مي خواهد دوباره در منزلش از ان استفاده كند،

مي توان زالو را در محل مناسب مانند حمام و يا نزديك لوله فاضلاب با پايش به ارامي لگد نمايد تا زالو خون ميكده را خالي كند وبعد ازشست وشو مي تواند زالو را روز ديگر استفاده كند. ناگفته نماند كه اين زالو فقط براي يك نفر قابل مصرف مي باشد.

براي بند آوردن خون زخم زالو بهتر است از خاكستر چوب حصير يا زرد چوبه استفاده كرد. اگر كسي خونش رقيق باشد (فقط با حجامت كردن مشخص مي شود كه خونش رقيق است) بايد قبل از اين كه زالو بيفتد ان را بردارد، زيرا كسي كه خونش رقيق باشد خون زخم ديرتر بند خواهد آمد. ولي اگر كسي خونش غليظ باشد بهتر است بگذارد كه زالو خود بيفتد.

بايد توجه داشت كه كسي كه زالو مي اندازد، بايد ابتدا حجامت كرده باشد و پس از آن زالو بيندازد، چرا كه بدن او به جابه جايي خون و كم شدن ناگهاني خون عادت كرده وبدنش دچار غش و ضعف ( در افراد ضعيف) نشود.

نگهداري زالو مستلزم به وجود اوردن شرايط خاصي براي ان است. براي اين كار بهتر است كه ان را در ظرف ابي گذاشت كه هميشه سرد و خنك باشد و كمي خاك رس و ياگل خاك رس داخل ان انداخت تا زالو از گل رس تغذيه  نمايد وضعيف نشود. براي ناحيه ي سر، بهتر است زالوهاي كوچك را انتخاب كرد و براي دست و كمر و پاها از زالوهاي بزرگ تر استفاده مي شود. ناگفته نماند، زالو براي حيوانات بيمار هم مورد استفاده قرار مي گيرد، از جمله در حيواناتي مانند گاو براي ناراحتي پستان و تب پستان و ... در پرندگان همچون كبوتر براي نارحتي بال و ورم شكم پرنده كاربرد دارد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:10 ] [ لقمان محمدیان ]


كيسه صفرا: كيسه اي كوچك معمولا در سمت راست شكم و زير دنده ها، در انتهاي كبد قرار دارد كه به صورت گلابي شكل است و صفراي توليدي كبد را ذخيره مي كند تا وقتي كه نياز به صفرا براي هضم غذا باشد، صفراي ذخيره شده را به اثني عشر يا روده دوازده(دوازدهه) بريزد.
البته گاهي به طور طبيعي در قسمت چپ شكم قرار دارد و با تشكيل سنگ، سمت چپ شكم نزديك معده درد مي گيرد.

صفرا چيست؟


صفرا زرد رنگ با طعمي تلخ و داراي املاح معدني به اسم "بيلي روبين" است كه در مجاورت هوا سبز رنگ مي شود و عامل حل كننده چربي هاست و به اين علت ترشح مي شود تا چربي ها هضم شوند.
اما وقتي رسوب مي كند "سنگ كيسه صفرا" بوجود مي آيد.
اگر به موقع ترشح نشود باعث ايجاد سوء هاضمه خواهد شد و مشكلات و عفونت هاي روده هم بيشتر مي شود.
اگر به عللي صفراي كمي ترشح شود يعني كيسه صفرا برداشته شود يا مجراي آن گرفته شود و كبد صفرائي براي ذخيره كردن نداشته باشد و مجبور باشد با شروع غذا خوردن شروع به توليد صفرا كند شخص معمولا "يبوست مزاج" پيدا مي كند كه در طب طبيعي "ام المرض"يا ريشه اصلي بيماري هاي متعددي است.
اما هرچه مدفوع زردتر باشد صفراي آن بيشتر است.
ترشح صفرا به هضم غذا كمك مي كند و تخليه معده و روده ها را آسان مي كند و در دفع سموم نقش مهمي دارد.

http://www.arezoha.sayekavir.com/
علت تشكيل سنگ كيسه صفرا:
بر اثر رژيم بد غذايي ممكن است كار كبد مختل شود و به جاي توليد صفراي رقيق، صفرا غليظ تر توليد شود و به مرور توليد سنگ كند يا گاهي اوقات بر اثر حمله ميكروب ها و ورم كيسه صفرا و تجمع صفرا - كه در حالت عادي رقيق است- كم كم توده هايي سنگ شكل تشكيل مي شود كه راه خروج صفرا را بسته و باعث انسداد آن شده كه صفرا وارد خون مي شود البته عوامل ديگري هم براي تشكيل سنگ وجود دارد.

علائم سنگ كيسه صفرا:
درد شديد در ناحيه راست يا گاهي هم چپ شكم زير دنده ها، زردي سفيدي چشم، ضعف و بي حالي غير طبيعي، تلخي دهان بخصوص صبح ها بعد از بيداري، خشكي زبان و بار دار بودن آن، عطش، ضعف اشتهاء، بد حالي هاضمه بخصوص موقع خوردن غذا و كمي اسهال

 
Join Gevo Group

 
از بین بردن سنگ کیسه صفرا با
استفاده از روش طبیعی
 
این روش در مورد افراد بسیاری موثر واقع شده است. اگر شما استفاده کردید و مفید بود لطفا آن را به دیگران هم توصیه نمایید.
هیچ هزینه‌ای را به دکتر نمی‌پردازید و فقط سود ان نصیب استفاده کننده می‌شود و شما که معرف این روش بوده‌اید اجر می‌برید.
ما سنگ کیسه صفرا را در حالت عادی مورد اعتنا قرار نمی‌دهیم و در صورتی که همه دارای سنگ کیسه صفرا هستند.

بیشتر مواقع علت سرطان کیسه صفرا همین سنگ کیسه صفرا است. سرطان هم می‌تواند اولین ناراحتی کیسه صفرا نباشد.

دکتر چیونان چینی معتقد است که مسایل متعدد دیگری نیز می‌تواند باعث سرطان شود ولی این هم یکی از آنهاست.
تحقیقات در چین نشان داده است که اغلب کسانی که دچار سرطان می‌شوند سنگ هم دارند. ما همه سنگ کیسه صفرا داریم و مهم نیست که کوچک است یا بزرگ یا تعداد ان زیاد است یا کم ولی داریم.
یکی از عوارض سنگ کیسه صفرا احساس نفخ و سنگینی است بعد از یک وعده غذای همراه با پرخوری. احساس می‌شود که غذای خورده شده هضم نمی‌شود. اگر جدی‌تر شود احساس درد در ناحیه کبد است.
بنابراین چنانچه فکر می‌کنید شما هم سنگ کیسه صفرا دارید ما روش زیر را جهت دفع طبیعی انها به شما پیشنهاد می‌کنیم.
این روش برای کسانی که دارای کبدی ضعیف هستند نیز مفید فایده است چون کبد و کیسه صفرا در کنار هم ومکمل هم هستند.
رژیم:
١) برای پنج روز اول، هر روز ٤ لیوان آب سیب یا این که ٤ یا ٥ عدد سیب میل نمایید. هر کدام که ترجیح می‌دهید. البته آب سیب باعث نرم شدن سنگ‌ها می‌شود. در طول این 5٥ روز وضعیت غذایی‌تان همان وضع معمول خودتان است.
 
٢) در روز ششم شام میل نکنید.
 
٣) در ساعت ٦ بعد از ظهر، یک قاشق چایی خوری سولفات منیزیم (اپسوم سالت) را با یک لیوان اب ولرم میل کنید.
 
٤) در ساعت ٨ بعد از ظهر نیز مورد ٣ را تکرار کنید. سولفات منزیم موجب باز شدن مجرای کیسه صفرا می‌شود.
 
٥) در ساعت ١٠ بعد از ظهر نصف فنجان روغن زیتون را با نصف فنجان آب لیموی تازه بخوبی مخلوط کنید و میل نمایید. روغن زیتون در واقع مسیر حرکت سنگ را روغن کاری می‌کند و دفع سنگ را اسان‌تر می‌کند.
یک فنجان مساوی ٢٥٠ میلی‌لیتر.
یک فنجان آب لیمو مساوی حدود آب ٣ عدد لیموی آبدار بزرگ است.
 
صبح روز بعد شما سنگ‌های سبز رنگی را در مدفوع خود مشاهده خواهید کرد. آنها در کاسه توالت غوطه ورند. اگر خواستید می‌تواند آنها را بشمارید. من بیمارانی داشته‌ام که تا ٤٠، ٥٠ و حتی تا ١٠٠ سنگ دفع کرده‌اند.
حتی اگر شما هیچ عوارض کیسه صفرا ندارید، ممکن است چند تایی سنگ داشته باشید، همیشه خوبه که یک کیسه صفرای تمیز و بدون سنگ داشته باشیم و همیشه با این روش چند وقت به چند وقت تمیزش کنیم.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:6 ] [ لقمان محمدیان ]

 دکتر حسین روازاده از شناخته شده‎ترین چهره‎‎های فعال در جریان طب اسلامی‎ست. متخصص قلب و فارغ‎التحصیل از دانشگاه تهران؛ ایشان سهم عمده‎ای در آگاهی‎بخشی به جامعه از دسیسه‎ها و توطئه‎‎های جریان استعمار در بحث طب و تغذیه داشته‎اند و نظر بسیاری از آحاد جامعه را به‎سوی خود جلب کرده‎اند. مطالب پیش رو حاصل گفت‎وگوی چند ساعته پنجره با ایشان است که به‎طور خلاصه به علاقه‎مندان این حوزه تقدیم می‎شود.

اگر شما بخواهید طب اسلامی را به‎طور خلاصه معرفی کنید، چه تعریفی ارائه می‎دهید؟
طب در مجموع به هرچیزی که بتواند در راستای سلامتی انسان مؤثر باشد، چه در درمان جسم و چه در درمان روح، گفته می‎شود که همگی توسط پروردگار تبارک و تعالی در طول قرون گذشته هدایت شده، گرچه به نام دانشمندان متفاوت ثبت باشد. در یک جمله ساده طب را در مجموع متعلق به پروردگار تبارک و تعالی می‎دانم و در زمان صدر اسلام هم چون تجمیعی از تمام علوم و ادیان شد، طب هم در این راستا مانند علم نجوم و علم‎‎های دیگر اسم اسلامی بر آن نهاده شد. البته در رابطه با علوم دیگر می‎شود شکل‎‎های دیگری هم مطرح کرد، اما در مورد طب ادله‎‎اي وجود دارد که انسان نمی‎تواند به هیچ‎وجه ادعا کند که می‎تواند علم طب را خودش ابداع و اجرا کند و بدون غلط، نتیجه خوبی بگیرد. در مجموع علم را آن‎چیزی می‎دانم که در جهت اهداف عالی بشر حرکت کند، اما در مورد علم طب نظرم بر این است که این علم فقط اگر الهی باشد در جهت اهداف عالی بشر حرکت می‎کند، در غیر این‎صورت حرکت نخواهد کرد.

پس آیا این درست است که اصل علم طب قدیم از الهامهاي وحیانی سرچشمه گرفته است؟
تا آن‎جایی که من به‎عنوان یک محقق، تحقیق کردم، هر چیزی که در حال حاضر در دنیا به‎عنوان علم نامیده می‎شود و مفید برای جامعه بشری در زمینه سلامتی روح و روان و جسم فرد است، هیچ‎کدام متعلق به علم غیرخدایی نیست و غیر از این هرچیزی که امروزه به‎عنوان طب امروز مطرح است قطعا برای بشر مضر است. به‎عنوان مثال دانشمندی به‎نام «ویلیام هاروِی» عنوان کرده که گردش کوچک خون را کشف کرده. خب به نام خودش هم ثبت کرده و برخی از کسانی‎که از طب نوین به‎شدت حمایت می‎کنند، به‎عنوان افتخار از این یاد می‎کنند یا فیزیولوژیست‎‎ها روی این موضوع خیلی مانور می‎دهند. دانشجویی مصری در تحقیقاتی که داشته، مشخص کرده که این متعلق به یک دانشمند مسلمان به‎عنوان «قَرَشی» است که ایشان هم به نوبه خود از دانشمندان ایرانی درس گرفته.

هرجا که بررسی می‎کنیم می‎بینیم که تماما این‎‎ها طریق بیان‎شان این است که از خودشان چیزی نداشتند و از جای دیگری الهام گرفته‎اند یا به هر حال علمی است خدایی؛ ولو گرچه‎کسی بیاید و این علم را به دیگری منتسب کند. یا زکریای رازی هر چیزی که عنوان می‎کند، از علومی که از گذشته به‎دست آورده یا در زمان صدر اسلام به‎دست آمده یا خودش شخصا روی آن کار کرده، از کلام او مشخص است که مطالب را متعلق به خودش نمی‎داند. حرکت‎‎هایی که این اشخاص در آن زمان انجام داده‎اند با علم امروز قابل‎تصور نیست. به‎عنوان مثال از حیرت‎آورترین مسائل در این زمینه این است که این‎‎ها از کجا می‎دانستند فرماندهی بدن که امروزه به آن «دی‎ان‎اِی» می‎گویند خوراک و غذایش به اصطلاح امروزی‎‎ها زینک یا روی است.

جالب توجه این است که آن‎ها می‎دانند برای این‎که به «آر اِن اِی» که زیر نظر این فرمانده پیغامبری می‎کند اگر از طرف فرمانده پیغامی داده شود نیاز به انرژی هست، که برای تأمین این انرژی بدن نیاز به یون مس دارد و یون مس به‎صورت کاتالیزور عمل می‎کند؛ به‎خصوص چرخه‎ای که امروزه در کبد کشف کرده‎اند كه در آن‎جا میلیارد‎ها یون مس به‎کار گرفته شده است. برای این‎که یک منبع انرژی ساخته شود. همچنین مطالبی را که بوعلی‎سینا در بحث آناتومی گفته وقتی که شما بررسی می‎کنید حیرت‎زده می‎شوید و برای‎تان غیرقابل‎باور است که واقعا این‎‎ها کار بشر بوده است و از میزان تسلط این‎‎ها بر فلزات تعجب می‎کنید. این‎‎ها انرژی هسته‎ای نداشته‎اند که تشخیص بدهند که در بدن انسان فلزات سنگین کجا اثر می‎کند. و الی ماشاءالله مثالهاي دیگر. این‎‎ها به‎نظرم علمی اتفاقی نیست.

از بین مباحثی که مطرح فرمودید چند سؤال دیگر قابل‎طرح است. یکی از آن سؤال‎‎ها این است که آیا مبانی معرفت‎شناسی طب اسلامی، چیزی متفاوت از آن مبانی است که امروزه طب مدرن بر اساس آن فعالیت خودش را سازماندهی می‎کند؟

مبانی طب اسلامی بر اساس یک چهارچوب بسیار مشخص و ساده تدوین شده است. طب اسلامی قدرت و عظمتش بیشتر به جهت مبنای مستحکمی است که دارد که این مبنا در قبل از اسلام هم به شکلی ضعیف وجود داشته است. برخی می‎گویند به اسلام ارتباطی ندارد؛ ما هم نمی‎گوییم که حتما به اسلام ارتباط دارد، بلکه می‎گوییم که به خدا ارتباط دارد. این مبانی را خدا بر اساس فهم ما از زمان خلقت بشر و به تناسب کشش و توان فهم ما در اختیار ما قرار داده است و وقتی به اسلام رسیده آن را کامل کرده. اگر ما بگوییم اسلام طب ندارد باید بگوییم که انسان طب نداشته است.

و اگر قرار باشد بگوییم دنیا طب نداشته، معنایش این است که از ابتدای تاریخ تا این یکی دو قرن پیش همه منتظر بودند که انگلیسی‎ها و غربی‎ها طب بیاورند و این منطقی نیست چون انسان از آغاز خلقت به‎دنبال این بوده که مشکلات خودش را حل کند. من همیشه گفته‎ام که اگر 124 هزار پیغمبر 124 هزار نکته گفته باشند، و به هر کدام از ایشان یک نکته از طرف پروردگار الهام شده باشد کار طب تمام است. یعنی طب تکمیل شده است و به کمال خود رسیده است. اگر بخواهیم مقایسه‎ای با طب جدید کنیم باید بگوییم طب جدید - به‎نظر من - پایه‎هایش را بر روی آب نهاده و بسیار لغزنده است به همین جهت هم کسانی‎که این طب را در جهان هدایت می‎کنند آن را بسیار متزلزل دانسته و بسیار دقیق و هدفمند مراقب عدم سقوط آن هستند.

به‎عنوان مثال امکان ندارد هر شب شما در تلویزیون مشاهده نکنید که یک هنرمند یا بازیگر به‎صورتی یک لیوان آب با یک قرص را بخورد و این یعنی اگر شما می‎خواهید رفع مشکل کنید راهش این است که از این قرص و از این یک لیوان آب جدا نشوید. زمانی‎که ما حجامت را بر اساس علاقه شخصی و فرهنگی خودمان شروع کردیم، به محض این‎که این موضوع مطرح شد رادیو‎ها و ماهواره‎‎ها به‎شدت به ما حمله کردند و گفتند که جمهوری اسلامی و روحانیت طب جدید ساخته است با وجود این‎که این موضوع هیچ ارتباطی با روحانیت و طلاب و مراجع نداشت. چون ما اولین استدلالی که در صحبت‎های‎مان می‎آوریم مبانی مستحکم است، اما آن‎‎ها مبانی ندارند. طب باید با ذائقه و روح انسان سازش و همخوانی داشته باشد.

شما وقتی مثلا در یک عطاری واقعی می‎روید بی‎دلیل می‎خواهید آن‎جا بچرخید و از هوای آن‎جا استفاده کنید و تنفس کنید و از آن‎جا لذت ببرید. ولی وقتی وارد یک داروخانه شیمیایی می‎شوید اصلا دوست دارید فرار کنید یعنی می‎خواهید هرچه زودتر دارو را بگیرید و بروید. اما در قدیم جهت معاینه نزد حکیم می‎رفتید و نزد حکیم کسی به هم نمی‎ریزد، بلکه آرامش قلبی پیدا می‎کند؛ چراکه همه مسائل را از منظر معنوی و مادی و علمی در نظر می‎گیرد.

شما مطرح کردید مبانی معرفت‎شناسی طب اسلامی متفاوت از معرفت‎شناسی طب مدرن است. سؤالی که این‎جا پیش می‎آید این است که چگونه ممکن است بین دو سیستم طبی که بر اساس مبانی معرفت‎شناسی کاملا متفاوت از هم تولید شده‎اند تلفیق برقرار کرد و سؤال دیگر این است که اگر اعتقاد دارید که تعامل صحیح می‎تواند برقرار شود این تعامل صحیح باید چگونه باشد که تبدیل به التقاط نشود؟
من یک بحثی را قبلا هم در یکی از محافل مهم عرض کردم و آن این‎که ما که انقلاب کرده‎ایم و باید در همه امور انقلاب کنیم. حضرت امام هم نظرش این بود. یکی از انقلاب‎‎های ما انقلاب طب است. اما راه رسیدن به این هدف برای این‎که ما دچار التقاط نشویم این است که حتما باید در کنار خودمان یک نرده‎‎هایی را به‎عنوان حفاظ از هر دو طرف قرار دهیم که از مسیر خارج نشویم. من اسم آن را گذاشته‎ام احیای طب اسلامی. این معنایش چه هست؟ ما اگر بخواهیم موفق شویم. اول باید آن ساختمانی را که خداوند تبارک و تعالی برای ما ساخته بوده و عده‎ای آمدند تخریبش کردند و یک مقدار صدمه‎اش زدند، از پایه و اساس بیاوریم بالا و برسانیم به آن‎جایی که بوده، و بعد از آن دانشمندان ما بر اساس آن پایه و اساس رشد پیدا کنند و تربیت شوند. اما اگر قبل از احیا شدن بنا، کسی بخواهد در این زمینه نظر‎های شخصی اعمال کند انحراف ایجاد می‎شود. این‎طور بگویم اگر یک‎ذره از این طب برداریم و یک‎ذره از آن طب برداریم و داخل همدیگر بگذاریم چیز خوبی به‎دست نمی‎آید.

 

با توجه به مباحثی که ارائه کردید سؤالی که پیش می‎آید این است که با وجود این تفاوت‎‎های مبنایی بین نگاه مدرن و نگاه اسلامی، آیا اساسا سیستم‎‎های نظارتی مدرن با رویکرد‎های امروزی صلاحیت نظارت بر طب سنتی و اسلامی را دارند یا خیر؟
این حرکت کاملا اشتباه است. چون حتی دو کارخانه تولیدی با دو نوع جنس تولیدی متفاوت هم دو متخصص متفاوت می‎خواهد که این‎ها را بررسی کند. چه برسد علم طب را با این گستردگی‎اش یک فردی بخواهد با یک دیدگاه خاص هر دو طب (سنتی و مدرن) را یا مؤاخذه کند یا بررسی کند یا نظر راجع به آن‎ها بدهد. کار اصولی آن است که سیستم‎ها باید از هم جدا باشند و کارشناسان آن‎‎ها هم جدا باشند. مثلا اگر می‎خواهند راجع به عطاری نظر بدهند، باید کارشناس داروهای گیاهی بیاید بالای سر عطاری یا اگر می‎خواهند در مورد داروخانه‎‎های شیمیایی نظر دهند کارشناس داروهای شیمیایی باید برود بالای سر داروخانه‎‎های شیمیایی و آن‎ها را جداگانه بررسی کند. اگر غیر از این باشد یک تداخل و یک تضادی ایجاد می‎شود که آن تضاد برای جامعه مضر است.

یکی از سؤالاتی که بین علاقه‎مندان جریان طب اسلامی مطرح است این است که چرا فعالان این جریان هنوز به تدوین طرح‎ها و دیدگاه‎‎های خود جهت ارائه به رهبر انقلاب نپرداخته‎اند تا از این طریق از حمایت‎‎های علنی‎تر ایشان برخوردار شوند. مثلا شبیه این کار را برخی از فعالان علمی مؤسسه رویان، انجام داده‎اند و مورد تأیید قرار گرفته‎اند. سؤال این است که چرا در طب اسلامی این رویکرد هنوز به‎وجود نیامده؟
شما وقتی‎که می‎خواهید یک جریانی را راه بیندازید دو شکل دارد. یا ابزارش را در اختیار دارید یا ندارید. مؤسسه رویان هم ابزارش را از قبل داشته، مؤسسه رویان هرچه که هست متعلق به همین طب جدید است و نمونه کار‎های این حرکت در کشور‎های دیگر نیز هست. افرادی که در این زمینه بخواهند تحقیق کنند و این حرکت را راه‎اندازی کنند همه امکاناتش در دنیا هست. شما باید فقط این را جمع‎آوری کنید. ولی آن چیزی که در طب اسلامی مطرح است این است که شما از کشور خودمان که خارج شوید هیچ سیستم حکومتی در دنیا این طب را ندارد و به‎طور عادی نمونه‎اش در دانشگاه‎‎های کشورهای دیگر نیست و هیچ حکومتی به‎طور سیستماتیک حمایت از این جریان نکرده و نمی‎کند. این یک انقلابی است که در ایران شده است.
و حضرت امام در سال 1358 به افرادی که می‎خواستند حرکت‎‎هایی در این زمینه انجام دهند فرمودند الان وقت این‎کار‎ها نیست و عین جمله‎شان در جلد نهم صحیفه نور موجود است که می‎فرمایند: زمانی‎که اساس مملکت برقرار شد شما بروید دنبال طب اسلامی حالا یا به قولی طب سنتی و آن‎‎ها بروند به‎دنبال طب وارداتی. حالا یک حرکتی آغاز شده. الحمد‎لله ‎که شما‎ها هستید و دوستان هستند و تا حدودی آشنا شده‎اند و از طب اسلامی و سنتی صحبت می‎شود. از طب ایرانی و پزشکی ایرانی صحبت و از طب جامع صحبت می‎شود و دوستان زیادی در تلویزیون در این‎باره سخنرانی دارند. خود وزارت بهداشت و درمان در مورد طب سنتی صحبت می‎کند و اساتیدی در دانشگاه و در رسانه‎‎ها صحبت می‎کنند و دانشکده‎‎هایی در این زمینه درست شده است. این‎ها خودش طلیعه پربار برای این جریان است. این‎که اشکالاتی دارد، وارد است. وقتی‎که یک نوزاد به دنیا می‎آید خب مشکلاتی هم دارد و خطا‎هایی هم دارد و خلاف‎‎هایی هم می‎کند. الحمدلله رهبر معظم انقلاب هم بیدار بیدار بیدار است. ما در رشته خودمان داریم می‎گوییم. من با دیگران هم که صحبت کردم دیدم همه دارند همین حرف را می‎زنند بچه‎‎های سینما هم همین چند روز پیش می‎گفتند که واقعا آقا در بحث سینما حرف اول را می‎زند در ایران. این نشان می‎دهد که در رشته‎‎های مختلف الحمدلله رهبری بیدار است. آن‎ وقتی که انقلاب واقعی این جریان صورت بگیرد می‎بینید که چطوری همه با هم یکی می‎شوند و آن‎موقع ما به رهبر عرض ميكنيم که بچه‎‎ها و شاگردان شما بی‎کار نبوده‎اند و ببینید که همه در صحنه بوده‎اند ولی صلاح در این بوده که طوری در صحنه باشند که مشهود نباشند.

من این اتحاد را در بین بچه‎‎هایی که در این زمینه‎‎ها دارند کار می‎کنند حس می‎کنم قطعا هم آقا نظرش این نیست که این کار الان بشود. آقا در مورد این زمان دارد صحبت می‎کند. یقین بدانید دو سال دیگر یک صحبت دیگری خواهد بود و پنج سال دیگر یک صحبت دیگری خواهد بود. من کلا این حرکت را مثبت می‎بینم و مطمئن هستم که در آینده‎ای نه چندان دور، مردم هم در سطح گسترده به حمایت این جریان می‎آیند. همان‎طور که تا حدودی می‎بینیم که مردم آشنا شده‎اند. انقلاب و دوست‎داران رهبري یقین بدانند که کارشان نتیجه داده که الان خیلی‎‎ها در این مورد دارند صحبت می‎کنند و از این به بعد هم بیشتر ثمر خواهد داد و به بار می‎نشیند. به قول یکی از دوستان، انقلاب 57 این طب در حال نزدیک شدن و وقوع است.

آقای دکتر امروز صحبت‎‎هایی از برخی فعالان جریان طب سنتی کشور در رویکرد به این طب شنیده می‎شود که مورد سؤال است. به‎عنوان نمونه مطرح می‎شود که طب سنتی صلاحیت ورود به تمام حیطه‎‎های پزشکی را ندارد از این‎رو این طب را طب مکمل می‎نامند. یعنی طبی که فقط می‎تواند برخی ابعاد طب رایج را تکامل بخشد. آیا چنین رویکردی را درست می‎دانید؟

ما سؤال‎‎هایی در همین مورد می‎کنیم، مثلا وسایل و ابزاری که برای جراحی در زمان بوعلی‎سینا‎ها استفاده می‎شده که برخی الان عکسش هم وجود دارد، تفاوت آن‎چنانی با ابزار امروزی که در اتاق‎‎های عمل دارد استفاده می‎شود مثل پنس و امثالهم ندارد. چه‎کسی گفته که این جراحی را که امروز انجام می‎دهند در قدیم نمی‎توانستند انجام دهند؟ یا مثلا در مورد مسائل پیچیده قلبی، همین را می‎گویند. برخی از متخصصین قلب را هم حاضریم بیاوریم و نظر بدهند که خیلی از آن‎‎هایی که مثلا می‎خواهند الان باطری قلب بگذارند، که این یک جراحی امروزی است. ما بدون جراحی علم درمانش را پیدا کردیم و حالا بحث احیا کردنش است. ما به هرکدام از این‎‎ها که می‎خواهند این کار را انجام بدهند، می‎گوییم که آقا کتاب طب سنتی می‎گوید این دوایش است. او می‎رود همان شب می‎خورد و فردا صبح می‎رود پیش طبیبش، طبیبش می‎گوید جراحی نقدا لازم نیست. خود حضرت امام هم می‎فرمودند خیلی از این جراحی‎‎هایی که دارد انجام می‎شود زیر سؤال است. این‎‎ها فقط دارند جراحی را به رخ ما می‎کشند چون توانسته‎اند کلا جراحی ما را پاک کنند. می‎شود احیا کرد و خیلی هم راحت می‎شود احیا کرد. نظر ما اتفاقا این است که شدنی است و می‎شود در زمینه طب استقلال داشت.

نظرتان در مورد رابطه طب سنتی و اسلامی چیست؟
هرچند که برخی دوستان ما از واژه طب سنتی استفاده می‎کنند اما این‎که دشمنان ما علاقه دارند از این کلمه استفاده کنند، به‎خاطر آن است که اسم اسلام نیاید. البته به‎نظرم اگر در ایران به این طب، پزشکی ایرانی هم بگوییم، گفته‎ایم طب اسلامی، چرا؟ چون طب سنتی طبی است که قبل از اسلام بوده. آن سنت‎ها تجمیع شدند و به هر حال تبدیل شدند به طبی که در دورانی این طب توسط برخی به اروپا رفت و در یونان شکل دوباره‎ای گرفت و آن‎‎ها هم رویش کار‎های خوبی کردند و در یک عصر دیگر ایرانی‎‎ها به‎خصوص در دوران اسلام قدرتمند شدند و رفتند علم خودمان را از آن‎‎ها گرفتند و در دانشگاه جندی‎شاپور پروراندند و روح اسلام را در آن دمیدند و الان هم که صحبت می‎کنند، می‎گویند طب بوعلی و طب رازی. این‎‎ها همه از پیشروان دین اسلام بودند.

کتاب‎‎های همه‎شان را که می‎خوانیم از نوشته‎‎ها مشخص است که انسان‎‎های متدین و مؤمنی بوده‎اند و از بیانات این‎‎ها مشخص است که همه کارهای‎شان برای خدا بوده است. می‎توانیم بگوییم پزشکی ایرانی یا بگوییم طب جامع ایرانی. ولی در مجموع ما مدیون اسلام هستیم. اگر اسلام نیامده بود به‎نظر من اصلا ما شکوفایی‎ای در دوران صفویه در شاخه‎‎های مختلف نداشتیم. نه معماری اسلامی داشتیم، نه نجوم اسلامی به این قشنگی داشتیم، نه طب اسلامی و همه این‎ها را نداشتیم.

یکی از مسائلی که رهبر معظم انقلاب روی آن خیلی تأکید دارند بحث کرسی‎‎های آزاداندیشی است. سؤال این است که سهم جریان طب اسلامی در این کرسی‎‎های آزاداندیشی چه می‎تواند باشد؟
شما این را در یک مقیاس بزرگ‎تر بگویید. بگویید مثلا سهم ورزش باستانی ما در ورزش جهانی، تا چه حد است؟ اگر قرار باشد یک چنین کرسی در جهان برقرار باشد باید چه امکاناتی داشته باشد؟ چه شرایطی باید ایجاد شود؟ ما الان در داخل کشور خودمان هنوز آن شرایط مناسب را نداریم. اما رهبر معظم انقلاب با موقعیت‎شناسی و زمان‎شناسی قشنگی که دارند مشاهده کرده‎اند که بچه‎‎ها در دانشکده طب سنتی رسیده‎اند به سال آخر و می‎توانند پاسخ‎گوی سؤالات باشند. الان هستند کسانی‎که حرف‎هایی برای گفتن دارند. کم‎کم در تلویزیون دارند در برخی از کانال‎‎ها از این مسائل صحبت می‎کنند.

اما از طرفی می‎بینیم که یک شورای سلامتی در تلویزیون ایجاد می‎شود و تا حدی ایجاد محدودیت می‎کند. البته این‎‎ها دارد کم‎کم برداشته می‎شود. بحث کرسیهاي آزاداندیشی که شما می‎فرمایید این دارد باز می‎شود و شرایطش فراهم می‎شود. چون به‎مرور زمان متوجه شده‎اند که ادامه مسير سابق مانع رشد می‎شود. این مسیر یک مسیری است که همه باید از آن آگاه شوند که اگر می‎خواهند زندگی سالم و جسم سالم داشته باشند و سلامتی خود را حفظ کنند و عمر طولانی کنند هیچ راهی جز این ندارند که در مسیر تغذیه سالم قرار بگیرند و تغذیه سالم هم وجود ندارد الا همان چیزی که اسلام به آن توصیه کرده است.

یکی از مسائلی که امروز در رابطه با موفقیت‎‎های طب مدرن مطرح می‎شود این است که می‎گویند از موقعی که طب مدرن توانسته خودش را سازماندهی کند، بیماری‎‎های همه‎گیر و مرگ و میر‎هایی که در قدیم وجود داشته دیگر پیش نمی‎آید و این را دلیل قوت طب مدرن و ضعف طب سنتی می‎دانند. نظر شما در این مورد چه هست؟

این‎‎ها هر کدامش استدلال می‎خواهد و زمان‎بر است و بحث را در چند کلام نمی‎شود عنوان کرد. بعد از هجوم انگلیس به ایران در دو قرن پیش، این‎ها در کشور ما یک حالت برزخ درست کردند. یعنی چه؟ یعنی این‎که ما قبلا یک دوره بهشتی داشتیم و این‎‎ها که آمدند یک دوران برزخ درست کردند. در این دوران برزخ بلا‎های زیادی بر سر ملت ایران آمد. ولی این دوران برزخ متعلق به که بود؟ متعلق به انگلیس بود. مثلا ما حمامی داشتیم به نام حمام گنجعلی‎خان. همان حمام‎‎های سنتی. این حمام‎‎های سنتی‎ قسمت‎‎های متفاوتی داشت که هر کسی با توجه به مزاجش به آن قسمت‎ها می‎رفت. یک قسمت حوضچه داشت، یکی کیسه‎کشی داشت، یکی دلاکی داشت و... این‎‎ها به‎جای خود بود، یک خزینه‎ای داشت که آن خزینه از یک دیگ بسیار بزرگ مسی درست شده بود که الان علم امروز دارد می‎گوید برای رفع خستگی‎‎های مزمن شما بیایید از وان‎‎های مسی استفاده کنید.

این‎‎ها می‎رفتند در این حمام‎‎ها خودشان را کامل می‎شستند و تمیز که می‎شدند در آخر باید می‎رفتند در آن خزینه و با آن حال در خزینه می‎ماندند؛ با توجه به این‎که مس حرارت کمی می‎خواهد برای گرم شدنش و میکروب‎زداست، یعنی شما هر بیماری‎ای که داشتید می‎خواستید از بدن شما خارج می‎شد، به‎نوعی وارد آب و تبدیل به واکسن برای نفر بعد می‎شد. به این دلیل است که رسول خدا در 20 مورد در جا‎های مختلف در حدیث می‎گوید که شما از موارد مشترک هم استفاده نکنید ولی راجع به کاسه آب خوردن و کاسه مسی می‎‎گویند که مستحب است که خورده شود. چون به محض این‎که شما لبت را می‎زنید به یک کاسه ویروسی همان لحظه این ویروس تضعیف می‎شود و بعد هم می‎میرد این می‎شود واکسن برای نفر بعد. خب این‎‎ها آمدند این را تبدیل کردند به یک حمام‎‎های جدیدی که الان در سطح تهران هست. این‎‎ها سنتی نیستند، برای 50 سال پیش یا 60 سال پیش است. وقتی می‎روی وارد این حمام‎‎ها می‎شوی می‎بینی که می‎گویند این‎جا خزینه‎اش بوده و خزینه‎اش را خراب کرده‎اند از بس که مردم کچلی گرفته‎اند و از بس که بیماری گرفته‎اند و از بس که از لنگ‎‎های مشترک استفاده کرده‎اند. اما این برای طب اسلامی نیست، این برای دوران برزخ است.

بعد همکاران دانشگاهی این را که نمی‎دانند. این را می‎گذارند به حساب علم ما. می‎گویند آن‎طوری بود. الان آمده‎اند چه‎کار کرده‎اند؟ حمام را آوردند داخل منزل و بهداشت را آوردند داخل منزل. حمام‎‎های مدرن یا سونا درست کرده‎اند و هزاران تعریف از آن می‎کنند. حالا می‎رویم می‎بینیم که ای دل غافل در همین سونا‎ها هم همان‎چیزها اتفاق می‎افتد. حوله و لنگ‎شان زیرپا افتاده و لگد می‎کنند و آبش هم که 10 نفر می‎روند در جکوزی؛ این می‎رود و آن می‎آید؛ اما دیگر الان مشکلی هم ندارد. آمارهای‎شان هم غلط است و علمی نیست. آیا الان شما در میان مردم انسان‎‎های 120 ساله می‎بینید. الان با ذوق و شوق عنوان می‎شود که حد متوسط عمر خیلی خوب شده و رفتیم مثلا روی مرز 70 سال؛ سن عمر ما که همه‎اش روی 100 سال و 120 سال و 140 سال بود و یک بازمانده‎شان که تازگی‎‎ها فوت کرد 146 سال سن داشت. یک دختر خانمی با 146 سال ماشاءالله سر‎حال هم بود. ما بحث سر این‎‎ها داریم.

آیا این محصولاتی که به‎عنوان محصولات ارگانیک دارند به بازار‎ها می‎آیند، محصولات طبیعی هستند؟
ما خبر نداریم که ارگانیک به معنای «طبیعی» هست یا نه؟ اما برای ما طبیعی ترجمه کرده‎اند. طبیعی به زبان انگلیسی می‎شود نچرال (natural).

خب این مرغی را که الان شما در بازار می‎بینید این حالت برزخ تغذیه است. قبلش مرغ و خروس و غاز و اردک طبیعی بوده. همان نچرال. شما این را آورده‎اید تبدیل کرده‎اید به یک ژن، ژن هم سرطانی بوده. مرغ‎‎هایی که امروز هست، غده سرطانی انسانی است. ما مدارک مستند داریم که ژنش را گرفته‎اند با ژن خوک و با ژن مرغ محلی ترکیب کرده‎اند که مراجع ما نتوانند بگویند حرام است. این شده مرغ. حالا می‎گویند ما به شما مرغ طبیعی می‎دهیم. بفرمایید این را بهش می‎گویند طبیعی. مردم را قانع می‎کنند به این‎‎ها و می‎آییم و توضیح می‎دهیم می‎گوییم که نه آقا این ارگانیک نیست. این حالت برزخ است. ما را اول برده‎اند در یک دوران برزخی بعد از برزخ برده‎اند در جهنم، بعد از جهنم ما قانع شدیم، که برگردیم به برزخ. بعد می‎گویند وضع مرغ‎تان یادتان است که چه وضعی بود. آبله‎مرغان یادتان است. کچلی‎‎ها یادتان است. با یک آپاندیس می‎مردند یادتان است. خب این‎‎ها همه‎اش برای دوران برزخ است و هیچ ربطی به دوران شکوفایی ما ندارد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:, ] [ 12:28 ] [ لقمان محمدیان ]

ترک اعتیاد با عرق شاه تره

خواص خوراکیها | ترک اعتیاد با عرق شاه تره امروزه در جهان تکنیک های مختلفی برای ترک سیگار مورد استفاده متخصصان و درمانگران قرار می گیرد که هر کدام از آنها به فراخور خدمات درمانی که ارائه می دهند هزینه های قابل ملاحظه ای را به افراد سیگاری تحمیل می کنند.
 

به همین دلیل امروزه شیوه های طبیعی ترک سیگار در جهان با استقبال بی نظیری از سوی افراد سیگاری روبه رو شده است؛ شیوه هایی که بدون شک ساده ترین و قابل دسترس ترین روش ها برای عموم مردم محسوب می شوند. این تکنیک ها شامل اصلاح رژیم غذایی، مصرف داروهای گیاهی و پاکسازی بدن است که استفاده از برخی از آنها برای افرادی که قصد کم کردن تعداد سیگار خود در طول روز را دارند بسیار کاربردی و مفید است.

عرق شاه تره یکی از موثرترین داروهای گیاهی است که در پاکسازی بدن از سموم و اخلاط موذی ناشی از استعمال سیگار بسیار موثر است. برای استفاده از فواید این عرق گیاهی کافی است هر روز 2 لیوان از آن را بنوشید تا به مرور شاهد دفع سموم و اخلاط ناسالم از بدن تان باشید. این عرق به دلیل خاصیت تصفیه کنندگی که دارد به مرور به بدن کمک می کند تا از طریق جریان گردش خون و سیستم گوارش و تعریق به دفع مواد سمی موجود در بدن کمک کند. علاوه بر این نوشیدن این عرق گیاهی جذب ویتامین C را در بدن افزایش می دهد و به مرور موجب افزایش وزن و بازگشت افراد سیگاری به وزن طبیعی می شود. در عین حال فرد سیگاری با توجه به برنامه ای که در پیش گرفته است میل کمتری به کشیدن سیگار از خود نشان می دهد.

درمانگران طب سنتی و مکمل همواره توصیه می کنند برای دریافت بهتر اثرات شیوه های ترک اعتیاد در طب مدرن استفاده از متدهای درمانی طب های سنتی و مکمل موثر است. گاهی استفاده از گیاه درمانی یا یکی از شیوه های درمانی سنتی می تواند به عنوان درمانی کمکی روند ترک دخانیات و سیگار را تسریع کند و بیمار را در شرایط جسمی و روحی مساعدتری قرار دهد.

  منبع : برترین ها

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 9 فروردين 1392برچسب:درمان , اعتیاد در طب سنتی و اسلامی, ] [ 1:55 ] [ لقمان محمدیان ]


نقش حجامت در ترك اعتياد به مواد مخدر (ترياك) و استفاده كمكي از تغذيه مناسب و گياهان دارويي

دكتر علي نيك كار) پزشك و پژوهشگر طب اسلامي و سنتي و معاون دانشجويي دانشگاه آزاد اسلامي واحد بابل (

 

مقدمه:

اعتیاد به مواد مخدر یک معضل بزرگ اجتماعی در مواجع می باشد . از آنجایی که افراد معتاد جزء نیروی کار مفید جامعه محسوب نشده و از طرف دیگر مشکلات زیادی را حداقل از نظر اقتصادی برای خود ، خانواده و جامعه ایجاد می کنند ،ترک دادن آنها اهمیت ویژه ای      می یابد .

تاکنون روش ها و داروهای مختلفی برای ترک اعتیاد ابداع و به کار گرفته شده است . بعضی از این روش ها بسیار گران و برخی دیگر طولانی مدت هستند و در بعضی دیگر نیاز به بستری کردن بیمار دارند .پرسش بنیادین تحقیق نقش حجامت در ترک اعتیاد به مواد مخدر(تریاک) به عنوان یک روش سم زدایی و درمان جدید این است که، آیا می توان افراد معتاد به مواد مخدر را براساس  حجامت (خون گیری مویرگی از پشت شانه و کمر با تیغ زدن به پوست ) ، یک نوع رژیم غذایی خاص (انرژی زا و گرمی بخش) و با استفاده از گیاهان دارویی سم زدا و گرمی بخش درمان کرد؟

با دقت و توجه به مبتلایان به اعتیاد از دید طب اسلامی و سنتی مشاهده می شود که به علت سرد بودن طبع مواد مخدر(تریاک) و مصرف چندین ساله این مواد توسط افراد معتاد، طبع بدنی افراد مبتلا بسیار سرد بوده و خون وی حاوی مواد سمی زیادی خواهد بود . وجود این مواد سمی در خون ،وجود انواع مشکلات جسمی، اقتصادی و فرهنگی همه و همه دست به دست هم داده ، قدرت جسمی و فکری سالم فرد را تحت تاثیر قرار می دهد به طوری که زندگی فرد در یک سیکل معیوب قرار می گیرد. لذا براساس دید طب اسلامی و سنتی باید بتوانیم به شکلی ابتدا سم موجود در خون را تخلیه نمائیم و از طرفی با تغییر سبک زندگی،روش تغذیه مناسب و تجویز گیاهان دارویی  سم زدا و گرمی بخش بدن را به سوی پاکی،گرمی و سلامتی بازگردانیم. لذا با این فرض می توانیم با انجام حجامت ، تغییر نوع تغذیه و با استفاده از چندین گیاه دارویی به عنوان یک روش درمانی جدید در کوتاه ترین زمان ،افراد معتاد به مخدر را درمان کرد که حجامت نقش اصلی و بقیه موارد نقش کمکی خواهند داشت .

 

مواد و روش ها:

اهداف علمي كاربردي تحقيق، پيگيري و اطلاعات لازم به صورت ميداني جمع آوري شد به طوري كه اين تحقيق يك مطالعه كلينيكال تريال (Clinical Trial) از نوع Befor –Afterمی باشد كه بر روي40 نفر از بيماران ( معتادان به ترياك) 20 تا  42 ساله مراجعه كننده به مطب خصوصي  در شهرستان تنكابن انجام شده است . تمام بيماران از جهت طبع بدني ، نوع رژيم غذايي و چگونگي مصرف مواد مخدر ( ازنظر مقدار مصرف ،مدت و شيوه مصرف) مورد بررسي قرار گرفتند و نتايج جمع آوري شد و اطلاعات لازم در پرسشنامه تنظيمي درج گرديد و عمل حجامت انجام و نتايج آن نيز ثبت گرديد. سپس اطلاعات حاصله توسط نرم افزار آماري SPSS-10 و تست آماري خي دو مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت .

روش عملي درمان با حجامت:

الف- به بيمار مي گوييم مصرف مواد خود را قطع و هنگامي كه حالت خماري و درد عضلات بدن شروع شد، مراجعه كند يعني هنگام مراجعه حتماٌ باید درد بدن او شروع شده باشد در غير اين صورت حجامت اثر مطلوب را نخواهد داشت .

ب- در جلسه اول حجامت عام را انجام مي دهيم .( مكان حجامت عام در پشت و بين دو كتف مي باشد). از آنجايي كه در ابتدای مراجعه قسمتهاي مختلف بدن درد دارد ، حجامت عام انجام مي شود  و با توجه به تأثير فراگير حجامت عام بر كل بدن، باعث تسكين تمامي دردهاي فرد معتاد مي شود .

معمولاٌ درد كاملا رفع و حالت سبكي و نشاط جاي حالت خماري را مي گيرد . اما اگر هنوز دردي در ناحيه كمر يا ساق پاه وجود داشته باشد جهت تكميل درمان بر روي اين نواحي بادكش گرم و خشك انجام مي شود كه آن دردها هم رفع خواهد شد .

ج- بعد از اتمام جلسه اول، داروهاي گياهي لازم را تجويز كرده و مي گوئيم فردا جهت ويزيت مجدد مراجعه كند . اين داروها كه عموماً طبيعت گرم دارند عبارتند از :

1- زنيان : اين دارو تأثير مستقيم در سم زدايي( Detoxification ) دارد .

ضمناً حالت لرز و احساس سرما را از بين برده  و بدن را گرم مي كند. درد و سوزش معده را از بين مي برد و در كاهش و يا رفع درد بدن نيز بسيار موثر است .

طرز مصرف آن : يك قاشق مرباخوري به صورت دم كرده روزي سه مرتبه همراه عسل مي باشد .

2- عرق نعناع : جهت كاهش درد و سوزش معده و يا اسهال به صورت شربت مصرف مي شود .

3- اسطوخدوس: جهت رفع بي قراري ، بي خوابي و اضطراب به صورت دم كرده صبح و شب مصرف مي شود .

تذكر: براي بيماراني كه حوصله مصرف داروي گياهي را ندارند مي توان طبق معمول پزشكي روز از داروهاي ضد درد- ضد اسهال و داروي اعصاب و آرام بخش استفاده نمود .

د-جلسه دوم كه در واقع روز دوم مراجه بيمار است :

اگر اعتياد به مواد مخدر شديد نباشد، بيمار با همان يك جلسه درمان، بهبود يافته و نيازي به مراجعه مجدد ندارد در صورت بروز درد و مراجع بيمار موضع درد را سوال و همان موضع را حجامت مي كنيم .

معمولاٌ درد بيشتر در كمر و يا پاها بروز مي كند كه در اين حالت كمر يا ساق پايي كه بيشتر درد دارد حجامت مي كنيم.

چنانچه بيمار همزمان درد كمر و ساق پاها را داشت، در جلسه دوم ناحيه كمر را حجامت مي كنيم كه بعد از اتمام حجامت درد ساقين از بين مي رود ولي چنانچه هنوز در ناحيه ساقين درد داشت بادكش گرم و خشك را روي ساقين انجام مي دهيم .

اگر فقط هر دو ساق پا درد داشت ( كمر درد نداشت)فقط يكي از ساق ها را حجامت مي كنيم كه در اين حالت درد هر دو پا رفع خواهد شد .

هـ جلسه سوم : در غالب موارد اعتياد با همين دو جلسه درمان ، رفع خواهد شد و بيمار درد و ناراحتي زيادي نخواهد داشت و به ندرت لازم مي شود تا براي نوبت سوم مراجعه كند . در صورت مراجعه مجددا به تمركز درد توجه كرده و براساس آن در صورت نياز حجامت وي را تكرار مي كنيم .

يافته ها:

درمان معتادان به ترياك به وسيله حجامت به عنوان يك روش جديد سم زدايي، تغيير تغذيه و تجويز گياهان دارويي بر روي 40 داوطلب مراجعه كننده به مطب خصوصي درطي 2 سال ( از شهريور ماه سال 1382 تا شهريور ماه سال 1384) انجام شد .

حداقل سن مراجعه كنندگان بدون در نظر گرفتن جنسيت 20 سال و حداثر سن 42 سال بود كه ميانگين سن31 سال می باشد.

- از بين 40 نفر، 36 نفر آنها مرد( 90 درصد) و 40 نفر آنها زن( 10 درصد) بودند .

-در خصوص طبع بدني بدون در نظر گرفتن جنسيت، 32 نفر آنها ( 80 درصد) داراي طبع سرد و 8 نفر آنها( 20درصد) داراي طبع گرم بودند .

- براي 32 نفري كه داراي طبع سرد بودند غذاهاي انرژي زا و گرمي بخش و گياهان دارويي سم زدا به عنوان يك روش كمكي پس از انجام حجامت (خون گيري مويرگي از پشت شانه و يا كمر) تجويز شد.

- تمامي مراجعه كنندگان حداقل 2 بار( از ناحيه شانه و كمر) در 2 روز مختلف، حجامت شدند .

-پس از پيگري ها مكرر در طول 6-3 ماه هيچ كدام از مراجعه  كنندگان تحت درمان ، بازگشتي به اعتياد نداشته و 100 درصد افراد پاك شده بودند .

 


 

نتايج:

طبق اين مطالعه درمان افراد معتاد به مواد مخدر(ترياك) با استفاده از حجامت به عنوان يك روش جديد سم زدايي و روش كمكي تغذيه مناسب گرمي بخش و انرژي افزا و استفاده از گياهان دارويي داراي خاصيت سم زدا و گرمي بخش در 100 درصد افراد صورت گرفت و با توجه به P<0/0001 تحقيق معني  دار بود .

سن به سال

 

 

درصد

تعداد

طبع

20

حداقل

80

32

سرد

42

حداکثر

20

8

گرم

31

میانگین

 

 

 

توزیع سنی مراجعه کنندگان                                               درصدطبع افراد مراجعه کننده جهت

جهت درمان تریاک با حجامت                                            ترک اعتیاد(تریاک) با حجامت

 

درصد

تعداد

 

 

90

36

مرد

جنس

10

4

زن

100

40

کل

                                       توزیع جنس مراجعه کنندگان جهت درمان تریاک با حجامت

بحث :

در خصوص مكانيسم تاثير حجامت در ترك اعتياد تحقيقات آزمايشگاهي الزامي است ولي فرضيه هاي زير مطرح مي باشد .

الف- آزاد سازي مواد ضد درد در بدن :

به نظر مي رسد حجامت با آزاد كردن يك سري مواد ضد درد( آندروفين) نقش اساسي در رفع درد دارد.

مشكل اصلي در ترك اعتياد نيز كنترل درد است كه چند ساعت بعد از قطع مصرف مواد بروز مي كند .

از آنجايي كه بعد از اتمام حجامت بلافاصله تمامي دردها از بين مي رود نتيجه گرفته ايم كه اين تأثير سريع علتي جز آزاد شدن مواد ضد درد در بدن ندارد.

ب- دفع سموم از بدن:

حجامت نقش اساسي در دفع سموم از بدن دارد و اين حقيقتي است كه در روايات به آن اشاره شده است .

در روايت آمده است كه غذاي مسمومي به حضرت محمد(ص) و همراهانشان خوراندند . حضرت بعد از خوردن آن غذا، حجامت كردند و به همراهان خود نيز دستور دادند كه حجامت كنند .

با الهام گرفتن از اين روايت و روايات مشابه مي توان نتيجه گرفت كه حجامت با همين مكانيسم باعث پاكسازي سريع خون از مواد مخدر و تسريع در درمان مي شود و احتمالاٌ اگر از نظر آزمايشگاهي غلظت مواد مخدر را در خون حجامت اندازه گرفته و با خون وريد مقايسه كنيم اين نتيجه تأئيد مي شود .

ج- تقويت قواي عقلاني :

يكي از معضلات موجود در راه ترك اعتياد روي آوردن مجدد به آن توسط كساني است كه بعد از زحمات زياد موفق به <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

[ جمعه 9 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:53 ] [ لقمان محمدیان ]

۱ ـ اگر رگها ریز باشند شبی ۱ قاشق مربا خوری اسپند خوراکی با ۱ لیوان آب  خورده شود به مدت ۴۰

 شب ( اسپند را نباید اصلا جوید باید قورت داده شود ) .

۲ ـ اگر پیشرفت داشته و رگها درشت شده اند بعد از خوردن ۴۰ شب اسپند باید ۳ مرحله هر ۲ هفته یک

بار بین رگهای واریسی زالو انداخته شود .

* توجه : در این مدت ۴۰ شب بهتر است غذاهای سرد کمتر خورده شود .

 

منبع : http://tebebartar.blogfa.com/1391/11/1


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 9 فروردين 1392برچسب:درمان قطعی واریس در طب اسلامی ایرانی سنتی, ] [ 1:34 ] [ لقمان محمدیان ]

مورخ 6/11/1391 بدین شرح صادر گردید:

1.      طب سنتی ایران طب پایه است که بر اصول اعتقادی توحیدی سازگار با فطرت خداجوی انسان بنا نهاده شده است. این طب یک مکتب کامل پزشکی است که سرمایه ملی ما ایرانیان موّحد به حساب آمده و حاصل دسترنج هزاران سال تلاش مجدّانه حکمای اندیشمند و اطبای دلسوز و عطاران متدیّن می‌باشد.

2.      طب سنتی پایه ایرانی-اسلامی بعنوان یک مکتب پزشکی کامل طب مکمل یا حاشیه محسوب نمی‌شود و در عین حال که برای یافته‌های علمی سایر رشته‌های طبی احترام قائل است استقلال و غنای فکری خود را حفظ کرده و برای حفظ سلامتی و درمان بیماری‌های مردم جهان نظریات علمی و تئوری‌های نو مطابق با شرایط زیستی در هر برحه‌ای از زمان را دارا می‌باشد.

3.      اصول اعتقادی طب پایه ایرانی-اسلامی خدا محور، جهان شمول، علم گرا و تجربه نگر می‌باشد.

  • این طب الهی است زیرا که از ایران باستان گرفته تا کنون، همواره خداوند در شفا و درمان طبیب اصلی بوده است.
  • سنتی است چون حاصل دسترنج هزاران سال تلاش حکما و اطبای گذشته است و میراث کهن و ارزشمند ما ایرانیان محسوب می‌شود.
  • اسلامی است چراکه تمامی بزرگان و دانشمندان ما دارای اندیشه‌های خداجوی بوده و برای رضای خدا طبابت می‌کردند و اکنون نیز تئوری‌های طبی خود را با توجه به فرامین پیامبر اکرم6و ائمه معصومین: پایه گذاری نموده‌اند.

4.      طبق گواهی تاریخ و مستندات غیر قابل انکار طب از ایران به یونان رفته و یونانی‌ها تئوری اخلاط چهارگانه را یک تئوری غیر یونانی می‌دانستند، سپس با درخشش دوران تمدن

 

 

یونانی حدود 500 سال قبل از میلاد مسیح(ع) آثار علوم یونانی به ایران راه یافت. با این وجود ایرانیان از اینکه علوم پزشکی و سایر علوم را از دیگران بیاموزند ابائی نداشته و ندارند.

باید گفت ایرانیان از علوم پزشکی اقوام دیگر از جمله یونان نیز بهره‌مند شده و با ذهن خلاق خاص ایرانی خود طرح‌ها و فناوری‌های جدید را بسامان کردند.

بنابراین طب ما طب ایرانی است نه یونانی و انتقاد ما از برخی روشنفکران و اساتید دانشگاهی به تقلید صرف از علوم طب غربی است و بس!

5.      شورای عالی طب پایه ایرانی-اسلامی معتقد است، اسلام تنها برای هدایت انسان برای دنیای پس از مرگ نیامده بلکه برای زندگی مادی بشر بهترین تعالیم حیات بخش را آورده است، همانطور که اسلام دین سیاست است دین سلامت، بهزیستی و درمان نیز می‌باشد. بنابراین هیچ منافاتی ما بین طب ایرانیان مسلمان با طب اسلامی وجود ندارد و حکمای طب ایرانی همیشه در برابر سخنان معصومین:تسلیم بلامحض بوده و می‌باشند.

6.      ما اعضای شورای عالی طب پایه ایرانی- اسلامی متشکل از اساتید، حکما، پزشکان و محققان و عطاران متدیّن از مسئولین کشور بویژه ریاست محترم جمهور و وزیر محترم وزرات بهداشت و درمان و آموزش پزشکی می‌خواهیم جهت حفظ این سرمایه ملی بدست صاحبان واقعی آن اقدامات مقتضی مبذول دارند و جایگاهی جدا از طب غربی رایج برای آن در نظر بگیرند و از سنجش طب عظیم پایه ایرانی- اسلامی با معیارهای طب غربی بپرهیزند و بجای تقابل با طب سنتی کشور به هم اندیشی با آن به منظور توسعه سلامت و بهروزی مردم عزیزمان برنامه ریزی کنند و بپذیرند که طب غربی بدون همیاری و کمک طب پایه ایرانی-اسلامی قادر به پاسخگویی به نیازهای دردمندان و بیماران کشور نخواهد بود.

7.      مسئولین وزارت بهداشت و درمان کشور توجه کنند بدیهی است هنگامی که اساتید و حکمای متدیّن و پزشکان دلسوز طب سنتی همراه با تعدادی سودجو و فرصت طلب بگونه ای هم شکل و با سیاست تقابل و سرکوب مورد هجوم قرار می‌گیرند، هواداران و علاقمندان به طب سنتی کشور دچار نوعی آنارشیسم و آشوب و التقاط خوب و بد می‌شوند و تشخیص سره از ناسره مشکل خواهد شد. قطعاً بیماران و دردمندان از این آشفتگی طرفی نخواهند بست و تنها میدان برای فرصت طلبان و سودجویان و بی بهره‌گان از دانش اصیل طب سنتی باز می‌شود که از این آشفته بازار منتفع خواهند شد.

8.      لازم است مسئولین سلامت کشور در مورد عطاران و فروشندگان به یک نگرش واقعی روی آورند. ساماندهی عطاران و فروشندگان داروهای گیاهی سال‌هاست که از سوی دست

 

اندرکاران وزرات بهداشت و درمان دنبال شده است امّا بدلیل عدم شناخت کافی از موقعیت اجتماعی عطاران این کار با شکست مواجه شده است. بهتر است ساماندهی این صنف از جامعه به شورای عالی طب سنتی پایه ایران سپرده شود تا با برنامه ریزی صحیح عطاری‌ها و فروشندگان گیاهان دارویی شناسایی شده و تحت آموزش قرار گرفته و فرصت از دست فرصت طلبان سود جو گرفته شود.

کاری که کشورهای صاحب طب سنتی در جهان انجام داده و به موفقیت‌های چشمگیری نیز دست یافته‌اند، ساماندهی عطاری‌ها و فروشندگان گیاهان دارویی و آموزش آنان بوده است آن هم با احترام به معیارهای اساسی طب سنتی کشورشان.

9.      خطاب به اساتید و پزشکان دانشگاهی عرض می‌کنیم طب سنتی ایران یک طب متحجر و گذشته گرای صرف نیست بلکه با معیارهای جهان شمولی که دارد پذیرنده اکتشافات و فناوری‌های جدید بوده و خود نیز بی آن که از اصول پایه طب عدول کرده باشد با علوم روز در زمینه روش‌ها و فناوری‌های جدید متحول گردیده است بنابراین از اساتید محترم دانشگاهی تقاضا داریم طب پایه و اصیل سنتی کشور را مورد مطالعه و بررسی جدّی قرار دهند و توجه داشته باشند که تطبیق طب سنتی با برخی از معیارهای تجزیه نگر طب غربی کاری نادرست است. طب غربی طبی تجزیه نگر بوده و طب پایه ایرانی-اسلامی طبی کلی نگر است که هرگز از روش‌های علمی جزء‌‌نگر غفلت نمی‌کند اما همواره علم را تحت لوای عقل و حکمت می‌سنجد و برای شناخت روش‌های علمی مکاتب دیگر، معیارهای منطقی دارد و از تقلید نابجا از طب غربی مبرّاست و در عین حال ارزش‌های علمی طب جدید را انکار نکرده بلکه فناوری‌های صحیح طب جدید را بشرط آن که مغایر با حکمت و عقل نباشد می‌پذیرد و آن‌ها را بکار می‌گیرد.

10.  مسئولین وزرات بهداشت و درمان توجه کافی داشته باشند که حرکت عظیم طب ایرانی کشور یک واقعیت انکار ناپذیر است که دیر یا زود جایگاه واقعی خود را باز خواهد یافت. بهتر است دست اندرکاران محترم بدنبال کشف معیارهای مشترک میان طب غربی و طب پایه ایرانی- اسلامی باشند و این مشترکات مورد ادعا کم نیستند چنانچه برخی از روش‌های طب پایه با طب جدید تلفیق شده و اطباء هر دو مکتب طبی بخاطر نجات جان بیماران و کاستن از آلام دردمندان و بخاطر رضای خداوند دست در دست هم دهند، بسیاری از معضلات و کاستی‌های فعلی برطرف خواهد گردید.

 

 

11.  شورای عالی طب پایه ایرانی-اسلامی برای احیاء طب پایه و اصیل سنتی تأسیس شده و خواهان آن است که این طب عظیم و پر مایه از پیرایه‌ها و اتهامات و کجروی‌ها پاک شود و با رشد فناوری‌های علمی با قدرت درمانگری عظیمی که در حوزه سلامت و درمان دارد مجد و عظمت گذشته طبی ایرانیان مسلمان را زنده کرده و تاریخ را بر عظمت علمی ایرانیان مسلمان بگواهی فراخواند.

12.  از رسانه ملی و رسانه‌های جمعی کشور می‌خواهیم که با افتخار میراث عظیم دانش طب ایرانی پایه را پاس بدارند و سیاست گذاران رسانه ملی جایگاه واقعی طب سنتی را بشناسند و آن را آنگونه که شایسته است به مردم بشناسانند و اندیشمندان و حکمای راستین طب سنتی کشور را شناسایی کنند و طب پر افتخار کشورمان را با زبان علمی مخصوص به خود برای مردم تبیین نمایند و از خرده نگری و بزرگنمایی اشتباهات تعدادی معدود که احیاناً قصد سودجویی دارند بپرهیزند و بدانند که علت اصلی ورود برخی از افراد سود جو و شهرت پرست به عرصه طب سنتی ایران عدم برنامه ریزی صحیح دست اندرکاران بهداشت و درمان کشور برای ساماندهی هواداران طب سنتی در چند دهه اخیر بوده است.

13.  از دست اندرکاران نظام آموزشی کشور نیز می‌خواهیم که با نگرشی جدید به طب پایه اصیل ایرانی-اسلامی، به تبیین آن برای اقشار مختلف مردم در مقاطع تحصیلی از ابتدائی گرفته تا مقاطع دانشگاهی بپردازند و این طب علمی پیشرو و غنی را از پیرایه‌های علم زدگی محض بخصوص از برخی از نگرش‌های نابجای طب غربی حفظ و صیانت نمایند. در این صورت تأسیس مراکز فرهنگی و دانشکده‌های طب سنتی در سطوح بالا نیز مکلف خواهند بود که طب پایه ایرانی- اسلامی را با معیارهای حکیمانه و متفن بر اساس اصول منطقی مطرح نمایند.

دومین گردهمایی شورای عالی طب پایه ایرانی-اسلامی

جنبش احیای طب اسلامی ایرانی    (جاطا)        


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 9 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:31 ] [ لقمان محمدیان ]

روغن ها و چربی حیوانات


تجویز مصرف چربی ها و روغن ها منوط به میزان تحرك جسمی و عضلانی میباشد. در زمان ما روغنها بوسیله تجهیزات و تکنولوژي پیشرفته صنعتی تولید میشود. مصرف روغنهاي مایع و جامد براي همه و در هر سنی زیان بار است. فرآیند شیمیایی کاشت و تولید و گرفتن روغن از دانه هاي گیاهی این گونه روغنها را براي بدن انسان بسیار مضر و زیان بار ساخته است.
روغن مایع و تفاله هاي سویا  نه تنها مفید نبوده بلکه موجب بروز بیماريهایی نظیر آرتروز و خشکی مفاصل و غلیظ شدن خون و تشدید بیماريهاي حساسیتی مانند کهیر و اگزما و بثورات پوست و انواع ناراحتی هاي پوستی میشود. از سنین 40 به بالا در مورد مصرف چربی ها بویژه شب هنگام هشدار داده ایم. حال که چربی هاي موجود با روشهاي شیمیایی بدست می آید هشدار ما چند برابر میشود.
چربی هاي حیوانی براي بدن لازمند و چربی هاي نباتی نمیتوانند جاي آن را پر کنند. کنش چربی هاي حیوانی با بدن سازگاري بیشتري را نسبت به چربی هاي نباتی نشان میدهد. چرندگان و حیوانات علفخوار، نباتات و گیاهان را میخورند و تبدیل به چربی حیوانی میکنند؛ چربی مورد نیاز بدن و بویژه مفاصل انسان است. ساختار بدن انسان به گونه اي است که او را وادار نموده تا ازگوشت هم تغذیه کند، انسان بواسطه امتیازي که از لحاظ بدنی با علفخواران دارد از چربیهاي آماده حیوانی که محصول علفخواران است استفاده میکند.
چربیهاي حیوانی در حد مورد نیاز موجب نرمی مفاصل میشود و از تصلب آوندهاي بدن اعم از عروق خونی و گدارهاي بافتی جلوگیري به عمل می آورد. یک فائده دیگر این چربی ها روغن کاري و نرم کردن اندامها در درون و نرم کردن اندامها در مجاورت یکدیگر میباشد. برخی از بیماريهاي تفرّق اتصال ناشی از عدم انعطاف لازم میان اندامها با اندامهاي همسایه میباشد. به عنوان مثال به ماهیچه هاي درون کُره چشم توجه کنید؛ اگر این ماهیچه ها از لحاظ مزاجی دچار خشکی شوند ناچار مستهلک میگردند و به علت کندي حرکات از خونرسانی و تغذیه بموقع باز می مانند.
پدیده پیر چشمی از همین جا آغاز میگردد. همین طور است کار استخوانها در محل اتصالات آنها با یکدیگر!
باز هم به عنوان مثال مایع نرم کننده سر مفاصل از غذاهایی مانند شیر و چربی هاي حیوانی تأمین میشوند. این چربی ها در مراحل مختلف هضم با مزاج اندامی که از آنها تغذیه میکند همسان میگردند و مانع اصطکاك محل اتصالات با یکدیگر میشوند. پس شیر را باید با همان چربی خودش مصرف کرد. نه این که چربی شیر از مجموعه طبیعی آن جدا شود و چربی مورد نیاز بدن از غذاها و مواد دیگر تأمین گردد. چربی شیر و فراوردههاي دیگر حیوانی در مجموعه طبیعی خود براي بدن انسان مفید است. براي تأمین فرآوردهاي دیگر لبنی نباید شیر را بطور کلی عاري از چربی نمود.
اگر نگران افزایش چربی در بدن هستیم بهتر است از راههاي دیگر مثلاً ورزش یا کارهاي عضلانی آن را در بدن بسوزانیم تا بر قدرت و قوت و نرمش و جنب و جوش مفاصل و عضلات بدن افزوده باشیم. با این روش هم از چربی غیرطبیعی و اضافی در امان خواهیم بود و هم مزاج بدن تعدیل میگردد و مهمتر آن که سلامتی و قوت باقی می ماند.
این مورد درباره کهنسالان با دقت بیشتري دنبال میشود. کم بخورند اما غذا را فاقد چربی نکنند. همانطور که در مورد نمک میگوئیم، نباید نمک را از مصرف روزانه حذف کنیم، بلکه آن را به اندازه نیاز مصرف میکنیم. در عین حال اگر با تنظیم چهار مزاج بدن را روي خط اعتدال مزاجی به پیش ببریم تا اضافاتی در بدن نماند، دیگر موردي نیست تا بر فرض نگران گرفتگی عروق قلب باشیم. این کار تنها از مکتب طبی اسلامی-ایرانی برآمده و از نقاط برتري این طب نسبت به سایر مکاتب پزشکی است.


تأکید بیشتر بر منع مصرف چربی ها در پائیز


پائیز با همه زیبائی هایش فصلی است که بدن انسان در معرض بروز انواع بیماريها قرار میگیرد و از این جهت با فصول دیگر بطور نسبی متفاوت است.
کهنسالان در این دوره زندگی باید از بدي هاي پائیز در امان باشند و از مواهب آن بهرهمند گردند و بسلامت وارد زمستان گردند. زمستان و سرمایش براي افراد پیر سخت و طاقت فرساست پس باید با قدرت تمام از پائیز عبور کرده و به زمستان وارد گردند.
فصل پائیز از لحاظ سردي و گرمی معتدل است اما در خشکی و تري نامعتدل میباشد. هر فصلی بیماري های مخصوص بخود را دارد اما در پائیز بدن حساستر است. در هر منطقه اي نیز بیماريها فرق میکند، یعنی ممکن است در یک منطقه خاص استعداد بروز برخی از بیماريها نسبت به مناطق دیگر متفاوت باشد. پزشک باید خصوصیات بیماري را در هر منطقهاي مستقلاً در نظر گرفته و تحقیق کند و براساس آن درمان را شکل دهد.
پائیز فصل بیماري و هجوم بادهاي بیماري زا و عوامل خارجی مولّد ناخوشی ها است.  هر بیماري براي حضور و اعلام موجودیت در بدن به دو عامل نیاز دارد. یکی عامل داخلی که همان اخلاط بیماري زا میباشد و دیگري عامل خارجی که عبارت از میکروبها، ویروسها و عوامل ناشناخته است. (که بزودی مقاله ای در اینباب از جاطا منتشر می شود .)
بنابراین چنانچه اخلاط غیرطبیعی در بدن رشد کرده و بستر بیماري ها را فراهم سازند عوامل خارجی فرصت را غنیمت شمرده و وارد بستر بیماري ها شده و انسان را گرفتار ناخوشی می کند. کم خوري را باید مورد توجه قرار داد و از مصرف غذاهاي چرب و غلیظ پرهیز نمود. میزان تحرك را باید در نظر گرفت و براساس آن معده را از غذا انباشت. مصرف مسهل ها را زیاد کنند تا بستر بیماريها پاك شود. در این فصل بیماري هاي نزله اي مانند زکام افزایش می یابد. کبدهاي ضعیف با عوارضی نظیر تبخال و بثورات جلدي نیز خود را نشان میدهند.


منع مصرف چربی با آب


مصرف چربی با آب میتواند باعث لیز شدن سطح رودهها شده و عملیات هضم را مختل کند. حالت تهوع و ضعف معده را بدنبال دارد و ممکن است کبد و کیسۀ صفرا را وادار به ترشحات غیرعادي نماید.

http://jataportal.ir/index.php/omumi/131-roghan-charbi


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 9 فروردين 1392برچسب:طب اسلامی,انواع روغن طبی, ] [ 1:27 ] [ لقمان محمدیان ]

بررسی گوشت و احشا حیوانات

انواع مرغ و ماکیان را با خواص آنها از دیدگاه طب ایرانی-اسلامی مورد بررسی قرار میدهیم و آن چه را براي مردم در سالهاي فقد نیروهاي غریزي جوانی مناسب است بیرون آورده و مورد استفاده قرار دهیم.

تفاوت گوشت پرندگان نسبت به گوشتهاي دیگر در اولین مورد لطیفتر بودن آنهاست. البته از لحاظ درجه لطافت میان پرندگان تفاوت هاي بسیار است. آن چه مسلم است جوجه ها نسبت به مرغ براي سالمندان در اولویت قرار دارند. چراکه گوشت براي گوارش در بدن جوانان هر چه مستحکم هم باشد مشکلی بوجود نخواهد آورد. اما در معده سالمندان هضم سنگینی دارند و بهتر است به عنوان مثال اگر از مرغ سخن میگوئیم از جوجه خروس و سایر پرندگان براي آنان نام ببریم.

گوشت مرغ جوان زود پخت است و در دهان خوب نرم و از هم گسسته میشود. برخی از آنها دیر هضماند، آن چه مسلم است مرغهاي تخمگذار خصوصاً  مرغهاي تخمگذار ماشینی از گوشت مناسبی براي سالمندان برخوردار نیستند. تخم مرغهایشان نیز از خودشان نامناسبترند.

نکته دوم اثرات نیروي پرواز است که بر روي بالهاي پرندگان باقی میماند و گوشت پرندگان را براي انسان با ارزش و مقوي میکند. چیزي که در گوشت پرندگان پرورشی و به اصطلاح ماشینی هرگز بوجود نمیآید.

غاز، مرغابی، اردك، هوبره، سرخاب، خرچال، بط

اینها پرندگانی هستند که بسیار آهسته و کند راه میروند، بطئ الهضم و دیر پز میباشند. لذا با ابازیر و توابل1  و سرکه باید طبخ گردند به خاطر غلظت و عفونتی که  ممکن است در معده ایجاد نمایند. سالمندان باید از این گوشتها با شرایط ویژه استفاده کنند، هنگام تناول باید کاملاً گرسنه شده باشند.

مزاج گوشت این پرندگان در دوم گرم و در اول خشک با رطوبت فضیله میباشد. اگر خوب هضم شود یکی از بهترین گوشتها براي کهنسالان میباشد؛ درغیر این صورت سنگینی ببار آورد و گدارها را میبندد و تعفن در معده و روده ایجاد میکند. چنانچه هنوز اشتهاي صادق و تمایل شدید به غذا ایجاد نشده باشد و دست به خوردن برند موجب تخامه کردن و باد و هضم نشدن و تعفن میشود. پس با ادویه مناسب که غلظت را کاهش دهد و گوشت را سریع الهضم نماید هر هفته به مقدار کم در رژیم غذایی سالمندان قرار گیرد.

ادویه براي مبرودین باید مزاجش گرم باشد؛مانند: زیره و زنجفیل و فلفل و امثال آن!

براي محرورین لازم است مزاجش سرد باشد مانند: گشنیز و صندل و زردچوبه و امثال آن!

اگر اینها در قفس پرورش یافته باشند و از پرواز باز مانده باشند صلاح نیست دانشمندان و اهل تفکر از گوشت آنان تناول کنند.

گوشت کبک،دراج،بلدرچین،کبوتر،گنجشک

این پرندگان داراي مزاج گرم هستند و گوشت آنان به خشکی گرایش دارد. انرژي فراوان دارند و براي مبرودین و مأیوسین از باه مفید میباشند. سالمندان به مقدار نازل اما بطور مرتب در هر هفته یکی از این گوشتها را مصرف کنند.

گوشت آهو

غزال یا آهو در آخر دوم گرم و خشک است. در میان گوشتهاي شکار نزدیکترین مزاج به انسان را داراست. موافق مبرودین و مرطوبین و سریع الهضم و مجفف و قلیل الغذا است؛ گوشت نر آن بهتر از ماده آن است. براي مزاج کهنسالان مناسب و طبخ آن با ادویه جات این غذا را براي سنین بالا هم دلپذیر میکند.

گوشت گوزن

در سوم گرم و خشک است. یکی از حیوانات وحشی با طول عمر بالاست. تا 700 سال هم دیده شده است. عمر این حیوان عجیب از روي تعداد مثانه هایی که هر یکصد سال در بدنش تعویض میشود برآورد میشود. گوشتش مولد سوداست اما سریع الهضم میباشد. مدر بول است و مقوي باه مبرودین میباشد.

باید این حیوان را هنگام شکار حتی المقدور نترسانند و ندوانند که در اثر ترشحات زیاد هنگام ترس و دویدن در بدن حیوان گوشتش بسیار گرمتر شده و سمیت زیادي خواهد داشت. بهتر است گوزن در زمستان صید شود، یا در حالی که آب زیاد خورده باشد ذبح شود. یا آن که پس از صید مدتی نگه دارند و آب فراوان به او بدهند و بگذارند اضطراب و دلهره اش کم شود، آنگاه ذبح نمایند. گوشت این حیوان زود متعفن میشود، پس باید زودتر مصرف شود و هنگام طبخ مقداري شبت به آن اضافه کنند و خوب بپزند تا مهرّا شود. بعد از تناول آن شربات ملین مانند: شربت انجیر و ماءالعسل اضافه نمایند و فانید 2 بیاشامند تا زود هضم گردد.

گوشت آن براي کهنسالان چنانچه با شرایط بالا عمل شود بهترین است و خواص مبنی بر افزایش طول عمر از گوشت این حیوان همراه با روش هاي دیگر ایجاد طول عمر مانند زالودرمانی بسیار مورد توجه میباشد. اگر سیستم غذایی و دارویی  پاکسازي هاي منطبق بر منضج و مسهل و مدرات انجام شود، نقش گوشت گوزن در ایجاد سلامتی و طول عمر براي کهنسالان قابل توجه خواهد بود. 

احشاء حیوانات

سیراب و شیردان

اعضاء گوسفند آنهایی که در داخل شکم قرار دارند در مزاجشناسی و تأثیراتی که بر بدن میگذارند متفاوت میباشند. نباید شکمبه گوسفند را با دل و قلوه و جگر یکسان دانست. براي سالمندان سیراب و شیردان گوسفند میتواند با چاشنی سرکه، آب لیموترش، آبغوره و شربت رب انار مفید باشد. بشرط آن که پرزهاي آن گرفته نشده باشد اما چربیهاي چسبیده به آن گرفته شده باشد. پرزهاي سیراب و نگاري و هزارلا سرشار از مواد مغذي، معدنی و ویتامینهاي گروه آ و بی است.

مزاجش نزدیک به تعادل است پس آن را براي درمان بیماران سرطانی برگزیدیم. خون حاصل از آن همراه با چاشنیهایی که ذکر شد صالح الکیموس است. اما جگر و دل و قلوه با مزاجی کاملاً متفاوت خون کثیف تولید میکنند.

جگر و دل وقلوه گوسفند

جگر داراي مزاج گرم و تر است. غلیظ و دیر هضم و خون متولد از آن بطئ السلوك در مجاري و سریع التعفن میباشد. مگر آن که با نمک و سرکه و آبکامه و دارچینی و گشنیز خشک و امثال آن باشد. مصلح آن در محرورین سرکه و گشنیز و در مبرودین ادویه حاره است.

جگر بز براي بیماران مبتلا به صرع مضرّ است و موجب تحریک آن میشود. همانطور که ماهی ممکن است خطرناك باشد.

قلوه

قلوه همان کلیه است که مجراي عبور سموم خون میباشد. عبور مستمر ادرار از کلیه گوشت قلوه را سفت و سخت نموده و مزاج سوداي متکاثف را بر آن مستولی میکند. بدین سبب خوردن این عضو براي انسان مکروه اعلام شده است. گوشتش دیر هضم و قلیلالغذا بوده و خلط حاصل از آن ردي الکیموس میباشد.

دل

وضعیتی بهتر از قلوه ندارد. گوشتش سخت و دیرهضم میباشد. در قدیم مردم معتقد بودند که خوردن دل خصوصیات صاحبش را منتقل میکند، لذا دل شیر و پلنگ (که حرام است) را در میآوردند و میخوردند تا نترس و شجاع شوند و به اصطلاح دل شیر پیدا کنند. واقعیت آن است که از کجا که شیر و درندگان دیگر شجاع و نترس باشند؟ قدرت و صلابت شیر و پلنگ در مقابل چند حیوان ضعیف و بیدفاع و نوزادان علفخواران نشان از بیباکی و شجاعت این درندگان نیست.

این شاید گریزي براي تفنن باشد اما نکته اي علمی در بر دارد که لازم به اصلاح میباشد. مردم معتقد بودند قلب جانوران خصوصیات آن حیوان را به انسان منتقل میکند. این نظر در برخی موارد ممکن است درست باشد. اما براي انتقال صفات حیوانات راه کارهایی وجود دارد که عبارت از مصرف داروهایی است جهت آماده کردن بدن براي پذیرش آن صفات که در این مقوله فرصتی براي طرح آن وجود ندارد. براي کهنسالان آن چه مهم است تأثیر مزاجی انواع گوشتهاست که میتواند مفید یا مضرّ باشد. پس آن چه براي افراد مسن زیانبار است غذاهاییست که اخلاط غلیظ و سوداي سخت از لحاظ تکاثف و غلظت بوجود بیاورد. دل از جمله این گوشتهاست و بهتر است از زنجیره غذایی سالمندان حذف گردد. در طب اسلامی خوردن دل ، قلوه و جگر مکروه اعلام شده است.

گوشت میگو(جرادالبحر):

ملخ دریایی نام قدیم این جانور حلال گوشت آبزي است. مزاجش گرم و تر در درجات مختلف بوده، سوخته آن با آب نخود سیاه ریزاننده سنگ کلیه و مثانه میباشد.

گوشت ملخ(جرادالبرّ):

مبهی و جالی اخلاط غلیظ میباشد، گرم و خشک در دوم است. براي سالمندان همراه با غذاهاي مرطوب مناسب است. قوت لازم را دارد و لطافت و جالی بودن، این حلال گوشت را مناسب حال آنان گردانده است.

----------------------------------------------------------------------

 پاورقی :

 1- ابازیر و توابل ادویه و مصالح طعام است. فرق بین ابازیر با توابل درآن است که ابازیر ادویه خشک را گویند.

 و توابل هم خشک و هم تر است. براي بو و مزه طعام مصرف میشود تا طبیعت معده آن را بپذیرد.

 2- فانید: قند، شکر و شیره نیشکر را گویند.

http://jataportal.ir/index.php/omumi/130-gooshtha


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 9 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:26 ] [ لقمان محمدیان ]

معدلات يعنی داروهايي که پس از دفع بيماری، بيمار و اندام مربوطه را تقويت می‏کنند تا بيماری عود نکند. پس باید بعد از پاکسازی حتماً معدلات تجویز شود و از این طریق پاکسازی‏ ها کنترل شود.

 

معدلات خون

عبارتند از: تخم‏ کاسنی، برگ ‏کاسنی، ريشه‏ کاسنی و عرق کاسنی! ریشۀ آن خیلی در درمان مؤثر است. تأثیر تخم ‏کاسنی از برگ و ریشه‏ اش ضعیف‏تر است.

کاهو و تخم‏ کاهو، گشنیز، گل‏ سرخ(گل محمّدی)، صندل، تخم‏ کرفس، گزنه و تخم ‏انجره، نیلوفر، گل‏ ریش بز، گل بابا آدم، غازیاغی و شاه‏تره از معدلات خون و کبد هستند.

 

معدلات صفرا

معروف‏ترين آن‏ها عبارت‏اند از: تخم ‏اسفرزه (اسپغول)، تخم ‏خرفه، سبزی‏ خرفه[1]، تخم ‏کاسنی و ريشه و برگ آن، تخم‏ خیارین، بنفشه، چای‏ مکه، ليموي عمانی، سماق و انار و ميوه ‏های مايل به ترش مانند مرکبات و تمشک و شاه‏ توت، توت سياه، ترنجين، تباشير، شيرخشت، بيدخشت، ريواس، ترشک، آلوی‏ بخارا، تمرهندی، خیار شنبر[2] و امثال آن!

خاکشیر از کدام معدلات است؟

یک دارویی با کیفیت‏های مختلف است. مرکب ‏القواء است، مثل تریاک که مرکب ‏القواست. خاکشیر برای صفرا، بلغم، سودا و خون در حالت‏های مختلف خواص مختلفی از خود نشان می‏دهد.

چندين حالت مختلف دارد برخی از آن‏ها عبارتند از:

صبح، ظهر و شب هر زمانی یک تأثیری دارد؛ اگر زمان آن کم باشد یا زیاد، با آب جوش باشد بدون آب جوش، با سکنجبین با عسل يا نبات شیرین شود، در حالت ناشتا يا غير ناشتا، همراه با عرقیات يا غیر آن، به حالت بودادنی باشد، پودر شود يا نشود، با اسفرزه شربت شود يا با تخم شربتی يا بالنگو و غيرو، مقدار مصرف آن يک قاشق باشد يا دو تا سه قاشق؛ هرکدام خاصيتی خواهد داشت.

 

معدلات بلغم

بادیان، انيسون شيرين، انيسون تلخ، شيرين بيان، بادرنجبويه، مويز، زنجفيل، دارچين، سياه‏دانه، تخم‏کرفس، جوزبوآ، انجیر، گردو و فندق.

انگور از زمانی که روی زمين جوانه می‏زند تمام قسمت‏های آن درخت خاصیت دارویی دارد. پوست انگور، چوب انگور، خاکستر چوب تاک سنگ شکن و از جمله داروهای سفید کنندۀ دندان است و گل ‏انگور و غوره آن و انگور و بعد کشمش و برگ و شاخک‏های آن و همه اجزای آن دارای خاصيت پاک کنندۀ صفرا و بلغم اضافي است و هر بخش آن ضد‏سرطان است.

انار هم به همین صورت حالت کلیدی دارد پوست و ریشۀ انار هر نوع انگلی را از بین می‏برد و ضداسهال و ضدعطش است، برای تمیز کردن لثه ‏ها و زخم ‏های آفت، در ترمیم زخم‏ها، بند آوردن خونریزی‏ها مثل خونریزی رعاف از بینی و جاهای دیگر، ضد عفونت‏های رحم و در داروهای پوستی و  نطول‏ ها، آبزن ‏ها، کرم‏ها و پمادها و ضمادهای گیاهی زیاد کاربرد دارد. یک درخت و هزار خاصیت، هسته انار نیز اسهال را متوقف می‏کند و دستگاه گوارش را ضدعفونی می‏کند. مثلاً اگر کنار صندل قرار بگیرد واقعاً اثرات بسیار عالی روی مزاج‏های گرم دارد و گرمای غیرعادی را تعدیل می‏کند.

سورنجان از معدلات قوی بلغم است، خصوصاً در درد مفاصل. اما در درمان مفاصل از همان ابتدا، خیلی نباید روی سورنجان تکیه کنیم، بلکه باید مفاصل را از آن بیماری پاک کنیم سپس برای استحکام مفاصل و تثبيت درمان از سورنجان استفاده کنيم.

از دیگر معدلات بلغم بابونه، بادرنجبویه، زیره، پرسیاوشان، دارچین، حل، بومادران، زنجفیل، گزنه و مرزنجوش می‏باشد.

 

معدلات سودا

سودای غیرطبیعی بیشتر از غذاهای غلیظ و سرخ کردنی‏ ها، روغن‏های مایع و جامد به وجود می ‏آید. در گذشته روغن و کره‏ حيوانی و روغنی که از دنبه بدست می‏ آمد و چربی حيوانات موجب نرمی بدن، اندام‏های داخلی و مفاصل می‏شد. مردم با توجه به کارهای يدی و تحرّکات قوی عضلانی از لحاظ جسمانی بسيار سالم‏تر و قوی‏تر از مردم نسل حاضر بودند. عمرهای طولانی که امروز همگان به آن اعتراف دارند از خصوصيات مردم قديم بوده است. شايد زندگی در محل‏ های نمور موجب دردهای رماتيسم می‏شده است اما بسياری از بيماری‏های عصر حاضر در قديم وجود نداشت.

چربی و روغن‏های حیوانی برای بدن انسان لازم است و بايد در مجموعۀ طبيعی خود مصرف شود، به همين دليل است که جدا کردن چربی از شیر، شیر را تقریباً بی‏ خاصیت می‏کند؛ غیر از اشکالاتی که در پاستوریزه و هموژنيزه کردن شیر بوجود می‏آيد. آنان که تمام تلاش خود را برای مقابله با طب شريف ايرانی-اسلامی مصروف می‏دارند بهتر است توان اصلی خود را صرف جلوگيری از فساد در مواد غذايي کنند که ضامن سلامتی مردم است. در کارخانجات پاستوريزه از يک سو چربی طبيعی شير را می‏گيرند و از سويي ديگر مواد افزودنی را برای قوام شير به آن اضافه می‏کنند. آن چه برای مردم مشخص است آن است که محصولات طبيعی را نبايد از چرخۀ طبيعی خود جدا کرد!   

معدلات سودا بطور کلي غذاهايي هستند که با نيروی جاذبۀ ذاتی خود رسوبات و مواد چسبنده را از اندام‏ها جدا می‏کنند و مانع انسداد در آوندهای لنفی و عروق می‏شوند. گل ‏گاوزبان، بسفاویج، افسنتين، غاريقون، گل‏ ارمنی، افتيمون، ماءالجبن[3] و آبکامه[4] که همراه با مواد قابض مصرف شوند و بطور کلی غذاهايي که در عين داشتن نيروی قابض با ملين‏ ها و مسهل ‏ها ترکيب شده‏اند تعديل کنندۀ سودا می‏باشند. مسهل‏ های صفرا پس از زدودن صفرا مقداری از تجمع سودا را در بافت‏ها می‏کاهند. همين طور مسهل‏ های بلغم هم مقداری از مواد سوداوی را از بين می‏برند. يک ملين يا مسهل ملايمی مانند ترنجبين همراه با مثلاً ماءالجبن می‏تواند از بين برندۀ سودا بشود.

اسطوخودوس(حافظ ‏الارواح)یکي ديگر از معدّلات سوداست. که در علاج میگرن و جمود، سبات، بی‏خوابی، پرخوابی، حتی در بیماری‏های لیثرغس، سرسام سرد و گرم بکار می‏رود. اگر معده از لحاظ خلط‏ها تنظیم شود، تأثیر داروهایی مثل اسطوخودوس روی درمان این بیماری‏ها بسیار مؤثر خواهد بود.

هلیله ‏جات که عبارتند از: هلیله‏ کابلی، هلیله ‏زرد، بلیله و آمله در کنار مسهلات سوداوی، سودا و صفرا و بلغم غليظ را از هم می‏گشايد و می‏تواند نقش مؤثری در تقويت بدن عليه سودای غيرطبيعی از طريق تقويت بدن عليه خشکی و سودا بازکند. معدل دیگر سودا بادرنجبویه است که در دفع بلغم غليظ به کار می‏رود، در دفع سودای غليظ هم کاربرد اساسی دارد. گل‏ گاوزبان، گِل ارمنی، ريشۀ شیرین‏ بیان، حجرلاجورد، در معدلات صفرا و سودا، تخم خربزه و تخم مرو با داشتن نقش واسطه بکار می‏روند. وقتی چیزی بو داده شود می‏تواند در کنار داروهای مسهل زدايندۀ بلغم و سودای غليظ شود. مومیایی ‏ها بیشتر جزء معدلات بلغم هستند ولی در رفع سودا نيز از آن‏ها استفاده می‏شود. بوره ‏ارمنی هم در فرمول‏های ترکیبی معدلات بلغم و سودا به کار می‏رود.

در حُقنه‏ ها نیز معدلات نقش زیادی دارند، بیشتر داروهای معدّل در حقنه‏ها نقش گیرنده را بازی می‏‏‏‏کنند. سنبل ‏الطیب و افتيمون و بسفاويج هم جزء معدلات سودا و بلغم و تقویت اعصاب‏ اند.

برای زدودن سودای غليظ و بطور کلی اخلاط غليظ و بيماری‏ زا ترکیب داروها و تجربۀ دانشمندان بزرگ سخن حائز اهميت فراوان است. نسخه‏ هايي که سال‏های سال از نظر علما و دانشمندان قرون و اعصار گذشته و بر مفيد بودنشان کسی شک نکرده است؛ نشان دهندۀ عظمت و درستی کار آن اساتيدی بوده که نامشان در تاريخ ثبت شده است.

 http://jataportal.ir/index.php/maghalat/119-moadalat


[1] - در جنوب ایران  سبزی به نام پرپين زیاد مصرف می‏شود. خواص ضددیابتی بالایی دارد و حرارت و گرماهای شدید کبد را تسکین می‏دهد.

[2] - خیار شنبر همان فلوس است و با خیار سبز و خیار چمبر متفاوت است.

[3]- ماءالجبن: به معنای آب پنیر است. دارویی که از ترکیب شیر با یک سوم وزن خودش سرکه یا آب لیمو یا آبغوره بدست می‏آید، مجموع شیر و ترشی را در کیسه کتانی یا نخی می‏ریزند تا آب آن در ظرفی جمع شود و تنها پنیر در کیسه بماند. بهترین ماءالجبن آن است که از شیر بز ازرق چشم که به آن بقولات سرد مانند کاهو و باقالا و کاسنی و امثال آن داده‏اند، تهیه شده باشد پس از شیر گوسفند و بعد شیر گاو و ضعیف ترین آن شیر پاستوریزه می‏باشد.

[4] - آبکامه: نانخورشی که از شیر و ماست و بعضی چیزهای دیگر درست کنند، گندم یا جو که در آب یا شیر یا ماست خیسانده و داروهائی نیز به آن افزوده و بعد در آفتاب خشک کنند، به معنی آش ترش هم گفته ‏اند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 9 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:22 ] [ لقمان محمدیان ]


مراتب هضوم:

 

اولين مرحله هضم:  در معده و دستگاه گوارش است وقتی غذا وارد معده شد تبدیل به خلط می‏شود.

 

 

دومين مرحله هضم:  در کبد است.

 

 

سومين مرحله هضم: در رگها و آوندها می‏باشد.

 

 

چهارمين مرحله هضم:  در کنار سلولها و در سیتوپلاسم سلولی است.

در هر مرحله‏ای بايد هضم در بهترین شرایط خود انجام پذیرد و الا به همان اندازه که در هر مرحله‏ هضم ناقص شود برای مرحله بعدی مشکلی بوجود می‏آورد. اما این نواقص به تدریج و کم‏کم در بدن جمع می‏شود و ممکن است سال‏ها بگذرد تا بصورت بیماری خود را نشان بدهد. مثلاً در دوران جوانی بسیاری از اشتباهات و رعایت نکردن بهداشت تغذیه بوسیله نیروی جوانی از بین می‏رود یا سرپوش بر آن نهاده می‏شود اما در دوران کهنسالی این اشتباهات ممکن است بصورت بیماری‏های صعب‏العلاج نمایان گردند. امام علی(ع) می‏فرمایند: «اگر می‏خواهید پیری خوبی داشته باشید جوانی خوبی داشته باشید.» این سخن تأييد همان مطلب است.

باید دانست که از هر هضمی ناچار زوائدي پدید می آید که باید دفع گردد، دفع آن توسط نیروي دافعه میباشد.این اضافات مانند زباله هاي خانگی باید دفع شوند!

 

راههاي خروج مواد زائد حاصل از هضم هاي چهارگانه

 

1. مواد زائد هضم اول از رودهها دفع میشوند.

2.  مواد زائد هضم دوم به سه طریق دفع میشود:  بیشتر آن به سمت کلیه ها رفته از طریق بول دفع میگردد بخش دیگر آن به صفرا تبدیل شده و به کیسه صفرا میریزد و به زهره تبدیل میشود و بخش دیگر بصورت سودا در آمده و به سپرز(طحال) میرود

4-3. مواد زائد هضم سوم و چهارم بعضی به تحلیل میرود که محسوس نیست ، بعضی به وسیله عرق و وسخ  دفع میشود و برخی از منفذهاي محسوس و نامحسوس مانند منفذ بینی و گوش(منفذ محسوس) دفع میگردد.

منفذ نامحسوس مانند(مسام) آن چه به جانب مسام آید بعضی طبیعی و برخی ناطبیعی است. آن چه طبیعی است موي و ناخن است. آن چه ناطبیعی است مانند: بثرها، گر، خارش، آبله، برص، بهق، آماسها و دملها و ریشها.

هنر یک طبیب ایرانی مسلط و ماهر در آن است که بتواند مواد را به سمت هر کدام از اعضاي بدن که لازم است بکشاند و دارو را به شکلی بدهد که مثلاً بیشتر صفرا به زهره برود یا سودا بیشتر به طحال برود و همین طور زوائد را به سمتی که باید بکشاند تا بر فرض ادرار زیاد شود تا ماده بیماري از بین برود.

اگر همه مسائل بهداشت و پیشگیری به خوبی انجام شود انسان عمرش از یکصد سال بالاتر می‏رود. در صد ساله دوم بدن از نیروهای جدیدی که وارد میدان می‏شوند استفاده می‏کند تا بتواند به صد سال دوم دست یابد. اما البته انسان در این دنیا خالد نیست.

آدمی در عالم خاکی نمی‏آید بدست     *****     عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی

بنابراین از مرگ گریزی نیست و به فرمایش امام صادق(ع) هرچه انسان در این دنیا بیشتر بماند هدفی جز عبادت و بندگی خداوند در آن منظور نشده است البته عبودیت مرحله بعدی دارد که آن ربوبیت است. یعنی در حد بسیار نازل خودمان خلیفه الهی شدن است. اگر قرار باشد که پزشکی ما را فرضاً به هزار سال یا بیشتر زندگی در این دنیا برساند اگر عبودیت نباشد به چه درد می‏خورد؟! اساساً بشر خسته می‏شود از دنیا و به قول یکی از فیلسوفان غربی اگر مرگی در کار نبود انسان باید آن را اختراع می‏کرد.

اما قرآن با آیه شریفه ..... «رَبَّنا ما خَلَقتَ هذا باطِلاً سُبحانَکَ فَقِنا عَذابَ النّار» پاسخ این سؤال را داده است.

آخرین مرحلۀ هضم که در جنب سلول‏های بدن و در درون سیتوپلاسم سلولی انجام می‏شود غذای سلول‏ها را تأمین می‏کند. سلول در این مرحله غذا را دریافت می‏کند و مواد زائد را بیرون می‏دهد که بصورت‏های مختلف در مسیر اندام‏های دفعی قرار می‏گیرد و باید از بدن دفع گردد.

 

اگر ما در هضم اول کارمان نقص داشته باشد آثار آن در هضم چهارم ممکن است بروز کند. ناچاریم که دارو را طوری هدایت کنیم تا بتواند در هضم چهارم نواقص را جبران کند. بیمار اگر بیماریش به درازا بکشد اشتهای خود را از دست می‏دهد. از این نظر ما دچار مشکل می‏شویم. یعنی مشکلات مرحله چهارم روی مرحله اول که هضم اول بوده است اثر می‏گذارد و کار پزشک را برای دارو رسانی با مشکل مواجه می‏کند. همه مراحل هضم با هم پیوستگی دارد، مثلاً کبد را بطور مستقل در نظر بگيرید؛ حالت مزاجی کبد فرضاً در درجه سوم بالا رفته است. روی بُردار نگاه کنید، داغی کبد خطرناک است. حالا ما ناچاریم دارویی بفرستیم که در نقطه مقابل از لحاظ گرمی باشد یعنی بشدت سرد باشد تا بتواند کبد را به حال اول برگرداند.

به سبب آسيب پذيری کبد نمی‏توانیم یکباره سرما را بر کبد مستولی کنیم، باید آرام‏آرام داروهای سرد کننده را وارد نمائيم. معمولاً کبد قدرت پذیرش سرمای زياد را ندارد. گرمای شدید اگر بسرعت به سرما تبديل شود آسیب رسان است. برای جبران این گرمی ناچاریم ده‏ها موضوع طبی را رعایت کنیم؛ یکی آن که دارو باید جالی باشد نه جامد، ملین باشد نه خشک، سرمای ملایم ایجاد کند نه سرمای سخت، گندزدا باشد نه مستعد به عفونی شدن، گرمای مرطوب ایجاد کند نه گرمای خشک، مجفف نباشد بلکه ملیّن طبع، رقیق کننده باشد نه غلیظ کننده، به گونه‏ای نباشد که گرمای گلخانه‏ای ايجاد کند، بلغم غلیظ را بگشاید و ترکیب سودای رسوبی را از هم باز کند، دافع باشد بسوی اندم‏های دفعی، مغذی باشد از لحاظ آن غذایی که سلول لازم دارد و همراه خود عناصری داشته باشد که میکروب زدا و ویروس‏کش باشد. همه مسائل را پزشک باید در نظر بگیرد و داروها را در طول شبانه روز روی کاغذ بچیند و هر روز تحرکات و تغییرات بیماری را ثبت کند و بر آن نظارت و مدیریت داشته باشد. مثلاً یکی از مشکلات بیمار مبتلا به سیروز کبدی عطش به آب است در حالیکه هر چقدر به بیمار آب سرد بدهید بدتر می‏شود. اساساً آب به سلول‏های بدن نمی‏رسد بلکه آب بدن هم وارد محوطه شکم می‏شود و سلول‏ها را تشنه می‏گذارد.

http://jataportal.ir/index.php/maghalat/126-hazm


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 9 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:19 ] [ لقمان محمدیان ]

هفت اصل پیشگیری از بیماریها

  1. تا زمانی که گرسنه نشده اید، بر سر سفره ننشینید.
  2. کمی قبل از سیر شدن دست از غذا بکشید.
  3. شبها قبل از خواب حتما اجابت مزاج انجام شود.
  4. تنها زمانی که در سلامت و نشاط به سر می برید، هر نوع غذایی که هوس کردید میل کنید (البته به استثنای غذاهای ممنوعه).
  5. هنگام کسالت و بی میلی از هیچ نوع مواد خوراکی و نوشیدنی استفاده نکنید.
  6. هرگاه اولین لقمه غذا را در دهان گذاشتید و احساس خوبی به شما دست نداد، غذا میل نکنید تا کاملا اشتها پیدا کنید.
  7. هنگام بیماری یا کسالت، هر نوع خوراکی یا غذا را که هوس کردید میل نکنید، بلکه عکس آن غذاها را میل کنید.



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 9 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:10 ] [ لقمان محمدیان ]

به طور معمول یکی از برنامه های ایرانی ها در ایام نوروز مسافرت است و اما آنچه که باید مسافران به آن توجه کنند؛ سازگاری بدنشان با نوع آب و هوای شهری است که به آن جا سفر می‌کنند؛ چرا که به اعتقاد اطبا سنتی مزاج انسان در معرض اقلیم های دیگر کم و بیش تحت تأثیر قرار می گیرد و در واقع بی دلیل نیست که برخی در هنگام مسافرت دچار بیماری می شوند. به گفته عضو هیات جامع طب ایرانی اسلامی گلودرد های حجاج بیت الله الحرام در زمان رفتن به حج از آن جمله است که معمولاً آنتی بیوتیک های قوی برای از بین آن بکار می گیرند که بهتر است داروی بدون ضرری تجویز شود که نوع مزاج فرد را با مزاج آن اقلیم سازش می دهد.

محمد موسوی با استناد به فرموده امام صادق (ع) که می فرمایند: به هر شهری که می روید از سبزی های آن شهر بخورید تا بدن شما با وضع مزاجی منطقه آشنا شود؛ ادامع داد: چون میکروب ها قبل از آن که به بدن ما وارد شوند، از محیط زیست، سبزی و میوه و خیلی از محصولاتی که در آن محیط است تأثیر پذیری دارند و بعد وارد بدن ما می شوند و در واقع بوسیله همان سبزی ها و میوه ها که پادزهر میکروب های منطقه را در خود دارند، از بین می روند.
از این رو این محقق توصیه نمود: مسافران به هر شهری که می رسند سبزی و میوه های آن شهر را بخورند.

 

http://www.peykshafa.ir

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 9 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:8 ] [ لقمان محمدیان ]

- درمان سوختگیهای سطحی :

الف - مالیدن عسل 

ب -  ژل آلوئه ورا مداوم 

ج -  سفیده تخم مرغ 

د -  سیب زمینی رنده شده

* توجه : هر کدام از موارد بالا به تنهایی قابل استفاده می باشد ضمنا استفاده از عسل مانع تاول زدن

و باعث ترمیم سریع پوست  می شود .

۲ - درمان سوختگیهای عمقی :

 استفاده از ترکیب ۵ واحد روغن زیتون + ۲ واحد عسل  

* توجه : به جای روغن زیتون می توان از کره گاوی یا روغن کنجد استفاده نمود.

۳- درمان آفتاب سوختگی :

مالیدن روغن زیتون

* توجه : جهت جلوگیری از آفتاب سوختگی می توان روغن زیتون یا ژل آلوئه ورا را از قبل استفاده نمود.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, ] [ 12:32 ] [ لقمان محمدیان ]

1- درمان افتادگی چشم و پف زیر آن (ناشی از افزایش بلغم در چشم است) :

الف) روغن مالی ملاج سر با روغن سیاه دانه یا استفاده از تاج نمکی (داخل

 کیسه پارچه ای نمک دریا ریخته شبها به مدت یکی دو ساعت روی سر

 می گذاریم.)

ب) ترک و یا کاهش جدی سردیها مخصوصا شبانگاه

ج ) ارده با شیره انگور هفته ای ۴ وعده صبحانه

 

۲- درمان عفونت چشم :

الف) شبی یک قطره عسل داخل چشم بچکانید.(۷ الی ۱۴ شب) 

ب ) بعد از دو هفته یک دوره ۷ الی ۱۴ شب شستشو با عرق رازیانه

ج ) ماساژ چشم

 

۳- درمان گل مژه :

شبی یک قطره عسل داخل چشم بچکانید.(۱ الی ۳ شب) 

 

۴- درمان شب کوری :(۴۰ الی ۱۲۰ روز)

الف) سوپ برگ یونجه یا سالاد آن هفته ۲ الی ۳ مرتبه

ب ) ضماد یونجه پخته شده روی چشم از شب تا صبح بماند.

 

۵- درمان تیک عصبی چشم :(۱۲۰ روز طول درمان است.)

الف) استشمام عطر شبانگاه

ب ) فسنجان بادام درختی ۲ الی ۳ وعده

ج ) ماساژ سر و کف پا

د) ترک و یا کاهش جدی سردیها مخصوصا شبانگاه

ه) روغن مالی ملاج سر با روغن سیاه دانه

و ) شبی یک لیوان عرق بهارنارنج به همراه یک قاشق مرباخوری فرنجمشک

 و کمی عسل

 

۶- درمان آب مروارید :

الف) شستشوی چشم با عرق رازیانه (۴۰ شب)

ب) شبی یک قطره آب لیموی تازه داخل چشم (۴۰ شب)

ج ) بعداز آبلیمو ۴۰ شب شبی یک قطره عسل داخل چشم بچکانید.

د ) حجامت ماستوئید(پشت گوش)

ه ) دو هفته بعد حجامت ناحیه گیجگاهی

* با تکرار این روش درمان می شود.

 

۷- درمان قوز قرنیه :

الف) روغن مالی ملاج سر با روغن سیاه دانه یا کنجد 

ب)  شستشوی چشم با عرق رازیانه (۴۰ شب) 

ج) بادکش پشت گوش ۷ الی ۱۴ مرحله

* توجه : انجام بادکش فقط باید زیر نظر متخصص طب سنتی باشد.

 

۸- درمان کاهش دید چشم :

الف)  شستشوی چشم با عرق رازیانه هرشب مداوم

ب ) اگر دید بسیار کم شده حجامت ماستوئید

ج) دو هفته بعد حجامت ناحیه گیجگاهی

د ) خوراک بادام درختی روزی ۱۴ عدد

 

۹- درمان شوره مژه :

روغن مالی مژه با روغن بنفشه

 

۱۰- درمان ناخنک چشم :

الف) شستشوی چشم با عرق رازیانه

ب ) روغن مالی ملاج سر با روغن سیاه دانه

ج ) حجامت سر

د ) دو هفته بعد حجامت ناحیه گیجگاهی

* توجه : با تکرار حجامت ها و در بعضی موارد با تشخیص طبیب زالو اندازی

و حتی فصد ناحیه گیجگاهی درمان اتفاق خواهد افتاد.

 

۱۱- درمان سوزش و قرمزی و التهاب چشم :

از ترکیب (آبلیموی تازه + روغن بادام شیرین) شبی یک قطره داخل چشم . 

 

۱۲- درمان آب ریزش شدید چشم :

الف ) شبی یک قطره عسل داخل چشم بچکانید.(۷ الی ۱۴ شب)

ب ) ترک و یا کاهش سردیها (۴۰ شب)

 

۱۳- درمان مگس پران چشم :

الف) شستشوی چشم با عرق رازیانه

ب) حجامت سر 

ج ) دو هفته بعد حجامت ناحیه گیجگاهی 

 

۱۴- درمان گل مژه :

ترکیبی از گل ختمی , آویشن و اسپرزه را با شیر داغ یا آب جوش خمیر کرده

و روی پلک بگذارید و روی آن را بسته و نرم نگه دارید تا سر باز کند . و سپس

 با دم کرده آویشن شستشو شود . در یک جلسه حجامت ناحیه گیجگاهی یا

 فقط 2 عدد زالو کنار چشم یا زیر پلک بیاندازید.

 

۱۵-درمان آب سیاه :

الف) حجامت ماستوئید(پشت گوش)

ب) دو هفته بعد حجامت ناحیه گیجگاهی

ج) شستشوی چشم با عرق رازیانه

 http://tebebartar.blogfa.com


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, ] [ 12:30 ] [ لقمان محمدیان ]

درمان آسم :

الف) دوسین (یک واحد سیاه دانه نیم کوب + ۳ واحد عسل)روزی دو

قاشق مرباخوری هر ۱۲ ساعت (۴۰ الی ۱۲۰ روز)

ب ) قلیان نعنا بدون دود روزی نیم ساعت (قلیانی که در پایه آن به جای

آب عرق نعنا ریخته می شود ضمنا نیازی به دود و تنباکو و ... ندارد)

* توجه : اگر بخواهید با دود بکشید باید به جای تنباکو  از برگ زیتون

استفاده نمایید.(۴۰ الی ۱۲۰ روز)

ج) ترک و یا کاهش غذاهای سرد مخصوصا سودازا ها (۴۰ شب)

د) بادکش ریه یک شب در میان ۲۱ مرحله

ه) حجامت عام ۱ الی ۳ مرحله ماهی یکبار بسته به شدت بیماری

*توجه : در آسم های شدید می توانید هفته ای ۳ لیوان (دو هفته)

از ادرار شتر شیرده استفاده نمایید.

* توجه : لازم به ذکر است که ادرار شتر در اسلام حلال است. ضمنا

تجویز ادرار شتر نسخه رسول الله (ص)در درمان خیلی از بیماریهاست 

استاد پروفسور خیر اندیش هم در کرج درمان قطعی بیماری آسم  را همین ادرار شتر اعلام کردند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, ] [ 12:25 ] [ لقمان محمدیان ]


خطر انحلال نرم طب اسلامی در مبانی طب کلاسیک
و راهکار عبور از موانع تحمیل شده

بسم الله الرحمن الرحيم
و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
در اصول كافي روايت شده است كه امام محمد باقر (عليه السلام) فرمودند: لِکُلِّ شئٍ رَبيعٌ... هر چيزي را بهاري است؛ و تقدير الهي بر اين قرار گرفت كه بهار آزادي ملت ايران از اسارت طاغوت در نيمة زمستان سال 57 رقم بخورد، و امروز كه در آستانۀ سالگرد آن حماسۀ عظيم قرار گرفته‌ايم شايد وقت مناسبي باشد كه دوباره بر قلۀ آرمان‌ها بنشينيم و اينبار با نگاهي انقلابي‌تر از هميشه، به تدارك لوازم قيام فرهنگيمان برخيزيم تا مگر بهاري ديگر را در زمستان يخ زدۀ فرهنگيمان شاهد باشيم.

جريان طب اسلامي امروز به نقطه‌اي رسيده است كه آمادۀ جهش‌هاي بزرگتر و موثرتري در عرصه‌هاي علمي و فرهنگي كشور شده است. از آنجايي كه عدم توجه به نيازهاي امروز، باعث درجا زدن و توقف سير رشد اين جريان مي‌شود، لازم است كه فعالان اين جريان، مواضع خود را با برخي از مسائل اساسي و مبنايي اين عرصه روشنتر كنند و با رويكردي عميقتر و دقيقتر از گذشته، خود را با حركت كاروان احياء علوم اسلامي، هماهنگ نمايند. از اينرو در اين نوشتار به بررسي چند مورد از مهمترين مسائل مورد سؤال در اين حوزه خواهيم پرداخت تا به حول و قوۀ الهي افق‌هاي روشنتري را در برابر جويندگان حقيقي «طب جامع اسلامي» بگشايد و باعث شناخت بهتر ايشان از حوزه‌هاي مورد بحث اين عرصۀ وسيع شود.

اگر نگاهي به جايگاه طب اسلامي در ميان مجموعۀ علوم مورد بحث در فضاي جنبش نرم‌افزاري داشته باشيم در همان ابتدا متوجه وجه تمايز بسيار مهمي در مقايسه با ساير حوزه‌ها خواهيم شد. در حالي كه محققان حوزه‌هاي مختلف علوم اسلامي در حال تدوين و توليد مفاهيم نظري اوليۀ ساز و كار علمي خود هستند، جريان طب اسلامي با اتكاء به قرن ها تجربۀ دانشمندان حوزۀ طب و اسناد فراوان قابل دسترس، امروز عملاً قسمتهايي از نظام بهداشت و درمان كشور را از آن خود كرده است. چنين جايگاهي مي‌تواند اين ديدگاه را استحكام بخشد كه جريان طب اسلامي، ظرفیت لازم را جهت پرچمداری جنبش نرم‌افزاري و توليد علم، و شكستن تابوي حاكميتِ انديشۀ سكولار بر فضاي علمي كشور را دارا می‌باشد. اين جايگاه ارزشمند به همراه جايگاه فوق‌العاده استراتژيك علم طب در عرصه‌هاي انساني، باعث ايجاد فرصتي كم نظير شده است تا جريان جنبش نرم افزاري، ابزاري در دست داشته باشد كه به عنوان الگويي پيشرو و عيني از علوم اسلامي به جامعه ارائه دهد. زيرا يكي از موانعِ موجود در مسير احياء علوم اسلامي، غلبه بر باورهايي است كه هيچ الگويي از علوم اسلامي و چگونگيِ عملكرد آن در ذهن ندارند و علم طب به دليل حضور پر رنگ و عيني در زندگيِ روزمرۀ مردم مي‌تواند بهترين الگو و نمونه از يك سيستم علمي اسلامي باشد كه به صورت عملي و عيني كنترل قسمتي از زندگي انسان و برنامه‌ريزي آن را بر اساس مباني اسلامي بر عهده دارد. ارائۀ چنين مدلي به جامعه باعث مي‌شود كه ميزان باورپذيري گروه‌هاي مختلف فكريِ جامعه به حوزه‌هاي ديگر علوم اسلامي تقويت شود و مسير ناهموار كنوني در حركت به سمت تمدن اسلامي هموارتر گردد.

 

اما اتفاقي در اين ميان رخ داده است كه مانع از قدرت گرفتن حقيقي اين جريان و ظاهر شدن ظرفيت واقعي آن در جامعه شده است و آن اتفاق، گسترش تخصص‌گرايي به شيوۀ غربي در بين محققين اين عرصه است. در واقع، نظام آموزشيِ كنوني به گونه اي مهندسي شده است كه عرصه‌های «علم» و «دين» در دو فضاي جداگانه و بي ارتباط با هم شكل مي‌گيرند. از اينرو مثلاً شخصي كه در رشتۀ پزشكي تحصيل مي‌كند پس از سال‌ها تلاش، مجهز به نوعي از «نظام تحليل علمي» مي‌شود كه اين نظام هيچ ارتباطي به ارزش‌ها و مباني تفكرات اسلامي ندارد و در فضايي كاملاً مستقل از آموزه‌هاي ديني و بدون رجوع به وحي توليد شده‌اند. و از طرف ديگر، بر اثر گسترش اين رويكرد غلط به علم‌آموزي، بسياري از افرادي هم كه بدون گذراندن دوره‌هاي تخصصي پزشكيِ كلاسيك، قدم به تحقيق در اين عرصه مي‌گذارند، بدون كسب آشنايي‌هاي لازم در باب فلسفۀ طب و اعتقادات اسلامي، به يكباره در عرصه‌هاي عمليِ طب وارد می‌شوند و فقط به فراگيري تكنيك‌هاي طبي مي‌پردازند. اين روش غلط، باعث پديد آمدن متخصصاني شده است كه توانايي برقراري ارتباط صحيح بين مباني ديني و قواعد طبي را ندارند و حاصل اين رويكرد اشتباه به امرِ طبابت و درمان را مي‌توانيد بطور واضح در وضعيت حال حاضر دانشجويان و اساتيد طب سنتي مشاهده كنيد. اينجاست كه معلوم مي‌شود چرا در مواجه‌اي كه اساتيد طب سنتي با پزشكان كلاسيك دارند، هيچگاه از مسائل اصلي و دغدغه‌هاي بنيادين علم طب سخني به ميان نمي‌آيد، و در عوض آن، متخصصان طب سنتي به جاي پرداختن به اصلِ موضوع، تمام همّشان را صرف موجه كردن ادعاهاي خود بر اساس اصول مدوّن شده در نظام آموزشي رايج كرده‌اند. در واقع، بخشي از فعالان طب سنتي به علت دور ماندن از مباني و اصول دقيقۀ اسلامي در تدوين نظام علمي طب، راهِ اصلي را گم كرده‌اند و دچار نوعي عمل‌زدگيِ بي محتوا شده‌اند كه نتيجه‌اش حل شدن نظام اجتهاديِ طب سنتي در نظام علميِ طب كلاسيك است. به قول يكي از اساتيد، دعواي امروز بين طب سنتي و طب كلاسيك، دعواي بين بني‌اميه و بني‌عباس شده است! چون در واقع، اتفاقي كه در اين بين مي‌افتد، عرضة ادعاهاي مطرح در طب سنتي به نظام علميِ طب كلاسيك است تا مگر مُهر تأييدي از جانب آن بر پيشاني طب سنتي بخورد و آبروي «علمي شدن» به خود گيرد! در حالي كه اصلاً موضوع جنبش نرم‌افزاري و توليد علم، توليد نظام علميِ مستقلي است كه بر مبناي جهانبيني توحيدي اسلام بنا شده باشد و توانايي تبيين قواعد علمي لازم، جهت تحليل پديده‌ها را با استفاده از اصول مورد تأييد همين جهانبيني (دين) داشته باشد. و اين بدان معناست كه نقطۀ اولِ درگيري و مواجهۀ جريانِ طب اسلامي با طب مدرن همين نظام علمي رايجي است كه اين گروه از متخصصان طب سنتي، مبناي حجيّتِ مدعاهاي خويش را بر آن قرار داده اند! اينكه ما موضوعاتي را از طب سنتي انتخاب كنيم و سعي كنيم بر اساس قواعدِ علميِ نظام مدرن، به اثبات آن‌ها بپردازيم، نتيجه‌اش قبل از اين‌كه عايد ما بشود به نفع رقيب تمام خواهد شد؛ چون صحتِ موضوعاتِ مورد ادعاي ما در گروِ صحت نظام علميِ آن‌ها قرار مي‌گيرد و اين بدان معناست كه قبل از اثباتِ حقانيت ما، حقانيت سكولاريسم است كه به اثبات رسيده، و ما وقتي حجيّتِ مدعاهاي خويش را در گرو حجيّت نظامِ علميِ سكولار قرار داديم، به جزئي از اجزاء نظام علميِ آن تمدني ملحق خواهيم شد كه مدعي نظام‌سازي بر مبناي تفكرِ مستقل از وحي است. در نتيجه، هر دستاوردي كه داشته باشيم در خدمت توسعه و گسترش تمدن مدرن قرار خواهد گرفت و اين نتيجۀ تلخي است كه از سطحي نگري‌هاي رايجِ فضاي علمي كشور نصيب ما شده است.

 

بايد توجه داشت كه طب مدرن به معناي طب شيميايي و امثال آن نيست. طب مدرن، طبي است كه بر مبناي  انديشۀ سكولار بنا مي‌شود. اين انديشه مي‌كوشد تا با انكار ارتباط بين عالم ظاهر و باطن، مانع اتصال انسان به رَبّ هستي شود تا از اين طريق زمينۀ حاكميت شيطان در مناسبات مختلف انساني را فراهم كند. اين طب ممكن است هر روز ظاهر تازه‌اي به خود بگيرد، اما تا وقتي كه محتواي آن عوض نشود، مدرن است. مثلاً ممكن است روزي جريان طب مدرن، خود پرچمدار مبارزه با داروهاي شيميايي شود و مدل جديدي از طبابت و درمان را ارائه نمايد، اما هيچگاه محتواي خود را كه همان التزام به روش‌هاي «تجربيِ صِرف» كه مبتني بر انديشۀ مستقل از وحي است را تغيير نخواهد داد. بر این اساس، هيچ عجيب نيست اگر در مدل جديد، ظاهري از طب سنتي و روش‌هاي درماني آن نيز حضور داشته باشد، چون طب مدرن از اين اِبايي ندارد كه دستاوردهاي ديگران را جزئي از نظام طبي خود كند و بدين گونه بر وجاهت خود بيفزايد. اما قطعاً اين حضور با محتوايي كاملاً سكولار همراه خواهد بود و اين تركيب جديدي كه امروزه برخي‌ها به دنبال مطرح كردن آن هستند و اسمش را تعامل بين طب سنتي و مدرن مي‌گذارند، در برخی موارد، به هيچ عنوان سنتي و يا حتي تركيبي از طب سنتي و كلاسيك نيست بلكه مدرن محض است، چون همۀ هستي طب سنتي، آن نظام و محتوايي است كه نوع رويكرد او به هستي و تفسير او از نظام قانونمندي هاي هستي را مشخص مي‌كند و اگر اين محتوا از او گرفته شود، و تحت لواي نظام مدرن قرار گيرد، در جايگاه جديدي قرار خواهد گرفت كه نحوۀ ارتباط با اجزاءِ مختلف هستي در آن به گونه‌اي متفاوت از قبل خواهد بود و او نيز بايد انعكاس دهندۀ محتواي جديدي گردد كه هيچ ارتباطي با محتواي قبلي خود ندارد و بدينگونه است كه از حقيقت خود تهي گشته و ابزاري جهت پاسخگويي به نيازهايي مي‌شود در نظام جديد توليد شده اند و چنين رويكردي به علم طب، نتيجه‌اي جز توسعۀ تمدن غرب نخواهد داشت.  در صورتي كه هدف ما حركت به سمت برقراري تمدن اسلامي است، و تمدن اسلامي، تمدني است كه تمامِ اجزاء آن بر محوريت وحي نظام يافته‌اند و تمام روابط تعريف شده در آن، بر اساس اصول حجيّت آوري است كه از مباني ديني استنباط شده اند. پس بر اين اساس، اين حرفي كه بسيار از زبان اساتيد طب سنتي شنيده مي‌شود كه: «ما به هيچ روشي تعصب نداريم و از هر روشي: چه جديد، چه قديم، چه سنتي و چه مدرن، كه براي بيمار مفيد باشد بهره مي‌گيريم» منطقاً اشتباه است. چون علم، مقوله‌اي جهت‌دار است و هر نظام فلسفي، علوم مربوط به خود را توليد مي‌كند تا تمدني از نوع خود را بسط دهد. آيا مي‌توان گفت كه من به جريان حق و باطل در عالم هيچ تعصبي ندارم و هركدام را كه براي من مفيد باشد بكار مي‌گيرم؟! آيا اساساً علومي كه مبتني بر فلسفۀ الحادي هستند، مي‌توانند براي بشر مفيد باشند؟

اگر دقت كنيد متوجه مي‌شويد اين سؤالات وامثال آن، همان موضوعاتي هستند كه در فضاي رايجِ علمي امروز گم شده اند و بحثي از آن‌ها نمي‌شود، در حالي كه تمركز اصلي ما بايد بر روي همين موضوعات باشد.

 

اگر از اين دريچه به مباحث طب اسلامي وارد شويم مي‌توانيم در فضاي علمي كشور، گفتمان سازي كنيم و از حمايت حوزه‌هاي علميه و ظرفیت‌های موجود در گروه‌هاي فعالِ جنبش نرم‌افزاري بهره مند شويم. اما متأسفانه به دليل گسترش تخصص‌گرايي غربي در بين محققين اين عرصه، فعالان اين جريان، بدون آشنايي صحيح با مباني اسلامي و مفاهيم آن به يكباره سراغ فراگيري تكنيك‌هاي طبي مي‌روند و به قول معروف پوست را مي‌گيرند و مغز را دور مي‌اندازند. اين رويكردِ غربي به طب سنتي و اسلامي، باعث مي‌شود كه پشتوانۀ معرفتي علم طب فراموش شود و به تدريج علم طب در استخدام آن فلسفه‌اي قرار گيرد كه در غياب فلسفۀ اسلامي جايگزين آن شده است. و امروز مي‌توانيم اثرات اين حركت نرم را در انديشۀ فعالان طب سنتي بصورتي واضح و آشكار مشاهده نماييم. اينكه مدام دم از تعامل و تلفيق طب سنتي و مدرن مي‌زنند، و اينكه ديگر به قول خودشان تعصبي بر روش‌ها ندارند، و اينكه طب سنتي را به عنوان مكمّل و زيرمجموعۀ طب كلاسيك مي‌خواهند، و اينكه روش‌هاي طب كلاسيك را روش‌هاي علمي مي‌دانند و مي‌خواهند بناي طب سنتي را بر آن بسازند، و اينكه به جاي احياء طب سنتي، در پي به‌روز كردن و مدرن كردن آن هستند، و به جاي اينكه اساسِ نظامِ بهداشت و درمان كشور را بر طب سنتي قرار دهند، در پي جاي دادن طب سنتي در گوشه‌اي از نظام بهداشت و درمان كنوني هستند و ... كه اين‌ها همه نشان از بيگانه بودن ما با قواعد تمدن‌سازي دارد و اين ازخودبيگانگي به دليل گسسته شدن پيوندهاي فكري ما با عقبه‌هاي فرهنگي و اعتقاديِ دين جامع الهي است. آيا جز اين است كه جريان الحاد قرن ها تلاش كرد تا اثبات كند بدون رجوع به كلام الهي مي‌توان مدينۀ فاضلۀ انساني ساخت و آيا جز اين است كه مدرنيته و نظام‌هاي علمي تمدن مدرن، نتيجه و ميوۀ اين حركت باطل است؟ پس چطور شده است كه امروز كه اركان تمدن مدرن به لرزه افتاده‌اند و يكي پس از ديگري در منظر جهانيان رنگ مي بازند، از بطن تمدن اسلامي اين ندا به گوش مي‌رسد كه: بدون رجوع به وحي نيز مي‌توان نظامِ علمي ساخت! آيا اين رويكرد مدرن به طب سنتي و اسلامي، معنايي جز تأييد اين ادعاي باطل دارد؟ 

يكي از مهم‌ترين مسائلي كه بايد در شرايط امروز توسط مبلّغان حقيقي طب اسلامي به جامعه ابلاغ شود، روشنگري در مورد مفهوم واقعي «احياء طب اسلامي» است. طب اسلامي، قبل از اين‌كه بخواهد مجموعه‌اي از روش‌ها و تكنيك‌هاي طبي باشد، يك نظام مبتني بر معرفت‌شناسي اسلامي است. اگر قرار باشد، به بهانۀ علمي‌كردن طب اسلامي(!)، برخي از روش‌هاي درماني آن را بدون توجه به مبانيِ معرفتي آن، در آزمايشگاه‌هاي مدرن آناليز كنيم و بر اساس باورهاي رايجِ علميِ روز، به تفسير و تحليل آن بپردازيم تا جايگاه جديدي در نظام علميِ دانشگاهي براي آن بيابيم، ديگر چه دليلي دارد كه از عنوان «احياء طب اسلامي» استفاده كنيم؟ احياء طب اسلامي يعني احياء آن نظام معرفتي كه تمام اجزاءِ مورد نياز سيستم طبي و ارتباطات بين آن‌ها را بر اساس آن بايد بنا كرد. اگر قرار باشد، اين نظام حذف شود و فقط دستاوردهاي طب اسلامي [آن هم با نگرشي غير اسلامي] مورد بازبيني قرار گيرند تا پس از تاييد دانشگاه در خدمت نظام معرفتي مدرن قرار گيرند، اين به معناي حذف طب اسلامي و دفن كردن آن است! انحلال نرمِ طب اسلامي در طب كلاسيك و ذبح آن در پاي سيستم‌هاي برآمده از مباني سكولار، چه نسبتي با احياء آن دارد و چرا ما در برابر اين خيانت و جفاي آشكار سكوت كرده ايم؟ 

اگر بخواهيم در مسير احياء تمدن اسلامي قدم برداريم بايد بدانيم كه لازمۀ برپايي اين تمدن، توليد علوم اسلامي است. پس اگر ديديم كه ساز و كار علمي كشور، منجر به توليد علومي مي‌شود كه در روش‌هاي خود، هيچ نسبتي با مفاهيمِ اسلامي برقرار نمي‌كنند بايد متوجه شويم كه از مسير صحيح منحرف شده‌ايم. زيرا علمي كه توانايي برقراري نسبت منطقي، بين اجزاء خود و دين را ندارد، نمي‌تواند باعث اتصال انسان به ربّ هستي شود و چنين علمي هيچگاه نخواهد توانست كه بسترهاي مناسب را براي بسط تمدن اسلامي فراهم آورد.  علم اسلامي بايد بتواند زمينه‌هايي را فراهم كند كه انسان را متوجه فقر همه جانبه‌اش به غنيّ مطلق كند اما علمي كه در ذات خود هيچ نيازي به سؤال از خدا نمي بيند، نتيجه‌اي جز القاء استغناي انسان از اتصال به او نخواهد داشت و نتيجۀ اين استغنا، طغيان و سرکشی انسان خواهد بود. چه به فرمودۀ قرآن كريم: «كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَىٰأَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى» يعنی: «زنهار! همینکه انسان خود را بی نیاز [ از خدا] ببیند طغيان می کند». بر اين اساس بايد توجه كنيم، مسير ما حركت در جهت احياء انديشۀ مستقل بشري نيست بلكه قرار است با روي آوردن به جامعيّت دين، تمام ابعاد انساني را زير چتر هدايت وحي بياوريم و در همۀ عرصه‌هاي معرفتي، عبد خدا شويم.

 

عدم توجه به طریقۀ منطقیِ سِیر شکوفایی طب اسلامی باعث شده است که حتی آن دسته از اساتیدی که معتقد به استقلال بنای طب سنتی و اسلامی از طب مدرن هستند نیز در منظر جامعه، به پذیرش تلویحیِ برخی دستاوردهای طب مدرن اظهار نمایند و تلفیق طب سنتی و مدرن را شیوۀ منطقی ختم این قائله اعلام نمایند و وقتی مورد سؤال واقع می‌شوند که چرا چنین شیوه‌ای را مطرح می‌کنید در پاسخ می‌گویند که «این سیاست ما است!» بدین معنی که در زمانِ کنونی چون باورهای مدرن در ذهن مردم و متخصصان ما بسیار ریشه دار شده است نمی‌توان به یکباره بر آن تاخت و باید با نفوذ تدریجی در این جریان و تربیت متخصصان آشنا به مبانی طب سنتی موازنه قدرت را عوض کرد و بعد از آن به صورتی علنی‌تر به طرح مسائل پرداخت. ظاهر قضیه هم بسیار منطقی به نظر می‌رسد اما در واقع این نوع سیاست‌ورزی‌ها و مصلحت‌اندیشی‌ها ریشه در عدم ورود صحیح به مقولۀ طب اسلامی دارد. آیا تا بحال اندیشیده‌ایم که چرا رهبر معظم انقلاب که در حساسترین جایگاه قرار گرفته‌اند و کوچک‌ترین بی‌تدبیری و عدم توجه به مصالحِ کشور از جانب ایشان باعث بروز مشکلات جدی برای کشور خواهد شد، اینقدر صریح و آشکار به نقد علوم انسانیِ غرب می‌پردازند و خود را در بند چنین سیاست‌های مصلحت اندیشانه قرار نمی‌دهند؟ ایشان تا جایی پیش می‌روند که حتی علوم انسانی غرب را «دانش‌های ذاتاً مسموم» می‌خوانند  و نسبت به تعداد بالای دانشجویانی که جهت آموزش در این عرصه پذیرش می‌شوند انتقاد می‌نمایند و حتی خیلی صریح اعلام می‌کنند که ما اساتید زیادی که مناسب تعلیمِ مفاهیم درست علوم انسانی به دانشجویان باشند را نداریم و این در حالی است که تعداد بسیار زیادی از دانشجویان و اساتیدِ این کشور در همین حوزه مشغول به تحصیل و کارند و بیم آن می‌رود که چنین سخنانی که با فضای دانشگاهِ امروز چندان همخوانی ندارد باعث بروز تنش شود. اما براستی چرا در چنین شرایطی، ایشان چنین قاطعانه در برابر مفاهیم باطل غربی موضع‌گیری می‌کنند اما فعالان طب سنتی، جامۀ مصلحت بر تن کرده و سیاست مدار شده اند؟! دلیل این مواجهۀ غلط را باید در عدم ورود صحیح به مباحث مربوط به حوزۀ علم طب دانست. 

 

در واقع، ریشۀ اختلافات بین طب سنتی ـ اسلامی و طب مدرن را ابتدا باید در مبانی معرفت‌شناسی این دو جستجو کرد. اما رویکرد کنونی به طب سنتی به گونه‌ایست که این اختلافات را از دستاوردها و تکنیک‌های درمانیِ حاصل از این مبانی آغاز می‌کند و این رازِ ناتوانی در موضع‌گیریِ قاطع در برابر طب استعماری غرب است. وقتی ریشه‌ها و بنیان‌های مستحکمِ طب اسلامی که برآمده از دین اسلام و اصلی‌ترین پایگاه حجیّت آن است نادیده گرفته شوند و در مقابل، ضعف نظری و مبانی باطل معرفت شناسیِ‌ طب مدرن پوشیده شوند و مورد سؤال واقع نشوند، اولین و مهمترین اصلِ منطقی در مواجهه با جبهۀ رقیب به کنار انداخته شده و در قدم بعدی، سیستم مدرن با سوء استفاده از همین غفلت، فرصت می‌یابد که در جایگاه قضاوت نشسته و از جریان طب اسلامی بخواهد که علمی بودن خود را اثبات کند! و جریان طب اسلامی در این قائله دو راه بیشتر ندارد: یا باید عدم صلاحیت سیستم‌های مدرن را در بررسی ادعاهای طب اسلامی اثبات کند یا تن به محاکمه دهد. و چون جریان جریان رایج طب سنتی ـ اسلامی از پرداختن به مبانی نظری و معرفتی طب مدرن غفلت کرده است ناچاراً جهت اثبات حقانیت خود متوسّل به آن شیوه‌ای می‌شود که مورد تأییدِ جریان مدرن است و سعی می‌کند با ارائۀ ادلۀ مورد قبول این سیستم، علمی بودن ادعاهای خویش را ثابت کند. بدیهی است که چنین رویکردی مانع از آن می‌شود که فعالان طب سنتی که بسیاری از آن‌ها دانش‌آموختگانِ دانشگاه هستند، بتوانند یک موضع قاطعانه در برابر طب وارداتیِ غرب داشته باشند. چون نمی‌شود از یک طرف، مبنای صحت ادعاهای خود را بر روش‌های علمی و تجربیِ طب کلاسیک قرار دهند و از طرف دیگر اعتقاد به باطل بودن بنیان‌های آن داشته باشند. و اینجاست که ندای تعامل و تلفیق این دو سیستم طبی که از لحاظ مبانی معرفت‌شناسی مخالف هم هستند، توسط فعالان عرصۀ طب سنتی سر داده می‌شودکه به این بهانه، خطر رو شدنِ بنیان‌های باطل معرفتیِ مدرن در پرداختن به علم طب برای مدتی مرتفع گردد تا جریان مدرن فرصت داشته باشد با بازسازی خود، جایگاهی برای برخی ظواهر طب سنتی در سیستم طبی‌اش پیدا کند و به بهانۀ علمی کردن طب سنتی و اسلامی (در واقع بی محتوا کردن آن و قطعِ اتصال آن از مبانی حقیقی‌اش) مانع از گسترش طب اسلامی حقیقی شود. چون گسترش طب اسلامی به علت اتصالی که به مبانی معرفتیِ دین جامع الهی دارد، جایی را برای عرض اندام اندیشه‌های الحادی باقی نخواهد گذاشت و پس از مدتی با طرح سؤالات منطقیِ غیر قابل تشکیک، تمامیّت سیستم پزشکی مدرن را که ریشه در مبانی سکولاریسم دارد به چالش خواهد کشید و بساط آن را برای همیشه برخواهد چید. 

 

پرداختن به مسائل مبناییِ علم طب و مطرح کردن طب اسلامی از این طریق برای ما برکات بسیاری همراه خواهد داشت. از جمله اینکه دیگر جریان مدرنِ حاکم بر فضای علمی کشور، نخواهد توانست به بهانۀ عدم تحقیقات تجربیِ ثبت شده و یا عدم تأیید سیستم‌های علمی دانشگاهی، راه را برای جاری شدن این مفاهیم در جامعه سد کند. زیرا علومِ اعتقادی و فلسفی، نیازی به تجربه در آزمایشگاه‌ها ندارند و بر اساس متدهای عقلی و بر مبنای اصول اسلامی به تبیینِ حقایق می‌پردازند و این شاخه از علوم هم در دست جریان اسلامی است. این فرصت بسیار مناسبی است که به طرحِ مسائل اصلی طب اسلامی بپردازیم و بدون اینکه بخواهیم خود را درگیر پاسخگویی به سیستم های علمی رایج کنیم و بی‌آنکه بخواهیم برخی مصلحت‌سنجی‌های غیر لازم را انجام دهیم با اطمینان کامل و هماهنگ با دیدگاه‌های رهبر معظم انقلاب که طراح جریان جنبش نرم افزاری هستند به تبیین مواضع اصیل طب اسلامی بپردازیم و عقبه‌های باطل معرفتیِ طب مدرن را با استناد به اصول اسلامی به چالش بکشیم. در واقع با چنین رویکردی به علم طب، این ما هستیم که جریان طب مدرن را به محکمۀ اعتقادیات اسلامی می‌کشانیم و از او می‌خواهیم که حقانیت خود را اثبات کند. 

از آنجایی که ساختمان طب کلاسیک بر مبنای روش‌های صرفاً تجربی و بدون هماهنگی با مبانی دینی، بنا شده است، قادر به تولید مفاهیمی که تعریف درستی از موضوعات مورد تحقیقش ارائه بدهد نیست. از اینرو نخواهد توانست حقانیت خود را در مواجهه با اندیشۀ توحیدی اثبات کند و قطعاً باطل بودن مبانی آن احراز خواهد شد. بعنوان مثال، موضوع علم طب «سلامتی انسان» است. حال سؤال این است که تعریف انسان در طب مدرن چیست و این تعریف چه نسبتی با تعریفی که دین از انسان ارائه می‌دهد دارد؟ قطعاً آن تفکری که می‌خواهد از زاویه‌ای صِرفاً تجربی به انسان نگاه کند نخواهد توانست تعریف مورد قبول دین از انسان را ارائه دهد و بدین‌سان، طب مدرن در اولین مواجهه با اندیشۀ دینی عدم توانایی خود را در ارائۀ یک تعریف صحیح از انسان اثبات خواهد کرد و در مرحلۀ بعد با این سؤال مواجه خواهد شد که: آیا مکتبی که توان ارائۀ یک تعریف درست از انسان را ندارد چگونه می‌تواند سلامتی او را تعریف کند و چگونه خواهد توانست بر مبنای یک تعریف غلط و جعلی از انسان، سیستمی را بنا کند که مدعی درمانِ انسان و حفظ سلامتی او باشد؟

طب مدرن هیچگاه نخواهد توانست که پاسخ مناسبی برای این قِسم از سؤالات دست و پا کند و به همین دلیل، وجهه و صلاحیت خود را در ارائۀ یک سیستم معقول علمی از دست خواهد داد و این حقیقت حتی اگر باعث حذف جریانِ طب کلاسیک از فضای علمی کشور نشود، فضای امنی را جهت فعالیت جریان طب اسلامی ایجاد خواهد کرد که بدون نظارت‌های غیر علمیِ حال حاضر و بر اساس مبانی خود به تحقیق و مطالعه پیرامون موضوعات مد نظرش بپردازد و شرایط لازم را جهت اعلام استقلال کامل خود از جریان طب کلاسیک بدست آورد. در این صورت، دیگر لازم نیست محققان طب اسلامی مدام در پی اثبات خود به مراجع علمی مدرن باشند، چون آن مراجع در وهلۀ اول باید به دنبال احراز حقانیت خود در مواجهه با اندیشۀ اسلامی باشند که اساس انقلاب اسلامی بر مبنای آن پایه گذاری شده است و به تدریج با حرکت به سمت تحقق تمدن عظیم اسلامی، و با ظاهر شدن جلوات دین جامع الهی، زمینه‌های لازم جهت استقرار حکومت صالحان به امامت صاحب عصر ـ ارواحنا له الفداء ـ فراهم خواهد آمد و حقیقتِ علم با ظهورِ آن حضرت بر جهانیان آشکار خواهد شد ... إن‌شاءالله.

  وبلاگ طب اسلامی


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, ] [ 10:56 ] [ لقمان محمدیان ]

فوايد گرسنگى و آفات سيرى‏

 

علامه ي محدث محسن فيض كاشاني (رحمت الله عليه)

 

شايد بگويى: علّت اين همه فضيلت براى گرسنگى چيست و از كجاست؟ با آنكه در گرسنگى جز درد معده و تحمّل زحمت چيز ديگرى نيست و اگر چنين باشد سزاوار است در هر چيزى كه موجب آزار آدمى است از قبيل زدن خود و بريدن بدن خود و خوردن چيزهاى بد و نظاير آنها فضيلت بسيار باشد.

 

بايد بدانى اين گفتار شبيه گفتار كسى است كه دوايى بنوشد و از آن بهره ببرد و گمان كند كه بهره‏اش براى تلخى دوا و مطبوع نبودن آن است. پس هر چيزى كه تلخ و نامطبوع است بخورد، در حالى كه اين كار اشتباه است، بلكه بهره‏مندى او از دوا به واسطه خاصيّتى است كه در آن است نه تلخى آن و تنها پزشكان از آن خاصيّت آگاهند، همچنين بر علّت نفع گرسنگى فقط دانشمندان خبره آگاه مى‏شوند، و هركس خود را گرسنگى دهد در حالى كه ستايش شريعت از گرسنگى را تصديق كند از آن بهره مى‏برد اگر چه علّت نافع بودن آن را نداند چنان‏كه دوا براى بيمار سودمند مى‏افتد اگر چه منفعت و علّت نافع بودن آن را نداند ولى اگر مى‏خواهى كه از درجه ايمان به درجه علم ارتقا يابى آن را برايت شرح مى‏دهيم. خداى متعال فرمود: يَرْفَعِ الله الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ. بنابراين مى‏گوييم: در گرسنگى ده فايده است.

 فايده اوّل صفاى دل،

 برافروخته شدن طبع و ذوق، و نافذ شدن بينش، زيرا سيرى موجب كودنى و كوردلى است و بخار دماغ (مغز) را زياد مى‏كند شبيه حالت مستى تا به سرچشمه ‏هاى انديشه را دست يابد، در نتيجه دل به سبب آن در كار وارد شدن در انديشه‏ ها كاهلى مى‏كند و انسان را از سرعت درك (مطالب) محروم مى‏سازد حتى كودك چون بسيار بخورد حافظه‏اش ضعيف و ذهنش تباه و دركش كند شود.

ابو سليمان گويد: بر تو باد گرسنگى كشيدن، چرا كه نفس را خوار مى‏سازد و دل را نازك مى‏كند و موجب علم آسمانى مى‏شود.

پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: دلهايتان را به كم خنديدن و كم خوردن زنده كنيد، و با گرسنگى آنها را پاك سازيد تا صاف شود و ترقّى كند.

برخى گويند: گرسنگى مانند رعد و قناعت چون ابر و حكمت بسان باران است.

پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: «هركس شكمش را گرسنگى دهد، انديشه‏اش زياد و دلش هوشمند شود.»

ابن عبّاس گويد: «پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: كسى كه سير شود و بخوابد قلبش سخت شود آنگاه فرمود: براستى كه براى هر چيزى زكاتى است و زكات بدن گرسنگى است.»

شبلى گويد: هيچ روزى براى خدا گرسنگى نكشيدم جز اين كه درى از حكمت و عبرت در دلم گشوده شد كه هرگز نديده بودم، و پوشيده نيست كه هدف نهايى از عبادتها فكرى است كه انسان را به شناخت و ديدن حقايق واقعى برساند، و سيرى مانع از آن است و گرسنگى در آن را مى‏گشايد، و معرفت درى از درهاى بهشت است بنابراين سزاوار است كه همواره با گرسنه بودن در بهشت را بكوبد، از اين‏رو لقمان به پسرش گفت: پسركم هرگاه معده پر شود انديشه بخوابد و حكمت لال شود و اندامها از عبادت فرومانند.

ابو زيد گويد: گرسنگى ابرى است كه هرگاه بنده گرسنه شود از دل حكمت ببارد.

 پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: «روشنى بخش حكمت گرسنگى است و دورى از خدا در سيرى است، و نزديك شدن به خدا دوستى مسكينان و نزديكى به آنهاست سير نشويد كه نور معرفت از دلهايتان برود و هركه شب بيدار بماند و با معده سبك از طعام نماز بگزارد حور العين بيدار بمانند تا صبح شود.»

 

فايده دوم، نازكى و صفاى دل است‏

 

كه با آن براى درك لذّت مناجات و متأثّر شدن از ياد خدا مهيّا مى‏شود چه بسا ذكرى كه با حضور قلب بر زبان جارى شود ولى قلب از آن لذّت نبرد و متأثر نگردد تا آنجا كه گويى ميان زبان و دل مانعى است كه همان قساوت قلب است، و گاه در بعضى از حالات دل نازك مى‏شود و سخت از ياد خدا متأثّر مى‏شود و از مناجات لذّت مى‏برد كه تهى بودن معده آشكارترين عامل آن است ابو سليمان گويد: آنگاه كه شكم من به پشتم بچسبد عبادت در كام جانم شيرين مى‏آيد.

 جنيد گويد: بعضى ميان خود و خدا توبره‏ اى از غذا قرار مى‏دهند و مى‏خواهند شيرينى مناجات را دريابند.

 ابو سليمان گويد: دل هرگاه گرسنه و تشنه شود زلال و نازك مى‏شود، و چون از آب و غذا سير شود كور و خشن گردد، در اين صورت متأثّر شدن دل به لذّت مناجات امرى است سواى آسان شدن انديشه و به دست آوردن معرفت پس اين فايده دوّم بود.

 

فايده سوّم، قبول شكست و خوارى‏

 

و برطرف شدن سرمستى و شادمانى و غرورى است كه سر منشأ آن طغيان و غفلت از خداست، و نفس با هيچ چيزى شكسته و خوار نمى‏شود آن گونه كه با گرسنگى خوار مى‏شود و در حال گرسنگى در برابر پروردگارش آرام و خاشع و از ناتوانى و خوارى خود آگاه مى‏شود، زيرا توانش ضعيف و راه چاره‏اش با چند لقمه‏اى كه از دست داده‏  بسته شده و به شربت آبى كه به او نرسيده دنيا بر او تيره و تار شده است، و تا انسان خوار و ناتوانى خود را مشاهده نكند عزّت و قدرت مولاى خود (خدا) را نمى‏بيند، و سعادت انسان تنها در اين است كه همواره با چشم خوارى و ناتوانى به خود و به مولاى خود به ديده قدرت و غلبه و عزّت بنگرد، پس بايد همواره گرسنه و خوار و محتاج مولاى خود باشد و مزه درماندگى را بچشد، از اين روست كه چون دنيا و گنجينه‏هاى آن بر پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) عرضه شد فرمود:

 «نمى‏خواهم بلكه يك روز گرسنگى مى‏كشم و روزى سير مى‏شوم پس هرگاه گرسنه شوم صبر مى‏كنم و زارى مى‏كنم و چون سير شوم شكر مى‏كنم.»

 يا چنان‏كه فرمود:

 شكمبارگى و همخوابگى درى از درهاى دوزخ و ريشه آن سيرى است، و خوارى و شكستگى درى از درهاى بهشت و ريشه آن گرسنگى است. هر كس درى از درهاى دوزخ را ببندد بطور حتم درى از درهاى بهشت برايش گشوده شود، زيرا آن دو مانند مشرق و مغرب در مقابل هم هستند پس نزديك شدن به يكى از آنها موجب دور شدن از ديگرى است.

 

فايده چهارم، اين است كه بلا و عذاب خدا و نيز اهل بلا را از ياد نبرد،

 

زيرا انسان سير گرسنگان و گرسنگى را فراموش مى‏كند، و بنده باهوش بلايى را مشاهده نكند جز اين كه از بلاى آخرت ياد مى‏آورد. پس از تشنگى خود تشنگى مردم را در صحراى رستاخيز به ياد مى‏آورد و از گرسنگى خود گرسنگى دوزخيان را كه آنان هرگاه گرسنه شوند از درخت زقّوم و درخت خارترخورانيده مى‏شوند و از چرك جراحتها و زرد آب زخمها نوشانده مى‏شوند و سزاوار نيست عذاب آخرت و دردهاى آن از نظر بنده پنهان بماند، زيرا احساس ترس را برمى‏انگيزد و هركس به بيمارى و خوارى و بلا و كمى مال گرفتار نشود عذاب آخرت را از ياد ببرد و آن عذاب در نفسش مجسّم نشود و بر قلب وى غلبه نكند از اين‏رو سزاوار است كه بنده در زحمت يا مشاهده بلا باشد و سزاوارترين بلايى كه او را به زحمت مى‏اندازد بلاى گرسنگى است زيرا در آن به غير از ياد كردن عذاب آخرت پنج فايده مهّم هست، و يكى از عللى كه موجب شد بلا به انبيا و اوليا و نيكان به ترتيب درجات نيكى آنها اختصاص يابد همين است، از اين روست كه چون به يوسف (عليه السلام) گفته شد، چرا گرسنه مى‏مانى با آن كه گنجهاى زمين در اختيار توست؟ فرمود: مى‏ترسم سير شوم و گرسنه را از ياد ببرم. بنابراين ياد آوردن گرسنگان و محتاجان يكى از فايده‏هاى گرسنگى است زيرا اين يادآورى انسان را به ترحّم و غذا دادن و مهربانى به خلق خدا فرا مى‏خواند و انسان سير از درد گرسنه بى‏خبر است.

 

فايده پنجم، اين فايده از بزرگترين فايده‏هاست و آن شكستن ميل به تمام معصيتها و مسلّط شدن بر نفس امّاره است،

 

زيرا سرچشمه تمام گناهان شهوتها و نيروهاست و ناگزير اساس نيروها و شهوتها غذاهاست، پس كاستن از غذاها هر نيرو و شهوتى را ضعيف مى‏كند، و تمام سعادتها در اين است كه انسان بر نفس خود مسلّط باشد و تمام بدبختيها در اين است كه نفس بر او مسلّط شود، و چنان‏كه بر چهار پاى چموش جز با گرسنگى دادن و لاغر كردن آن مسلّط نمى‏شوى و چون سير شود نيرو بگيرد و سركش شود و چموشى كند، نفس نيز چنين است.

 به يكى از انسانها گفته شد: تو را چه شده است كه با پير شدن به بدنت نمى‏رسى و بدنت شكسته شده است؟ گفت: براى اين كه زود دچار غرور و كبر مى‏شود، و علنى فساد مى‏كند، مى‏ترسم نسبت به من چموش شود و مرا به هلاكت افكند، اگر آن را به سختيها وادار كنم محبوبتر است نزد من كه مرابه كارهاى زشت وادار سازد.

 ذوالنون گويد: هرگز سير نشدم مگر اين كه معصيت خدا يا قصد آن را كردم.

 عايشه گويد: همانا نخستين بدعتى كه پس از پيامبر خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) پديد آمد سيرى بود، براستى مردم چون شكمهايشان سير شود نفوس آنها با سركشى آنها را به طرف دنيا برد، در گرسنگى يك فايده نيست، بلكه مخزن فايده‏هاست از اين‏رو گويند: گرسنگى گنجينه‏اى از گنجينه‏هاى خداى متعال است.

 كمترين چيزى كه با گرسنگى دفع مى‏شود شهوت همخوابگى و شهوت سخن‏گويى است زيرا شخص گرسنه گرفتار شهوت حرف زدن زياد نمى‏شود در نتيجه از آفتهاى زبان مانند غيبت، دشنام، سخن‏چينى، دروغ و ديگر گناهان رها مى‏شود، پس گرسنگى او را از تمام اين گناهان باز مى‏دارد و هرگاه سير شود نياز به شوخى دارد پس ناگزير غيبت مردم را مى‏كند «و مردم را به رو در آتش نيفكند جز سخنان بى‏فايده‏اى كه زده‏اند». امّا شهوت همخوابگى و فساد آن پوشيده نيست و گرسنگى شرّ آن را كم مى‏كند. پس هرگاه انسان سير شود نمى‏تواند بر شهوتش مسلّط شود و اگر تقوا مانع او شود نگاهش را نتواند حفظ كند چشم نيز زنا مى‏كند چنان‏كه شهوت همخوابگى ممكن است به زنا انجامد و اگر با پوشش تقوا بر چشمش مسلط باشد نمى‏تواند بر فكرش تسلّط داشته باشد. پس افكار بد و حديث نفس كه عامل شهوتند به دل او خطور مى‏كند و مناجات او را پريشان مى‏سازد و بسا كه اين پريشانى در بين نماز بر او عارض شود.ما آفت فرج و زبان را به عنوان مثال آورديم وگرنه عامل تمام گناهان اعضاى هفتگانه نيرومند شدن به وسيله سيرى است، حكيمى گفت: هر مريدى كه خود را با سياست به صبر وادارد پس يك سال به نان خالى اكتفا كند و از نان خالى هم كاملا سير نشود، خدا خرج زن داشتن را از او بردارد (نيازى به زن نخواهد داشت).

 

فايده ششم، دور ساختن خواب و ادامه شب زنده‏دارى است‏

 

زيرا كسى كه سير شود زياد آب بنوشد و هركه بسيار آب بنوشد بسيار بخوابد، از اين رو يكى از پيران در سر سفره به يارانش مى‏گفت: گروه مريدان بسيار نخوريد كه زياد آب بنوشيد و خوابتان زياد شود و در نتيجه بسيار زيان ببينيد، هفتاد صديق به اجماع معتقد بودند كه پرخوابى از بسيار نوشيدن است و بسيار خوابيدن موجب تباه شدن عمر، و از دست دادن نماز شب، و كودنى طبع، و سنگدلى است، و عمر گرانبهاترين گوهرهاست و سرمايه بنده است كه با آن تجارت مى‏كند، و خواب نوعى مرگ است و زيادى آن عمر را كوتاه مى‏كند، و فضيلت نماز شب نيز پوشيده نيست و با خوابيدن از بين مى‏رود، و هرگاه خواب بر انسان غالب شود شيرينى عبادت را در نمى‏يابد، و شخص عزب اگر در حال سيرى بخوابد محتلم شود و احتلام نيز او را از نماز شب بازمى‏دارد و ناگزير است كه يا با آب سرد غسل كند و اذيّت شود يا به حمام برود و بسا كه در شب نتواند حمّام برود، و نماز شب او فوت شود و به خرج حمّام محتاج مى‏شود و بسا كه در حمّام چشمش به عورتى بيفتد و در آن نيز خطرهايى است كه در كتاب طهارت نقل كرديم، و تمام اين امور نتيجه سيرى است، ابو سليمان گفته است:

 محتلم شدن نوعى عقوبت است، و دليل آن گفتار اين است كه احتلام مانع عبادات زيادى مى‏شود، زيرا غسل در هر حالى دشوار است، بنابراين خواب سرچشمه بلاهاست و سيرى خواب مى‏آورد و گرسنگى آن را قطع مى‏كند.

 

فايده هفتم، گرسنگى آن است كه مواظبت بر عبادت را آسان مى‏سازد

 

زيرا خوردن مانع از عبادتهاى بسيار مى‏شود. انسان بايد زمانى را براى غذا خوردن و چه بسا زمانى را براى خريد و پخت غذا صرف كند، آنگاه بايد زمانى را براى شستن دست و خلال كردن در نظر بگيرد و بسيار بايد دنبال آب برود، چون بسيار آب مى‏نوشد پس اگر اين اوقاتى را كه براى خوردن مصرف مى‏كند در ذكر و مناجات و ديگر عبادتها صرف كند بسيار بهره ببرد. سرى گويد: على جرجانى را ديدم كه سويقى را مى‏مكيد، به او گفتم: چه چيز تو را به اين كارواداشت؟ گفت: من محاسبه كردم كه در فاصله ميان جويدن و مكيدن هفتاد بار مى‏توان ذكر گفت: از اين‏رو چهل سال است كه نان را نجويده‏ام پس او را ببين كه چقدر به وقت خود توجّه داشت و عمرش را به جويدن ضايع نكرد، و هر نفسى از عمر گوهر ارزنده‏اى است كه نتوان قيمتى برايش در نظر گرفت پس سزاوار است از آن گنجينه كاملى فراهم شود كه در آخرت بماند و تمام نشود، يعنى عمر در ياد خدا و بندگى او سپرى شود.

 ديگر از كارهايى كه با پرخورى دشوار مى‏شود مداومت بر طهارت و در مسجد ماندن است چون در اين صورت نياز دارد براى آشاميدن آب و دفع آن (از مسجد) خارج شود و آن ضرر دارد.

 

از جمله فايده‏هاى گرسنگى روزه گرفتن است، زيرا روزه گرفتن براى كسى ممكن است كه به گرسنگى عادت كرده باشد بنابراين در روزه و ادامه اعتكاف (در مسجد) و ادامه طهارت و پرداختن به عبادت به جاى سرگرم شدن به خوردن و لوازم آن سودهاى بسيارى است و تنها بى‏خبرانى كه ارزش دين را نشناخته‏اند، آن را كوچك شمرده و به زندگى دنيا خشنود و به آن مطمئن شده‏اند: يَعْلَمُونَ ظاهِراً من الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ. ابو سليمان دارانى به شش آفت از آفتهاى سيرى اشاره كرده و گفته است: هركه سير شود شش آفت به او رسد: از دست دادن شيرينى عبادت، دشوار شدن حفظ دانش، محروميّت از مهربانى به مردم زيرا كسى كه سير باشد گمان مى‏كند كه تمام مردم سيرند، و سنگين شدن در عبادت، افزونى شهوت، و ديگر اين كه مؤمنان گرسنه پيرامون‏مسجدها مى‏گردند و سيران پيرامون مزبله‏ها.

 

فايده هشتم، كم‏خورى حفظ سلامتى بدن و دفع بيماريهاست،

 

زيرا علّت بيمارى پرخورى و به وجود آمدن زيادى اخلاط در معده و رگهاست. بيمارى مانع از عبارت مى‏شود و دل را پريشان مى‏كند و آدمى را از انديشيدن و ياد خدا باز مى‏دارد و زندگى را تيره مى‏سازد و انسان به خون گرفتن و حجامت و دارو و پزشك احتياج پيدا مى‏كند. تمام اين امور هزينه دارد و كسب اين هزينه‏ ها مستلزم زحمت و گاه ارتكاب گناه و وارد شدن در شبهه‏ ها خواهد بود، پس در گرسنگى اثرى است كه تمام اين امور را دفع مى‏كند.

 

حكايت شده كه هارون الرشيد چهار پزشك هندى، رومى، عراقى، سوادى را گرد آورد و گفت: هر يك از شما بايد دارويى را كه عوارضى در پى ندارد توصيف كند، هندى گفت: آن دارو كه به عقيده من عارضه‏اى به دنبال ندارد هليله سياه است، رومى گفت: تخم شاهى است. عراقى گفت: آب داغ است، سوادى كه داناترين آنها بود گفت: هليله معده را مى‏كند (مسهل است) و اين بيمارى است و تخم شاهى معده را لزج مى‏كند و اين بيمارى است و آب داغ معده را سست مى‏كند و اين نيز بيمارى است. گفتند: پس چه دارويى نزد توست؟ گفت:

 دارويى كه به عقيده من دردى به همراه ندارد اين است كه تا ميل به غذا نباشد غذا نخورد، و در حالى كه هنوز به غذا اشتها دارد از آن دست بكشد. همه گفتند: راست مى‏گويى.

 

براى يكى از پزشكان اهل كتاب گفتار پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) نقل شد كه فرمود: «يك سوّم (معده) براى غذا و يك سوّم نوشيدنى و يك سوّم براى نفس كشيدن است»، او به شگفت آمد و گفت: درباره كم خورى سخنى محكمتر از اين سخن نشنيده‏ام و اين سخنى استوار است.

 پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: «شكمبارگى ريشه بيمارى و پرهيز عين دواست و به هر بدنى آنچه عادت كرده است برسانيد.» گمانم تعجّب پزشك ياد شده ر‏ا برانگيخته است از اين حديث نه حديث بالا.

 ابن سالم گويد: هر كه با آداب نان گندم خالص بخورد بيمار نشود جز بيمارى مرگ. به او گفته شد: منظور از آداب چيست؟ گفت: پس از گرسنه شدن نان گندم بخورد و پيش از سير شدن دست بكشد.

 

يكى از پزشكان دانشمند در نكوهش پرخورى گفت: همانا سودمندترين چيزى كه وارد معده انسان مى‏شود انار است، و زيانبارترين چيزى كه وارد معده مى‏شود غذاى شور است و اگر غذاى شور كمتر بخورد برايش بهتر از بسيار خوردن انار است.

 و در حديث مشهور است: «روزه بگيريد تا سالم شويد» بنابراين روزه گرفتن و گرسنگى و كم خورى بدن را از بيماريها و دل را از طغيان و سرمستى و ديگر امراض در امان مى‏دارد.

فايده نهم، سبك شدن هزينه است‏

 زيرا كسى كه به كم خورى عادت كند مال اندك او را بس است، و آن كه به سيرى عادت كند شكمش طلبكار شود و هر روز دست بر شكم خود بگذارد و بگويد: امروز چه مى‏خورى؟ پس مجبور خواهد شد كه به كارهايى وارد شود و از راه حرام مال به دست بياورد و به گناه افتد يا از حلال به دست آورد و دچار زحمت شود و خوار گردد، و بسا كه چشم طمع به خلق بدوزد و آن كمال خوارى است، در حالى كه مؤمن كم خرج است.

 

يكى از حكيمان گويد: من حوائج خود را با صرفنظر كردن از آنها بر مى‏آورم اين كار برايم راحت‏تر است.

 ديگرى گويد: هر گاه بخواهم از ديگرى براى شهوت يا فزون طلبى وام بگيرم از خودم وام مى‏گيرم به اين طريق كه شهوت يا فزون طلبى را ترك مى‏كنم و آن برايم بهترين وام است.

 

ابراهيم ادهم درباره قيمت برخى خوردنيها از يارانش مى‏پرسيد به وى پاسخ مى‏داند گران است. وى مى‏گفت: با نخريدن آن را ارزان كنيد.

 

سهل گويد: پرخور در سه خصلت نكوهيده است: اگر اهل عبادت است كسل مى‏شود، اگر اهل كسب است از آفتها در امان نيست، و اگر از كسانى است كه چيزى به او مى‏رسد مى‏گويد: خدا با من منصفانه عمل نكرده است. خلاصه سخن آن كه عامل هلاكت مردم حرص‏ورزى آنها به دنياست، و علّت حرص ورزى آنها شكمبارگى و شهوت همخوابگى است، و علّت شهوت‏رانى شكم‏پرستى است و كم‏خورى تمام اين درها را كه درهاى آتش است مى‏بندد، و با بسته شدن آنها درهاى بهشت گشوده مى‏شود. چنان كه پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود: «با گرسنگى همواره در بهشت را بكوبيد.» پس كسى كه به گرده نانى در هر روزى قناعت كند، در ديگر خواسته‏هايش قانع باشد، و آزاد گردد و از مردم بى‏نياز و از زحمت آسوده شود و براى عبادت خدا و تجارت آخرت فراغت مى‏يابد و از مردانى خواهد شد كه هيچ تجارتى و خريد و فروشى آنها را از ياد خدا باز نمى‏دارد، علّت اين كه كسب آنها را از ياد خدا باز نمى‏دارد آن است كه با قناعت بى‏نياز شده‏اند امّا انسان محتاج را ناگزير از ياد خدا باز مى‏ دارد

فايده دهم، اين است كه با گرسنگى مى‏تواند غذاهاى زيادى را به يتيمان و مسكينان صدقه دهد

 

و روز قيامت در سايه صدقه خود قرار گيرد، چنان كه در حديث آمده است. پس آنچه را مى‏خورد گنج پنهان اوست و آنچه را صدقه مى‏دهد گنجينه‏اش لطف خداست بنابراين بنده را از مال خود بهره‏اى نيست جز آنچه صدقه كه برايش بماند، يا بخورد و فانى شود يا بپوشد و كهنه شود پس صدقه دادن به غذاهاى اضافى بهتر از سيرى و پوده كردن است. پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) به مردى شكم گنده نگاه كرد، با انگشت به شكم او اشاره كرد و فرمود: «اگر اين غذاهايى كه در اين جا ريخته‏اى در جاى ديگر بود (انفاق مى‏كردى) برايت بهتر بود.» يعنى اگر آن را براى آخرتت جلوتر مى‏فرستادى و به ديگران مى‏بخشيدى بهتر بود.

 از حسن روايت شده كه گفت: به خدا ما مردانى را درك كرديم كه يكى از آنها در هنگام شام به قدر كافى غذا داشت و اگر مى‏خواست مى‏توانست تمامش را بخورد ولى مى‏گفت: به خدا اين غذا را به شكم خود اختصاص نمى‏دهم مگر اين كه قسمتى از آن را در راه خدا ببخشم.

 اين ده فايده از فوايد گرسنگى بود كه هر فايده‏ اى خود فوايد بى‏شمارى دارد و تعداد آن فوايد پايان‏ پذير نيست. بنابراين گرسنگى گنجينه بزرگى براى فايده‏هاى آخرت است از اين رو يكى از پيشينيان گويد: گرسنگى كليد آخرت و باب زهد است و سيرى كليد دنيا و باب رغبت است تمام اين مطالب در اخبارى كه روايت كرديم بصراحت آمده است، و با آگاهى بر جزئيّات اين فوايد معناى اين روايات با بينش و آگاهى درك مى‏شود و هر گاه جزئيّات اين فوايد را ندانستى و در عين حال فضيلت گرسنگى را تصديق كردى در ايمان خود رتبه مقلّدان را خواهى داشت..‏

http://www.jataportal.ir


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, ] [ 10:54 ] [ لقمان محمدیان ]

این نسخه را بخاطر بسپارید زیرا که هم منضج و هم مسهل 4 خلط است ودر اکثر بیماری های معدی ، کبدی ، قولنج ها ، سردرد های خلطی ، ناراحتی های قلبی ،  مغزی و پوستی و در هر بیماری که نیاز به پاکسازی باشد تاثیرات شگفت انگیزی دارد که بارها آزموده شده است .

تا 15 روز به طریق زیر عمل کنید :

منضج صبحگاهی :

خاکشیر + ترنجبین

 هر روز صبح ناشتا 3 قاشق غذاخوري ترنجبين را در 5/1 ليوان آب جوش حل كنيد و صاف كرده آنرا داغ داغ روي 3 قاشق غذاخوري خاكشير تميز شده بريزيد و به جاي صبحانه ميل كنيد و تا دو ساعت بعد از آن چیزی نخورید.

 مسهل بعد از ظهر :

مسهل عام

داروها را بوسيله هاون‌برقي نيم كوب و مخلوط كنيد. هربار بعد از نهار و شام يك قاشق غذاخوري از دارو را در 2 ليوان آب بجوشانيد تا يك ليوان بماند صاف كنيد و كمي شيرين كرده ميل نماييد.

از آنجا که این دارو اسهال آور است و عکس العمل افراد نسبت به دارو متفاوت است چنانچه اسهال خیلی شدید شد بعد از ظهرها یک بار مصرف کنید ولی این نکته را به خاطر داشته باشید که دارو باید به اندازه ای مصرف شود که اسهال ملایمی ایجاد شود بطوری که در روز 3-4 بار اجابت مزاج صورت گیرد نه کمتر و نه بیشتر.

رژیم غذایی:

سعی کنید ظهر و شب غذای آبپز مصرف نمائید.

يك روز در ميان بجاي ناهار سوپ گشنيز ميل كنيد .

 پرهيز غذايي:

از خوردن غذاهاي پرچرب، سرخكردني و روغن هاي مايع و جامد نباتي، سوسيس، كالباس، نوشابه، چيپس، پفك و اغذيه بسته بندي، آب يخ، ماست و ترشي، خامه، تخم مرغ خودداري كنيد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, ] [ 10:53 ] [ لقمان محمدیان ]

چگونه بدانیم که کبد سالم و شاداب است یا بر عکس!!!

بطور کلی برای مردم عادی علاماتی هست که می توانند به نحوه کار کبد شک کنند و برای تشخیص آن اقدام نمایند :

 

1) رنگ صورت به تیرگی با بدرنگی می گراید مثلا زرد می شود یا پریده رنگ و پف کرده و سایر تغییرات که در رخسار ایجاد می شود و ممکن است ره آورد اقدامات کبد باشد.

2) احساس اینکه در قسمت کبد زیر دنده های راست چیزی سنگینی می کند.

3) با لمس دست ورم یا سفتی احساس شود.

4) اگر یبوست و اسهال طولانی باشد و یا گاه اسهال و گاه یبوست عارض شود .

5) احساس گرمای شدید و داغ شدن ، عرق کردن ناگهانی ، احساس سرمای بعد از گرما و امثال آن ممکن است از کبد باشد و یا اندام های دیگر در آن دخالت داشته باشند

6) آفت و زخم های مکرر که در دهان بوجود می آید.

7) زخم ها وناراحتی ها و جوش های فراوان پوستی ، مانند اگزما و کهیر.

8) سوزش کف پا و داغ شدن آن و یا سردی پا و بی حس شدن آن می تواند از کبد باشد.

اگر رنگ صورت سرخ وسفید بود دلیل بر سلامت کبد است . شاید این سوال پیش آید که افراد سبزه رو و سیاه پوستان همگی دارای کبد ناسالم هستند. توجه کنید که منظور از سفید و سرخ بودن رخسار باز بودن رنگ پوست به نسبت رنگ ذاتی پوست است ، یعنی یک سیاه پوست دارای کبد سالم نسبت به یک سیاه پوست دارای کبد بیمار از لحاظ باز بودن و روشن بودن پوست متمایز هستند .

زردی رخسار دلیل بر سو مزاج گرم
رنگ نیلی یا توسی یا سربی دلیل بر سو مزاج سرد است
تیره گی و گرفتگی دلیل بر سو مزاج سرد و خشک و یا بیماری یرقان می باشد ،
زردی بیش از حد عادی نیز می تواند دلیل بر یرقان باشد.
چاقی و پر خونی گوشت صورت دلیل بر مزاج گرم و تر کبد است .
اگر چاقی همراه با پیه زیاد در صورت است دلیل بر مزاج سرد و تر کبد است .
لاغری صورت مزاج خشک کبد را نشان  می دهد ..
اگر کسی دارای خون تمیز و سالم بود  دلیل بر سلامت کبد است ، این حالت را هنگام حجامت کردن باید فهمید نه اینکه به آزمایشگاه خون و اندازه گیری چربی و قند  و اوره و امثال این آن اکتفا کنید.
داغ بودن بدن بدون آنکه تب داشته باشند که به معنای نوعی بیماری باشد دلیل بر گرمی زیاد کبد است

در معاینه زبان نیز حالات کبد روشن می شود :

رنگ زرد علامت صفرا و تیره علامت سودا و قرمزی آن علامت خون و. سفیدی زبان بلغم است.
لب ها اگر متورم و پرخون باشند علامت مزاج گرم و پریدگی آن ممکن است نوعی سردی کبد را یاد آور شود . سازگاری غذای گرم و سرد نیز از احوال کبد حکایت می کنند .

http://www.jataportal.ir


 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, ] [ 10:51 ] [ لقمان محمدیان ]
  • اگر پوست زیر لیوان متورم شود علامت سوء مزاج کبد است.
  • اگر رنگ پوست بر آمده بسیار گرم و تیره رنگ باشد و رنگ آن به بنفش بادمجانی نزدیک باشد التهاب صفرا و سودای کبد را نشان می دهد.
  • اگر رنگ پوست قرمز باشد و گرم و ملتهب التهاب صفراوی کبد را نشان می دهد ، هر چه رنگ قرمز شدیدتر باشد و گرمای بیشتری داشته باشد التهاب صفراوی کبد شدیدتر است.
  • اگر رنگ پوست از شدت تکاثف از قرمز بادمجانی به سیاه متمایل تر باشد التهاب سوداوی سوخته را نشان می دهد. در این حالت گرمای محل بر آمده مانند گرمای نوع اول نیست اما گرم است . ممکن  است احساس خارش داشته باشد که نشان از سودای سوخته زیاد است.
  • اگر رنگ پوست صورتی باشد نشان از ضعف خون و کم خونی و یا انسداد در نواحی قفسه سینه و ریه و قلب را داشته باشد . شاید بیمار دچار نفس نیمه باشد. اگر سطح پوست کشیده شده به داخل لیوان نازک و حالت خشکی از خود نشان دهد بیمار دچار سودای خشک حساسیتی است و معمولا دچار حساسیت های  فصلی است . شاید دچار بیماری های اتو ایمن باشد ، مانند لوپوس و امثال آن، ساید بیماری اگزما دارد ! بهتر است در این افراد خونگیری با احتیاط صورت پذیرد ، کم خون گرفته شود و یا اصلا گرفته نشود . اما به هر حال تیغ زدن و به مقدار حتی یک قاشق چایخوری خون گرفتن مناسب است چرا که سیستم ایمنی شخص را تحریک و هشیار می کند.
  • اگر پوست به راحتی به داخل لیوان کشیده می شود که تا نصف لیوان از پوستو  گوشت کشیده شده پر شود ، در این حالت بلغم بر مزاج شخص و بر کبد و اندام های پشت زیاده از حد باشد.
  • اگر پوست به سختی به داخل لیوان کشیده شود و سطح نازلی از پوست زیر لیوان به داخل لیوان کشیده شده باشد ، نشان از سودای سخت و غلیظ است و گردش خون در بدن بیمار همواره با انسداد و  کندی روبروست .این افراد باید نگران سکته های قلبی باشند و عروقشان را باید مرتبا با رژیم غذایی و حجامت و ورزش و غیره پاک کنند.

 

  • اگر پوست زیر لیوان بادکش مرطوب باشد ، نشان از رطوبت مزاج کلی یا عضوی و شاید از ترس و اضطرابی است که به بیمار دست داده است.

http://www.jataportal.ir


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, ] [ 10:45 ] [ لقمان محمدیان ]

  • اگر در لیوان اول خون غلیظ باشد و هنگام برداشتن لیوان از روی پوست ، لیوان به پوست شخص چسبیده باشد نشان از خطر سکته در اثر غلظت و تکاثف شدید است . این افراد هر لجظه ممکن است دچار عارضه قلبی شوند، خطرناک ترین حالت خون همین  است . از رنگ و بوی آن هم می توان به نوع مزاج و خلط غالب بر آن پی برد. البته سودا غلبه و برتری شدید دارد اما این که سودا از چه خلطی رسوب کرده و به این شکل در آمده مهم است ، از آمیزه با صفرا یا بلغم یا از خود خون و یا سودا در کبد و مبادی دیگر مانند طحال و یا آوندهای خون رسان ، سودا خودش در خودش تغلیظ شده است .
  •  اگر در این حالت خون در همان لیوان اول به نصفه هم نرسد و در لیوان  دوم بند آید . نشان از شدت تکاثف و غلظت دارد. حجام سعی می کند با ازدیاد فشار بادکش و یا طولانی کردن زمان بادکش خون را وادار به خروج کند. باید توجه داشت که :در صورتی که خون بند آمده باشد ، طولانی کردن زمان بادکش موجب بروز تاول های زیاد می شود.
  • اگر خون در لیوان اول غلیظ باشد و به کندی خارج شود اما در لیوان دوم هم خون به همان نسبت از لحاظ غلظت باشد ولی مانند لیوان اول خارج شود نشان از غلظت خون دارد اما این غلظت به آن شدت نیست که در اواخر لیوان اول بند آید و به لیوان دوم نرسد . پس نسبت به حالت قبلی غلظتش کمتر است اما به هر حال این هم خطرناک است.
  • اگر خون در لیوان دوم بشدت غلیظ باشد گرچه به کندی خارج می شود اما به لیوان سوم نمی رسد، یعنی انتهای لیوان دوم بند آید ، نشان از غلظت شدید خون است اما خطرش از حالت قبلی کمتر است .
  • اگر در لیوان اول خون بسرعت و با رقت کافی خارج شود اما در لیوان دوم ناگهان غلیظ شود ، نشان از غلبه صفرا در مبادی سطحی بدن و رسوب سودای در خود تغلیظ شده همراه با صفرای سوخته مبدل به سودا شده در اندام های داخلی بدن مانند کبد و طحال و زهدان و غیره است.
  • اگر خون در هر 3 لیوان حجامت بسرعت خارج شود و شاید در اواخر یا اواسط لیوان سوم کمی سفت باشد نشان از غلبه صفراست . التهاب و گرمای صفراوی بخوبی در آن مشاهده می شود.

 

میزان چربی خون

اگر چربی سخت و غلیظ در خون مشاهده شود به اصطلاح امروز به آن کلسترول می گویند .میزان چربی و کلسترول از مشاهده سطح خون در لیوان حجامت مشخص می گردد . مانند آن که مقداری نفت روی آب ریخته شود . غلبه سودا و صفرای غلیظ با افزایش غیر طبیعی کلسترول در خون حجامت مشخص می گردد.

تری گلیسیرید خون هم مانند آن که شیر با خون مخلوط شده خود را نشان می دهد . اگر میزان تری گلیسیرید زیاد باشد ، مایع سفید یا صورتی بسیار کمرنگ از خون جدا می گردد . غلبه بلغم با افزایش این نوع چربی نمایان می گردد . کبد و معده هر دو در هضم غذا دچار سو مزاج هستند .

اسید اوریک

اگر در خون حجامت ، علامت انعکاس خون نسبت به نور تابیده آن مشاهده گردد ، نشان از وجود اسید اوریک و اوره است . اگر نور را بر خون بتابانید متوجه انعکاس نور از اجسام بسیار ریزی که همچون ستاره در آسمان پر ستاره می درخشند مشاهده می گردد . رنگ خون زرد تیره یا سبز تیره ای است که با رنگ قرمز خون در آمیخته است ، این خون حرارت و گرمای زیادی دارد.

اگر بوی خون از لیوان حجامت استشمام شود نشان از وجود عفونت است . در این حالت گرمای خون چندان بالا نیست . مگر آن که شخص در اثر درگیر شدن خون با عفونت دچار تب شده باشد . هنگام تب شاید بهتر بود حجامت انجام نمی شد.

تذکر مهم :

حجامت نباید در حال گرسنگی انجام شود ، در این صورت  نشانه شناسی های مذکور قابل اعتماد نخواهد بود ، چرا که هنگام خالی بودن معده خون به خوبی به سمت پوست نمی آید و به فرمایش امام صادق (ع) :

(( حجامت مکنید مگر اندک چیزی در معده باشد))

اگر معده در هنگام حجامت خالی باشد ، خون رقیق به سمت داخل کشیده می شود و خون غلیظ نمی تواند خارج شود . باید دستگاه گوارش به رگ های بدن خصوصا رگ های سطحی بدن فشار وارد کند تا خون در شرایط متعادل به سمت پوست برود . اجزای رقیق و غلیظ خون نباید از هم جدا شوند.

 http://www.jataportal.ir


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, ] [ 10:44 ] [ لقمان محمدیان ]

حجامت

 

    1- بادکش معمولی (حجامت گرم وخشک)
 حجامت به دو صورت است :  
    2- بادکش تر

 

قدیم ها برای حجامت یک پشم یا پنبه و چیزی که آتش می گرفت مشتعل می کردند و روی یک خمیری می گذاشتند که خمیر ته لیوان قرار می گرفت و بلافاصله لیوان را روی بدن شخص قرار می دادند تا حالت مکش ایجاد کند و پوست و بافت را داخل لیوان بکشد. این روش را حجامت خشک می گویند، اما حجامت تر حجامتی است که پس از گذاشتن حجامت خشک روی پوستی که بر آمده شده ، برش هایی با تیغ برش انجام می دهند .
بادکش خشک را زمانی انجام می دهیم که می خواهیم باد و گازهای درون اندام ، خصوصا بادهایی که از سردی ایجاد می شوند را خارج کنیم و با می خواهیم مسیر یا مسیر ضایعه یا عضو و یا عاملی را در بدن منحرف کنیم . مثلا می خواهیم سنگی را از کلیه به سمت مثانه هدایت کنیم که زودتر خارج شود ، اینجا از حجامت خشک استفاده می کنیم.


مالش و بادکش برای از بین بردن درد شدید کلیه و خارج کردن سنگ

با روغن پشت کمر را در محل کلیه ها مالش می دهیم تا گرم شود و بعد بادکش را به حرکت در می آوریم . درد کلیه ها با هر شدتی که باشد ساکت می شود و بزودی می شود سنگ را خارج  نمود . بادکش لغزان از طریق سیستم های مداربسته می تواند برای تاثیر روی اندام های داخلی مورد استفاده قرار گیرد ، به عنوان مثال برای خارج کردن سنگ کلیه و یا رفع موانع فیزیکی در علاج ناباروری خانم ها و ده ها مورد دیگر میتوان بهترین نتیجه را از فن آوری  بادکش به دست آورد.
بدترین حالت این است که پشت کمر روی کلیه ها سرما بخورد . لیوان های بادکش برای ساکت کردن هر دردی خوب است . بنابر این وجود این لیوان های دردکش در خانه ها مفید بلکه ضروری است . علاوه بر آن بادکش می تواند دنده شکسته یا فرورفته در قفسه سینه را به حالت اول برگرداند . مهره های جابجا شده ستون فقرات و سیاتیک و دنبالچه را سر جای خودش بر می گرداند . رافع درد شدید پریود در خانم هاست . بادکش می تواند مسیر خونریزی ها را منحرف کند.


حجامت تر
حجامت تر به معنای بادکش گذاشتن و سپس تیغ زدن روی موضع بادکش شده است تا خون از آن به میزان مورد نظر خارج گردد.


انواع و اقسام حجامت تر


مهمترین حجامتی که معروف است  بین دو کتف انجام می گردد و حجامت عام نام دارد.حجامت عام برای بیماری های قلب و برای پیشگیری از تمامی بیماری ها مفید است .

حجامت ها به طور کلی از نظر تاثیر با انواع فصد مقایسه می گردد.

حجامت ساکرال داریم که روی استخوان انتهایی مهره های ستون فقرات برای بیماری هایی مثل بواسیر و  کمردرد و سیاتیک و بیماری های دیگر انجام می شود.

حجامت ساق برای بیماری های دستگاه تناسلی و بیماری های رحمی و واریکوسل و پروستات و همه بیماری های زانو و آرتروز تاثیر مثبت دارد.

حجامت وسط گردن برای درمان بیماری های سر ، مشابه و بدل فصد قیفال است.

حجامت زیر گلو برای بیماری های قلاع یعنی بیماری های دهان ، تیروئید و التهابات تیروئید ، مثلا آفت و زخم های دهان مثل برفک و تبخال و غیرو مفید است.
ناحیه زیر گلو ، زبان و زیر زبان و فک که بصورت فصد و زالو خونگیری می شود، میتواند به وسیله حجامت تیروئید انجام شود.

حجامت در گودی گردن ( نقره) موجب فراموشی می شود و برای درمان کسانی که به حالت جنون رسیده اند مناسب است . به دلیل فشار افکار ناراحت کننده و کابوس ، برای اینکه فراموشی به بیمار دست دهد ، فراموشی او را از آن خاطراتی که باعث ناراحتی می شود رهایی می بخشد

http://www.jataportal.ir


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, ] [ 10:43 ] [ لقمان محمدیان ]

1. درمان و پیشگیري از بیماريها را از اصلاح تغذیه شروع کنید. به پزشکانی که پیرامون تغذیه با شما گفتگویی ندارند اعتماد نکنید، خواه حجامتگر باشند یا پزشک عادي، متخصص باشند یا فوق تخصص!

چرا که اصلاح مزاج و پاکسازي ارتباط عمیقی با بهتر نتیجه گرفتن از حجامت دارد. مصرف منضج و مسهل همانطور که قبلاً توضیح داده شد قبل از حجامت اثر درمانی آن را بسی افزایش میدهد.

 

2. تمام داروهاي شیمیایی از قبیل قرصها و آمپولها و روشهاي جراحی داراي عوارض خطرناکی میباشند، بنابراین از درمانهاي کم خطر و کم عارضه تر بهره بگیرید. حتی استامینوفن و آسپیرین عوارضی شدید در زمینه سازي سرطان کبد دارند و آسپیرین علاوه بر آن زمینه سکته هاي مغزي را مهیا کرده و خود موجب سکته میشود. شاید به جرأت بتوانیم ادعا کنیم که 70 %بیماريها، ناشی از داروهاي شیمیایی است که در طب جدید براي درمان تجویز میشود.

3. هیچگاه با شکم گرسنه حجامت نکنید چرا که این کار موجب خروج مقدار زیادي خون تمیز بجاي خون کثیف میشود.

4. سعی کنید حجامتها را بر اساس روزهاي ماه قمري تنظیم کنید. چراکه حجامت بر اساس ماه قمري تعیین میشود و هر روز آن داراي خواص ویژهاي میباشد.

5. انجام حجامت در روزهاي سیزدهم الی بیست و هفتم ماه قمري مطلوبتر است.

6. حجامت در روزهاي چهارشنبه و جمعه از لحاظ مفید بودن و ضرر داشتن مورد تردید است مخصوصا ظهر جمعه که منع شده است اما با خواندن آیته الکرسی و دادن صدقه درصورت تشخیص پزشک و ضروري بودن آن انجام میشود.

7. حجامت براي هر فرد بسته به طبع و مزاج وي متفاوت است.

8. حجامت براي مزاجهاي بلغمی که در هنگام حجامت بلغم بر آنها غلبه داشته باشد ممنوع است مگر آن که بلغم را با منضج و مسهل دفع کنند سپس در صورت عدم کم خونی حجامت کنند.

9. 24 ساعت قبل از حجامت باید از مصرف تخم مرغ اجتناب ورزید، چراکه همانگونه که تخم مرغ باعث چسبیدن مواد غذایی به یکدیگر می شود در خون هم به همین نحو عمل خواهد کرد.

10 . قبل و بعد از حجامت مصرف آب انار شیرین، شربت سکنجبین، عسلاب، شربت خاکشیر، بهلیمو، سیاهدانه، شربت بیدمشک و آب میوه هاي طبیعی مختلف مفید است، مشروط بر آن که سردي و گرمی شخص در نظر گرفته شود. ماءالشعیر براي مزاجهاي گرم مفید است، خوردن این مواد موجب رقیقتر شدن خون میشود.

11 . حتی المقدور بهتر است از 24 ساعت قبل تا 24 ساعت بعد از حجامت نزدیکی(مقاربت) نداشته باشید.

12 . حجامت براي بانوان هنگام دوران قاعدگی ممنوع است مگر آن که پزشک تشخیص ضرورت داده باشد.

13 . حجامت در روزهاي ماه مبارك رمضان ممنوع است و پس از افطار چنانچه حداقل 2 ساعت از افطار گذشته باشد بلامانع است، به شرط آن که توان شخص کافی باشد.

14 . حجامت از چهار ماهگی به بعد هیچ ضرري ندارد بلکه بسیار مفید است. حجامت در سنین کودکی باعث رشد قد و استحکام استخوانها میشود و ایمنی بدن را در مقابل سرماخوردگیها و بیماريهاي دیگر افزایش میدهد.

15 . براي سنین بیش از 60 سال زالودرمانی توصیه و ارجحیت به حجامت دارد.

16 . حجامت در افرادي که دچار بیماريهاي خونی مانند تالاسمی و سرطان خون و هموفیلی هستند باید با صلاحدید پزشک طب سنتی انجام شود.

17 . جنبه معنوي حجامت را رعایت کنید و با خواندن آیت الکرسی و داشتن وضو و زمزمه کردن صلوات اثرات حجامت را دو چندان کنید.

18 . تعداد دفعات حجامت براي افراد بسته به مزاج آنان متفاوت است. بهتر است با وضع فعلی هر کس حداقل 3 بار در بهار و 2 بار در پائیز حجامت کند.

19 . انواع حجامتها براي افراد مختلف در اندامهاي مختلف بدن انجام میشود. حجامت عام شایعترین حجامتهاست که بین دوکتف انجام میشود، اما حجامت در اندامهاي دیگر هر کدام خواصی در درمان و پیشگیري دارد. حجامت سر، حجامت ساق، حجامت سرین، حجامت اخدعین، حجامت ریه، حجامت کلیه و غیرو از انواع حجامتهاي توصیه شده در طب اسلامی ایرانی است.

20 . هنگام حجامت سیگار نکشید.

21 . پس از حجامت تا 24 ساعت کار سنگین انجام ندهید.

22 . تا 24 ساعت ترشی، ماهی، غذاي شور، چربی و غذاي سنگین نخورید.

23 . زخم حجامت را با عسل یا سرم آویشن یا طبیخ آویشن به تنهایی یا با گل ختمی و تخم گشنیز و روغن مرزنجوش مرهم کنید.

24 . پس از حجامت بهتر است 12 تا 24 ساعت استحمام نکنند.

25 . شستن محل حجامت تا 12 ساعت واجب و احتمال ضرر میرود و نماز خواندن پس از حجامت بلامانع است و طبق فتاوي مجتهدین نیاز به شستشو و استحمام نیست اما زمانیکه این ضرورت از بین رفت (بعد 12 ساعت)برای نماز بعدی باید بشوید  .

26 . اگر هنگام حجامت شخص دچار ضعف و سستی و یا بیحالی و بیهوشی شود، اولین اقدام آن است که سریعاً روي تخت یا زمین دراز بکشد و پاها را به حالت شیب دار قرار دهند تا خون به مغز باز گردد. در این حالت بدن عملیات جبرانی انجام میدهد و خونریزي حتی اگر لیوان حجامت هنوز روي بدن باشد بند میآید. عرق میکند و این عرق کردن نشانه بهبود وضع حجامت شونده است. معمولاً این ضعف و بیهوشی در آقایان اتفاق میافتد و بیشتر در اثر نوعی ترس درونی است و این که بدن افراد ذکور با خونریزي مانند بانوان آشنا نیست.

بهتر است هنگام بیهوشی مقداري آب به روي بیمار بپاشند و شربتی از آب و شکر یا عسلاب و امثال آن به وي بدهند. اگر بیهوشی شدید باشد ممکن است پس از بهوش آمدن دچار حالت تهوع و استفراغ شوند که این هم پس از مدتی برطرف میشود. اگر یکی دو روز پس از حجامت شخص دچار ضعف و سرگیجه شود با پزشک مشورت کند و با خوردن غذاهاي خونساز و داروهاي رساننده خون به اندامهاي بالایی این مشکل را برطرف کند. اگر در حالت غلبه بلغم حجامت صورت پذیرد معمولاً تا چند روز بعد ضعف و سرگیجه ایجاد میشود. در اولین حجامت این حالات در آقایان بخصوص جوانان بوجود میآید و در دفعات بعد بر طرف میشود.

27 . به هیچ وجه نگران سرایت بیماريهایی مانند ایدز و هپاتیت نباشید چرا که وسائل حجامت یک بار مصرف است و اغلب این شایعات از سوي سازمان انتقال خون براي تشویق مردم به خون دادن به نفع سازمان صورت میپذیرد.

28 . اگر به چیزي حساس هستید میتوانید هنگام حجامت آن را به محل حجامت بمالید. پس از چند بار متوجه میشوید که حساسیت شما از بین رفته است.

29 . حجامتها را در مدت تعیین شده توسط پزشک متخصص طب سنتی تکرار کنید تا اثرات حجامت را بخوبی و به وضوح مشاهده کنید.

30 . پس از حجامت از مصرف غذاهاي قوي و چرب به منظور جبران خون از دست رفته خودداري کنید زیرا که خون کثیف از بدن شما خارج شده است که براي بدن مضر بوده است.

http://www.jataportal.ir


 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, ] [ 10:41 ] [ لقمان محمدیان ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

این وبلاگ در جهت آموزش و ترویج پزشکی اسلامی راه ندازی شده است
امکانات وب
ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 55
بازدید ماه : 123
بازدید کل : 91681
تعداد مطالب : 219
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


محکوم کردن توهین به پیامبر

تماس با ما
داستان روزانه