موسسه مجازی طب جامع اسلامی شفای قرآن
‏وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا‏ 
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان موسسه طب جامع اسلامی شفای قرآن و آدرس shefateb.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 



خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
پژوهشگران مرکز تحقيقات علوم دارويي دانشكده داروسازي دانشگاه علوم پزشکي مشهد طي پژوهشي به خواص ضد سرطاني گياه زعفران پي بردند.

به گزارش خبرنگار پژوهشي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه خراسان،‌ دکتر حسين حسين‌زاده، عضو مرکز تحقيقات علوم دارويي دانشگاه علوم پزشکي مشهد با اشاره به اين‌که سرطان يکي از بزرگترين علل مرگ و مير در جهان به شمار مي‌رود و سالانه بيش از شش ميليون نفر جان خود را به دليل اين بيماري از دست مي‌دهند، اظهار كرد: در اين ميان کاروتنوئيدها داراي اثرات ضد سرطاني، ضد جهش زايي و تعديل کنندگي سيستم ايمني بدن هستند و زعفران که از کلاله‌هاي خشک شده گياه زعفران گرفته مي‌شود از جمله منابع سرشار از کاروتنوئيدها است.


وي افزود: در اين طرح که در محيط آزمايشگاهي و بر روي سيب زميني و ميگو صورت گرفت، مشخص شد عصاره کلاله زعفران در مهار رشد تومورهاي سرطاني موثر است.

حسين‌زاده خاطرنشان كرد: همچنين در مطالعه‌اي اثر ضد سرطاني الکلي کلاله زعفران بر روي سلول‌هاي سرطاني انسان بررسي شد که بر اساس نتايج اين تحقيق، کروسين به عنوان مهمترين ماده ضدسرطاني حاوي کاروتنوييد معرفي شد.

وي با بيان اين‌که در طب سنتي نيز از زعفران به عنوان گياهي درماني ياد شده است، اظهار اميدواري کرد كه نتايج اين تحقيقات بتواند در توليد داروهاي مرتبط با درمان و يا مهار بيماري سرطان موثر باشد.

استاد دانشکده داروسازي دانشگاه علوم پزشکي مشهد گفت: در طب سنتي از زعفران به عنوان ضد اسپاسم، کمک كننده به هضم طبيعي غذا، تسکين دهنده ناراحتي‌هاي لثه، ضد آبريزش، آرام بخش، ضد نفخ و افزاينده تعرق ياد شده است.

اين تحقيق با مشارکت دکتر حسين حسين‌زاده، استاد دانشکده داروسازي، دکتر جواد بهروان، استاد گروه فارماکودينامي و سم شناسي دانشکده داروسازي، دکتر محمد رمضاني، استاد دانشکده داروسازي و دکتر خديجه ژاکان از محققان دانشگاه علوم پزشکي مشهد با موفقيت به اجرا در آمده است.

منبع: www.tim.ir


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:سرطان , درمان و مهار آن در طب اسلامی سنتی, ] [ 1:29 ] [ لقمان محمدیان ]

طب اسلامی

1- تغذیه درمانی:

تغذیه درمانی و نگاه به نوع تغذیه، اساس و اصل تمام مكاتب پزشكی جهان، از جمله مكتب پزشكی جامع اسلامی است. این بحث در طب جامع اسلامی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است كه به بحث «اطعمه و اشربه» معروف است.

بحث «اطعمه و اشربه» ، توجه خاصی به نوع، كیفیت و زمان مصرف غذا دارد.

طب جامع اسلامی تغذیه سالم و صحیح را ضامن سلامتی انسان می داند 1 و به همین جهت اولین شیوه از هفت شیوه درمان جسمانی را به این امر مهم اختصاص داده است2.

در نظر گرفتن حلال و حرام بودن غذاها و نوشیدنی ها، و چگونگی حلال شدن و حرام بودن آنها را فقط در تحقیق قواعد تغذیه ای اسلامی می توان به این سادگی و جامعی یافت و این بحث در سایر مكاتب تغذیه ای و درمانی یا مفقود است یا به صورت ناقص و طبق اعتقادات خرافی موجود است 3 .

2- گیاه درمانی:

در طب جامع اسلامی در مورد گیاه درمانی و كیفیت استفاده از گیاهان در شفابخشی تمام بیماری ها بحث مفصلی شده است 4. آیات و روایات و تحقیقات دانشمندان طب جامع اسلامی در این باره بسیار گسترده و كامل است، طوری كه اگر كسی فقط در این روش از درمان موفق به كسب تبحر و تجربه شود، می تواند بسیاری از بیماری ها را درمان کند و در حرفه خود كامل شود 5 .

3- حجامت درمانی:

طب جامع اسلامی، حجامت را سومین ستون طب جسمانی قرار داده است و در مورد حجامت كه قدمت 5000 ساله یا بیشتر دارد 6، نظریه های نوینی را ارائه می دهد، از جمله این كه:

- طب جامع اسلامی اصول سری این شیوه از طب را توضیح داده است.

- روابط مختلف بین بدن و جهان هستی در طی استفاده از این شیوه

- روابط بین مایعات درون اعضاء و اجزاء رئیسه بدن نسبت به ظاهر بدن و محیط اطراف

- توجه به دفع شر موجودات غیر ارگانیك (امواج منفی) در طی انجام حجامت كه با قرائت آیات و دعاهای خاصی انجام می شود.

- شناسایی بی سابقه قسمت های حجامت بر روی بدن انسان

- مشخص نمودن رابطه بین حجامت در قسمت های مختلف بدن و درمان های خاص

- معرفی زمان های مختلف (مفید یا مضر) به جهت انتخاب روز و ساعت و ماه و سال و حالت های مختلف فلكی و نجومی.

4- فصد درمانی:

فصد درمانی (رگ زدن) همانند حجامت درمانی است که با تمام فصد درمانی های قبل از اسلام، هفت خصیصه متفاوت دارد. همچنین بیش از صدها خصیصه متفاوت با گرفتن خون وریدی كه توسط سازمان انتقال خون در طب جامع اسلامی معرفی شده است، دارد.

5- سنگ درمانی:

سنگ های موجود در طبیعت همانند گیاهان و حیوانات دارای خواص مهم طبی و غیرطبی هستند. دانشمندان امروزه به خوبی متقاعد شده اند كه سنگ بر ماده اثر گذار است.

سنگ هم امواج را دگرگون می كند و هم امواجی را از خود ساطع می كند در طب جامع اسلامی هر سنگی، هم به تنهایی معرفی شده 7 و هم در زیر مجموعه سنگ های هم خانواده خود تعریف شده است. حكمای اسلامی با استفاده از هزاران حدیث و روایت درباره ی خواص سنگ ها که از چهارده معصوم «ع» روایت شده است، راجع به سنگ شناسی و كیفیت استفاده از سنگ ها بر اساس شناخت طبیعت 8 آنها، تالیفات و تحقیقات گرانقدری دارند. نقش نگین معصومین دراین زمینه قابل اشاره است.

6- عطر درمانی:

در هیچ مكتب درمانی قبل یا بعد از اسلام، و حتی در هیچ مذهبی به اندازه تعالیم مذهب اسلام، در مورد عطرهای مختلف نظری ارائه نشده است، البته با مراجعه به كتب تدوین شده در مورد عطر درمانی در طب جامع اسلامی، می توان با روحیات و علائم ظاهری و باطنی بیماری ها و كیفیت تاثیر مواد لطیف بر بدن آشنا شد و متوجه طبیعت مختلف عطرها و رایحه های گوناگون و اثرات آنها گردید. عطرها معمولا به طور بسیار ظریف بر محرك های درونی بدن تاثیر می گذارند و موجب درمان می شوند. طب جامع اسلامی علاوه بر شناسایی طبیعت عطرها، این محرك های درونی را نیز معرفی می كند.

7-رنگ درمانی:

در رنگ درمانی اسلامی اعتقاد بر این است كه بسیاری از بیماری ها را می توان فقط با استفاده از رنگ، درمان کرد. البته این درمان باید با مراعات تمام قواعد و اصول رنگ درمانی اسلامی انجام شود.

شیوه استنشاق رنگ كه با استفاده از فن تجسم خلاق اعمال می شود، یا به كار بردن مایعات رنگین یا استفاده از لباس ها، وسایل و سنگ ها با رنگی خاص كه حالت تعادل را ایجاد می كنند، در درمان بیماری های موثر است. البته امروزه تاثیرات انرژیك نامحسوس رنگ بر روی روح و جسم به اثبات رسیده است 9.

در رنگ درمانی اسلامی اعتقاد بر این است كه هر یك از رنگ ها دارای طیفی خاص است كه با ردیفی از طول موج ها ارتباط دارد، یعنی صدها اختلاف رنگ جزئی و نامحسوس وجود دارد كه حضرت علی(ع) در نهج البلاغه به آنها اشاره نموده است و در آیات و روایات در به كارگیری صحیح آنها توصیه شده است.

از آنجا كه میزان ارتعاش رنگ ها یكسان و بسیار شبیه به هم است همه آنها برای چشم انسان قابل رؤیت نیستند. كلمه (نور) كه در برگیرنده انواع رنگ هاست، در آیات و روایات بسیار آمده است و در ابعاد مختلف رنگ درمانی با استفاده از منابع دینی و دستورات پایه ای طب جامع اسلامی این درمان صورت می گیرد.

طول موج رنگ بنفش كوتاه ترین طول موج است و از 380 تا 450 نانومتر بُرد دارد. رنگ قرمز دارای بلندترین طول موج و بُرد آن از 630 تا 730 نانومتر است.

رنگ ها به شیوه های مختلفی بر ذهن و روح و جسم انسان تاثیر می گذارند كه تمام این تاثیرات و كیفیت حصول آنها در رنگ درمانی طب جامع اسلامی بحث شده است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:28 ] [ لقمان محمدیان ]

گل

پیشرفت روزانه و سریع تکنولوژی و تغییرات سریع شیوه زندگی، در کنار همه خوبی‌هایش،‌ صدماتی هم به زندگی ما زده است. محققان توصیه می ‌کنند برای رفع تنش‌های ناشی از این تغییرات، به تمرینات ورزشی و روش‌های خاص تنش‌زدایی‌ رو بیاوریم. آنها می‌ گویند طبیعت راهی آسان برای حفظ و ارتقای سلامت روان، پیش روی ما گذاشته است: گل‌ها.

گل‌ها می ‌توانند تاثیراتی سریع‌تر از آنچه فکرش را بکنید، بر شادی و رضایت‌مندی شما از زندگی و روابط اجتماعی‌تان داشته باشند. هیجان‌انگیزترین نکته درباره این تحقیق جدید این است که این بررسی، باورهای علمی متداول درباره اینکه چگونه انسان‌ها می ‌توانند حالات روزانه روحی‌شان را به ‌گونه‌ای سالم و طبیعی مدیریت کنند، به چالش می ‌کشد....

تیم پژوهشی فوق‌الذکر، ارتباط بین گل‌ها و رضایت‌مندی از زندگی را طی 10 ماه مطالعه روی رفتارها و واکنش‌های روحی شرکت‌کنندگان در این تحقیق به هنگام دریافت کردن گل‌ها یافته‌اند. نتیجه‌ها نشان می‌ دهد گل‌ها متعادل‌ کننده حالات روحی به سمت حالات طبیعی و سالم هستند. گل‌ها اثر سریعی روی شادمانی دارند. همه شرکت‌کنندگان در این بررسی در هنگام دریافت گل لبخند واقعی و هیجان‌زده‌ای در صورتشان نمایان شد و توضیح دادند که چه اندازه احساس شادی فوق‌العاده و احساس سپاسگزاری در آن هنگام داشته‌اند. این واکنش روحی در همه جا و مخصوص همه گروه‌های سنی است و محدودیتی ندارد. گل‌ها اثرات بلندمدت مثبت روی حالات روحی دارند. مخصوصا شرکت‌کنندگان در این بررسی از کاهش استرس، اضطراب و عصبانیت بعد از دریافت گل خبر داده‌اند و توضیح داده‌اند که حد بالاتری از احساس لذت‌بخشی و رضایت‌مندی از زندگی را دارند. گل‌ها می ‌توانند روابط اجتماعی ما را نیز عمیق‌تر کنند و باعث افزایش روابط با خانواده و دوستان ‌شوند. احساسات ما به ما می‌ گویند که گل‌ها ما را خوشحال می‌ کنند و حال علم نشان می ‌دهد که نه تنها گل‌ها ما را شادتر از آنچه فکر می ‌کردیم، می‌ کنند؛ بلکه آنها تاثیرات مثبت قوی روی خوب بودن حالات روحی‌مان دارند.

گل های سرخ و سفید

آثار آرام‌بخش گل‌های رنگارنگ

بشر برای زندگی در طبیعت آفریده شده است. طبیعتی که تنوعی از رنگ‌هاست و او را به حکایت ریشه‌های زندگی متوجه می ‌کند. دقیقا به همین دلیل است که رنگ‌ها حس‌های فیزیولوژیکی را به وجود می ‌آورند. همه رنگ‌هایی که در طبیعت می ‌بینیم چه به صورت نشانه، چه نماد و چه سنبل از نظر روانی اهمیت فراوانی در زندگی ما دارند. رنگ‌های موجود در طبیعت حتی روی عملکرد فیزیولوژیکی و طبیعی بدن ما تاثیر می‌ گذارند و به همین خاطر است که شما در یک محیط سرسبز و با تماشای شالیزار حس متفاوتی دارید نسبت به زمانی که به تماشای یک دشت گل سرخ یا کوه‌های پوشیده از برف می ‌نشینید. ثابت شده است که رنگ‌ها به خاطر تاثیر بر عملکرد فیزیولوژیکی بدن بر روحیه و روان ما هم تاثیر دارند. همین رنگ سرخ ضمن اینکه نماد حرکت است، نماد خطر و هیجان نیز هست و در عین حال از منظر فیزیولوژیکی موجب تند شدن ضربان قلب می ‌شود، اشتها را تحریک می ‌کند و بسیاری موارد دیگر. در مقابل، رنگ آبی سبب آهسته‌تر شدن کلیه کارکردهای فیزیولوژیکی بدن می‌ شود و با کاهش ضربان قلب، حس آرامش را همیشه تداعی می ‌کند. به کار بردن رنگ‌ها در محیط زندگی و طبیعت اطراف مان با توجه به تاثیر آنها بر روان ما می ‌تواند راه موثری در کسب لذت بیشتر در موقعیت‌های گوناگون باشد. مثلا جایی که قرار است کار گروهی در آن مکان انجام شود، برای مثال، افراد خانواده دور هم جمع شوند، صحبت کنند و شاد باشند بهتر است از رنگ‌هایی مثل سرخ، نارنجی و زرد استفاده کرد. تا به حال از خود پرسیده‌اید چرا در همه جای دنیا اقوام و ملیت‌ها و حتی سنین و جنسیت‌های مختلف با تماشای رنگ صورتی حس لطافت، زندگی و نشاط را به دست می‌ آورند؟ چون ما این رنگ را از نخستین جایگاه زندگی‌مان یعنی رحم مادر می ‌شناسیم. محل دلپذیری که همه کودکان آن را دوست دارند و حتی وقتی آنها را از آن محل دوست‌داشتنی خارج می ‌کنند واکنش گریه را دارند. جایی تنگ و کوچک (رحم مادر) تنوعی از فام‌های صورتی را به او می ‌رساند. در واقع چون عبور نور از پرده‌های مختلف صورت می ‌گیرد در چشم جنین این احساس رنگ صورتی به چشم می ‌رسد. جنین از چند ماهگی می ‌تواند رنگ‌ها را تشخیص دهد و نخستین رنگ او صورتی است. این ذهنیت نخستین برای همه ما تداعی‌گر آن محل دلپذیر و لطیف در رحم مادر است. فرقی نمی ‌کند مرد و زن در هر سن و ملیتی که باشند طبق آمار از صورتی به‌ عنوان یک رنگ محبوب یاد می ‌کنند. شاید خالی از لطف نباشد دوباره نگاهی به طبیعت و رنگ‌های آن بیندازید و از آن برای تغییر روحیات خود بهره ببرید و با طبیعت آشتی کنید.

شادی و طبیعت

گل‌ها و روابط دوستانه

تحقیقات درباره جاهایی از خانه که انسان‌ها در آن گل‌ها را قرار می ‌دهند به نتایجی رسیده ‌است. جاهایی از خانه که برای مهمان تدارک دیده شده است مثل اتاق پذیرایی و حال، محل قرار گرفتن گل‌هاست که سمبلی برای سهیم کردن و ایجاد فضای مشترک روحی بین افراد است. گل‌ها احساس مثبت روحی را به کسانی که وارد آن اتاق می ‌شوند القا می‌ کنند و فضا را صمیمانه‌تر می‌ کنند، همچنین جوی دوستانه و اشتراکی را برای افراد حاضر در اتاق ایجاد می‌ نمایند.

تاثیرات بصری گل‌ها

گیاهان فقط تضمین ‌کننده خوراک مثل سبزی‌ها و صیفی‌جات نیستند بلکه اثرات دیگری مثل اثرات بصری و بویایی (معطر بودن) دارند. اول از همه، درباره اثرات بصری گیاهان ما می ‌توانیم از رنگ‌های آنها انتظار اثرات درمانی داشته باشیم. اساسا این حق شماست که رنگ مورد علاقه‌تان را انتخاب کنید. رنگ انتخابی شما نشان‌دهنده حالات روحی شماست و از درون شما تاثیر می ‌پذیرد و آن رنگ می ‌تواند به شما احساس راحتی ببخشد و یا ذهن‌تان را آرام کند.

تاثیر مفید رنگ ها

قرمز: حرارت بدنتان را افزایش می‌ دهد، فشار خون تان را بالا می‌برد و اشتهای تان را زیاد می‌ کند و به شما شور و حرارت می ‌بخشد.

صورتی: شما را جوان‌تر و شاداب‌تر می‌ کند.

نارنجی: اشتهای تان را زیاد می ‌کند و روح تان را تازه می ‌کند.

زرد: باعث سرخوشی‌تان می‌ شود و حس بلندپروازی و رویایی بودن به شما می ‌دهد.

سبز: آرام‌کننده چشم‌های خسته و آرامش بخش است.

آبی: فشار خون‌تان را پایین می‌ آورد و همچنین تپش قلب و اشتهای تان را کنترل می‌ کند.

اگر در رژیم غذایی هستید به خواب تان نیز کمک می‌ کند.

بنفش: آرامش‌بخش است و به بهبود طبیعی کمک می‌ کند.

سفید: ذهن‌تان را نیرو می‌ بخشد و متمرکز می ‌کند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:26 ] [ لقمان محمدیان ]

شیر سویا، شیر جو دو سر، شیر برنج، شیر بادام، شیر فندق و غیره جزو شیرهای گیاهی هستند که یک جایگزین مناسب برای شیرهای تهیه شده از حیوانات محسوب می‌شوند.
آیا شما نیز از این شیرها استفاده می‌کنید؟ آیا می‌دانید چه خواصی دارند؟ چه شیری برای چه نیازی مناسب است؟ برای آشنایی بیشتر با این شیرهای گیاهی با ما همراه باشید.

 

شیرهای گیاهی خواص متفاوتی دارند
برای شروع باید بگوییم که اطلاق نام شیر گیاهی اشتباه برانگیز است. در واقع این شیرها جزو نوشیدنی‌های لبنی نیستند و از ترکیب آب و غلات تهیه می‌شوند.
شاید اطلاق نام نوشیدنی‌های گیاهی خیلی دقیق‌تر و واضح‌تر از شیر گیاهی باشد. در واقع شیرهای گیاهی از غلاتی مثل جو، برنج، گندم و مغزهایی مثل بادام، فندق، گردو و یا از سویا و غیره تهیه می‌شوند.
حال می‌رسیم به خواص آن‌ها! این شیرها فاقد کلسترول، لاکتوز و کازئین و در عین حال سرشار از ویتامین‌هایA ,B ,C و E، املاح معدنی (کلسیم، پتاسیم، منیزیم، فسفر ...) و همچنین حاوی میزان زیادی اسیدهای چرب مفید مثل چربی‌های اشباع نشده می‌باشند.
شیرهای گیاهی برای افرادی که به شیر گاو حساسیت دارند و همچنین برای افرادی که کلسترول بالایی دارند بسیار مناسب است. خواصی که اشاره شد در تمام شیرهای گیاهی مشترک است و در زیر به خواص مخصوص هر کدام از این شیرها اشاره می‌کنیم.

شیر سویا
شیر سویا معروف‌ترین شیر گیاهی محسوب می‌شود که سرشار از کلسیم و پروتئین است.

شیر بادام
شیر بادام مغذی و ضدعفونی‌کننده‌ی روده‌ها است و سرشار از ویتامین‌های A ,B و E و همچنین حاوی میزان زیادی کلسیم، آهن و منیزیم و فیبر می‌باشد.

شیر فندق
شیر فندق سرشار از آهن، کلسیم، منیزیم و اسیدهای چرب اشباع نشده‌ی مونو است. یادآوری می‌کنیم که این اسیدهای چرب از ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی پیشگیری می‌کنند.

شیرِ برنج
شیر برنج شیرین و هضم کننده‌ی غذا است. این شیر حاوی سیلیسیوم است که برای ساخت استخوان‌ها و غضروف‌ها لازم و ضروری است. سیلیسیوم باعث می‌شود که کلسیم و منیزیم بهتر جذب شود.

شیر شاه بلوط
این شیر نیز به طور طبیعی شیرین است و باعث هضم غذا می‌شود. شیر شاه بلوط برای افرادی که از اسید معده رنج می‌برند بسیار مفید است.

مراقب شیرهای گیاهی صنعتی باشید و توجه داشته باشید اگر خودتان دست به کار شده و این شیرها را در منزل تهیه کنید هم سالم‌تر بوده و هم انتخاب‌های گسترده‌ای خواهید داشت. می‌توانید از ارزن، جو و غیره نیز شیر تهیه کنید.

موارد مصرفی شیرهای گیاهی

شیرهای گیاهی طعم‌های مختلفی دارند و شاید لازم باشد چند شیر را امتحان کنید تا شیر مورد نظر و باب طبعتان را پیدا کنید. معمولاً شیر بادام و شیر جو دو سر خوش طعم‌تر هستند.
می‌توانید شیرهای گیاهی شیرین و وانیلی را برای صبحانه انتخاب کنید.
برای آشپزی شیرسویا فوق‌العاده است. این شیر مانند شیر گاو می‌باشد.
شیر بادام نیز یکی از شیرهای چرب محسوب می‌شود و برای آشپزی مناسب است.
در واقع می‌توانید از شیر سویا به جای شیر گاو برای تهیه غذاهایتان استفاده کنید. حتی می‌توانید از این شیر، ماست درست کنید. اما از بقیه‌ی شیرهای گیاهی نمی‌توان ماست تهیه کرد.
می‌توانید از شیر برنج برای تهیه کلوچه استفاده کنید فقط باید توجه داشته باشید که این شیر خیلی زود می‌برد.

طرز تهیه‌ی شیرهای گیاهی
یکی از برتری‌های شیرهای گیاهی این است که می‌شود در منزل تهیه کرد به شرط این که حوصله به خرج داده و برایش وقت بگذارید. علاوه بر این تهیه‌ی این شیرها در منزل به صرفه بوده و سالم‌تر است. البته این کار نیز مانند هر کار دیگری تکنیک‌های خودش را دارد.
تهیه‌ی شیر گیاهی سه مرحله دارد: برای تهیه‌ی شیر گیاهی اول باید غلات، دانه‌ها و مغزهای روغنی یا حبوبات را آسیاب شود.
البته می‌توانید از آرد یا پودر آن‌ها استفاده کنید. سپس به آن آب اضافه کرده و در نهایت صاف می‌کنند. برای تهیه بعضی از این شیرها به فر نیز نیاز هست.

* برای تهیه‌ی 250 میلی لیتر شیر بادام به 50 گرم بادام نیاز دارید. از قبل بگذارید بادام‌ها به مدت چند ساعت خیس بخورند، پوست آن‌ها را بکنید و سپس در مخلوط کن ریخته و با دو لیوان آب مخلوط کنید. سپس این شیر را از صافی رد کنید. شیرتان آماده است. کار سختی نیست. امتحان کنید.

* برای تهیه‌ی دو لیتر شیر سویا، 250 گرم دانه‌ی سویا بخرید. سویاها را یک روز کامل بخیسانید و چند بار آب آن را عوض کنید. اگر دوست داشتید پوست آن‌ها را بگیرید. سویاها را با نیم لیتر آب مخلوط کنید و سپس یک و نیم لیتر دیگر آب به آن اضافه کنید و به مدت 30 دقیقه بپزید. سپس مایع را آبکش کنید و شیر به دست آمده شیر سویا است.

روش دیگر این است که برای تهیه‌ی یک لیتر شیر سویا 125 گرم دانه‌ی سویا آماده کنید. مثل روش قبل سویاها را یک روز خیس کنید. سویاها را حرارت دهید تا آنزیم‌های مولد طعم لوبیا، از بین بروند. برای این کار می‌توانید مدت 2 دقیقه سویاهای خیس خورده را داخل ماکروویو قرار دهید یا این که داخل فر بگذارید. لوبیاهای سویای خیس خورده را به همراه 1 لیتر آب داخل مخلوط کن بریزید و مخلوط کنید.


یا اینکه می‌توانید سویا های خیس خورده را کاملاً آسیاب کنید و با 1 لیتر آب مخلوط کنید. سپس مایع مخلوط شده را آبکش کنید. مایعی که صاف شده است، شیر سویا نام دارد. شیر سویا را مدت 5 تا 10 دقیقه بجوشانید. بعد از خنک شدن، شیر سویا آماده مصرف است و می‌توانید تا 3 روز آن را در یخچال نگه دارید. البته شما می‌توانید با سلیقه و ذائقه‌ی خودتان ابتکار عمل به خرج داده و شیرها را باب میل خودتان تهیه کنید.

تهیه شیر و پنیر از سویا

شیر سویا

حتما مشاهده کرده اید که دانه های سویا به شکل لوبیاست و لوبیای سویا نام دارد. با خیس کردن دانه های لوبیای سویا در آب و خرد کردن و فشار دادن سویاهای خیس خورده مایعی بدست می آید که شیرسویا ( SOY MILK )نام دارد. شما می توانید در منزل نیز آن را تهیه کنید.

این ماده غذایی در چین بسیار مصرف می شود. شیرسویا، مزه لوبیا می دهد که چینی ها آن را دوست دارند، ولی ممکن است شما این طعم را دوست نداشته باشید. البته با روش های خاص در کارخانه می توان این طعم را کاهش داد .

ارزش تغذیه ای شیر سویا :

شیرسویا منبع غنی پروتئین  با کیفیت بالا، ویتامین های گروه B و ایزوفلاوون هاست. لاکتوز (قند شیر) را ندارد، بنابراین برای کسانی که دچار مشکل " عدم تحمل لاکتوز " هستند و همچنین برای افرادی که نسبت به شیرگاو حساسیت دارند و نمی توانند شیر بخورند، جایگزین خوبی است

در کشور های دیگر هنگام تهیه شیرسویا در کارخانه، مواد طعم دهنده (وانیل، کاکائو ) و مقدار زیادی کلسیم یا ویتامین به آن اضافه می کنند.

طرز تهیه شیر از سویا در منزل:

برای تهیه 1 لیتر شیر سویا، حدود 125گرم لوبیای سویا مورد نیاز است. برای تهیه شیر سویا به صورت زیر عمل می کنیم:

1- خیس کردن و گرفتن پوست لوبیاهای سویا:

لوبیاهای سویا را پاک کنید و مدت 10 تا 16 ساعت در آب خیس کنید. در صورت دلخواه می توانید پوست دانه های سویا را بگیرید. گرفتن پوست دانه های سویا باعث می شود مراحل تهیه شیر از سویا بهتر صورت گیرد. یک روش دیگر این است که دانه های سویا را قبل از خیس کردن کمی شکاف دهید. در این حالت پوسته ها به راحتی شل شده و با شستن از سویا جدا می شوند. اگر سویا را شکاف دهید ، زمان لازم برای خیس خوردن آن 6 تا 8 ساعت می شود.

2- حرارت دادن دانه های سویا:

سویاها را حرارت دهید تا آنزیم های مولد طعم لوبیا، از بین بروند. برای این کار می توانید مدت 2دقیقه سویاهای خیس خورده را داخل مایکروویو قرار دهید یا اینکه داخل فر بگذارید.

3- خرد کردن دانه های سویا:

لوبیاهای سویای خیس خورده را به همراه 1 لیتر آب داخل مخلوط کن بریزید و مخلوط کنید. یا اینکه می توانید سویا های خیس خورده را کاملاً آسیاب کنید و با 1 لیتر آب مخلوط کنید. سپس مایع مخلوط شده را آبکش کنید.

4- جوشاندن شیر سویا:

مایعی که از آبکش رد شده است، شیر سویا نام دارد. شیر سویا را مدت 5 تا 10 دقیقه بجوشانید. بعد از خنک شدن، شیر سویا آماده مصرف است و می توانید تا 3 روز آن را در یخچال نگه دارید.

5- طعم دادن به شیر سویا:

برای بهبود طعم شیر سویا، می توانید مقداری نمک به آن اضافه کنید، زیرا شیر گاو هم حاوی مقدار زیادی نمک است. شکلات، وانیل یا طعم دهنده های میوه ای نیز، مناسب هستند.

توفو

توفو (TOFU) ماده غذایی است، که شبیه پنیر است. و با افزودن مواد انعقاد دهنده به شیر سویا بدست می آید. . در حقیقت توفو، همان پنیری است که با انعقاد شیر سویا به دست می آید.

پنیر سویا نیز همانند پنیر معمولی باید در آب سرد و در یخچال نگهداری شود.

ارزش تغذیه ای توفو:

 توفو همانند سایر فرآورده های سویا، LDL (کلسترول بد) خون را کاهش می دهد و مقدار HDL (کلسترول خوب) را در حد طبیعی حفظ می کند، در نتیجه احتمال بیمارهای قلبی را کاهش می دهد.

* پنیر سویا نیز همانند شیر سویا منبع غنی پروتئین و ویتامین های گروه B است. که در رژیم گیاهخواری می تواند جایگزین گوشت شود.

* توفو بر خلاف شیر سویا، حاوی مقدار زیادی کلسیم است که برای جلوگیری از 

پوکی استخوان  مفید است.

* هضم پنیر سویا (توفو ) خیلی آسان است ، زیرا فیبر موجود در دانه های سویا طی عملیات کارخانه ای از آن جدا می شوند.

* توفو همانند سایر فرآورده های سویا، LDL (کلسترول بد) خون را کاهش می دهد و مقدار 

HDL  (کلسترول خوب) را در حد طبیعی حفظ می کند، در نتیجه احتمال بیمارهای قلبی  را کاهش می دهد.

* توفو منبع غنی ایزوفلاوون هاست. ایزوفلاوون ها خطر پوکی استخوان را کاهش می دهند. همچنین احتمال سرطان سینه، سرطان 

پروستات  و عوارض یاسئگی  مثل گرُ گرفتگی و اختلالات روحی را کم می کنند.

طرز تهیه توفو در منزل:

1- برای تهیه 400 گرم پنیر سویا، حدود 2 لیتر شیر سویا و دو قاشق چایخوری سولفات کلسیم طبیعی لازم است. برای تهیه پنیر سویا به صورت زیر عمل می کنیم:

1- جوشاندن شیر سویا : شیر سویا را در یک ظرف بریزید و 5 تا 10 دقیقه به آرامی بجوشانید. سپس آن را خنک کنید تا دمای شیر به 70 درجه سانتیگراد برسد.

2- سولفات کلسیم، یک ماده منعقد کننده و در حقیقت "مایه پنیر" است. دو قاشق چایخوری سولفات کلسیم طبیعی را در یک لیوان آب گرم حل کنید. هر چقدر مقدار سولفات کلسیم کمتر باشد، توفو نرم تر و هر چقدر مقدار سولفات کلسیم بیشتر باشد، توفو سفت تر می شود.

3- محلول حاوی سولفات کلسیم را به آرامی در شیر سویای گرم بریزید و آن را هم بزنید. اگر بعد از افزودن محلول سولفات کلسیم ، باز هم قسمتی از شیر به حالت شل باقی مانده بود، یک مقدار دیگر سولفات کلسیم اضافه کنید.

4- اگر تمامی شیر سویا، منعقد شد( دلمه بست) و مایع آبكی زرد رنگی روی آن دیده شد ، یك پارچه سفید تمیز را در یك آبكش قرار دهید و شیر منعقد شده را روی پارچه بریزید . لبه های پارچه را روی پنیر برگردانید. سپس یك بشقاب ملامین پهن را روی پارچه ی حاوی پنیر قرار داده و یك وزنه یك كیلویی را مدت 20 دقیقه روی بشقاب بگذارید تا آب زردرنگ پنیر از آن جدا شود. بعد از این مدت پنیر آماده است. آن را برش دهید و در یك ظرف آب سرد قرار دهید. سپس ظرف را در یخچال نگه دارید و هر روز آب آن را عوض كنید.

نیره ولدخانی


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:شیر سازی گیاهان در طب سنتی, ] [ 1:23 ] [ لقمان محمدیان ]

پوکی استخوان یا بیماری خاموش چهارمین عامل مرگ و میر در جهان شناخته شده و از هر زن بالای 25 سال 1 نفر مبتلاست.


اخیراً یک درمان ساده و عالی برای آن پیدا شده، این راه حل نتیجۀ 7 ماه تحقیق در بیمارستان بقیه الله است.


هر روز صبح ناشتا 3 قاشق مرباخوری پودر سنجد (شامل پوست، گوشت و هسته) رادر یک لیوان شیر داغ زده و نوش جان کنید.

 

از عطاری های مطمئن فقط این پودر را خریده و در یخچال نگه داری کنید.


به تمام عزیزانتان این مطلب را  آموزش دهید؛ به خصوص برای افراد مسن که با یک زمین خوردن ساده دچار شکستگی شده و ممکن است در اثر عمل جراحی دچار آمبولی و فوت شوند.

در روایتی از رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و اله هست که فرمودند :

سنجد پوستش پوست و گوشتش گوشت و هسته اش استخوان میرویاند



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:18 ] [ لقمان محمدیان ]

نشانه هاي فراواني خون هفت نوع است:

1) سرخي رنگ صورت

2) دميدگي و پري (طول و عرض، ارتفاع) رگ ها

3) غلظتي نبض

4) حس سنگيني و ماندگي، درون تمام بدن و اندام ها

5) احساس حرارتي خوش درون تمام اعضا

6) سستي و دشواري حركت

7) آروزي ميل به غذا با احساس گرسنگي

هرگاه از اين نشانه ها داخل عضوي باشد نشاني كه خاصه ان عضو است پديد مي آيد و خون بدان عضو ميل مي كند، چنان چه در سر حركت شريان قوي و ضربان در سر پديد مي آيد. اگر به جانب كبد ميل نمايد باعث سوزش در جگر مي شود. در معده با احساس گرسنگي و تغيير مزاج و در طحال با تظاهرات اختصاصي و سوزش ان همراه است. علائم كلي ديگري شامل سرگيجه، خارش چشم و صورت، شيريني طعم دهان و خنده هاي   بي سبب در غلبه خون وجود دارد.

نشانه هاي تباه شدن خون در بدن:

نشانه هاي فساد خون سه چيز است:

يكي : ان كه رنگ صورت بيمار تغيير كند.

دوم: نبض قوي گردد.

سوم: حس درد و ناخوشايندي پديد آيد.

پس هرگاه خون فاسد شد، رنگ صورت بيشتر مواقع به سرخي متمايل مي گردد و زماني كه به علت بلغم باشد رنگ صورت به سپيدي و اگر سودا باشد به تيرگي وسياهي        مي گرايد و اگر از جهت تيزي حرارت صفرا باشد به زردي مي گرايد. اگر در خون فساد ايجاد شود. اگر دست به هر عضوي بزنند درد مي كند، گاهي بعضي نواحي خاص مانند محل زخم درد مي كند و اگر مدتي بگذرد و فصد يا حجامت ننمايد به تب مبتلا مي شود كه جوش ها و طاعون بد به وجود مي آيد و اگر نيرو تدارك نشود از بين مي رود. بالاخره بخار فاسد كننده ي خون به دل مي رسد و بيمار را هلاك مي نمايد.

حالات خون پس از گرفتن

پس از گرفتن خون چهار موضوع را بايد جستجو كرد:

1) رنگ

2) قوام

3) بوي آن

4) آن كه خون را در ظرفي پوشش دار قرار داده و بعد از يك ساعت به آن نگاه مي كنند؛ اگر خون خوشبو داراي قوام معتدل و رنگ ان طبيعي باشد سالم است.

خون صفراوي رقيق تر از معتدل و از سرخي به زردي مايلمي شود و بسيار گرم و بوي آن تيز و شديد است و دير لخته مي گردد و طعم تلخ دارد.

خون بلغمي به محض خروج رقيق و كمتر گرم است. زود غليظ و لخته مي شود و بوي ضعيف دارد اما اگر عفوني باشد بوي بد و ناخوشي مي دهد و بعد از يك ساعت آبي رقيق بر روي آن ظاهر مي شود.

خون سودايي غليظ و سياه و بوي بد دارد و بوي ترشي مي دهد  و زود لخته مي شود. اگر مقداري آب در آن بريزند و تكا ن بدهند رشته رشته مي شود (چون ليف) و از آن آبي كبود جدا مي شود . هرگاه اين سه نوع خون، سوخته شود قوام يافته و غليظ مي گردد و بوي ناخوشايند مي دهد.

عوامل فاسد خون:

بر سه نوعند:

1) تدبيرهاي بد در غذاهاي گرم و چيزهاي تند و تيز و شراب كهنه و آن چه مانند آن است.

2) گرمي مزاج دل و جگر به خصوص در سال هاي جواني و فصل تابستان

3) فساد به علت تغيير نظام فصل هاي سال و بادها و باران ها و غبارهاي فراوان.

خون در هر مزاج و سال عمر:

مزاج سودايي خشك و خون ان تيره و مزاج هاي مرطوب سرد و تر و سرخي خون آن ها كمتر است. رطوبت، خون را غليظ مي كند. مزاج صفراوي رقيق تر است. اما در كودكان خون، رقيق و ضعيف و در جوانان غليظ و سرخ و بین ميان سالان به سياهي مي گرايد و غليظ مي باشد و خون پيران رقيق و ضعيف (كمرنگ) است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:17 ] [ لقمان محمدیان ]

 

** آیا می دانید چرا خانمهای ایرانی درزمان گذشته پس از چندین با وضع حمل و بدون خوردن قرص آهن دچار کم خونی نمی شدند؟؟ولی اکنون قبل از وضع حمل وقتی به محض ورود به سن بلوغ وبا مصرف زیاد قرص آهن هنوز دچار کم خونی هستند!!

 

** به نظر شما علت بروز کیست های تخمدان در خانمهای جوان طی 50سال اخیر چیست ؟؟
** علت لکهای پوستی درمان نشده توسط داروهای جدید را در چه می بینید؟؟
** بروز اضطراب ،خواب بی کیفیت، پایین آمدن آستانه تحمل وبیماریهای گوارشی را چگونه ارزیابی می کنید ؟؟
** چرا بعضی روزها دچار افسردگی ،کسالت، بی حوصلگی وبدخلقی به ظاهر بی دلیل می شویم؟؟
** آیا بین روزهای ماه وتغییرات خلق وخو وضعیت موجودات عالم ارتباطی وجود دارد؟؟
** آیا ازسردی ،گرمی، تری، خشکی اطلاعی دارید؟؟

جواب مواد فوق هزاران پرسش بی پاسخ دیگر از علم پزشکی را میتوانید درعلم طبع شناسی و مزاج شناسی بیابید . آیا این را می دانستید ؟؟

چه غذاهایی اسیدی (بلغم زا) می باشد؟

غذاهای سرد مثل ترشیجات (سرکه ها)-آبغوره-مرکبات(پرتقال-لیمو ترش-لیمو شیرین-نارنج- نارنگی-...)-لبنیات(ماست-دوغ-غارا- ...)- جو – عدس-برنج-ماش-کدو خورشتی- سیب زمینی – کاهو- خرفه- گوجه- رب – سس= نوشابه- گذمک – شاه توت- توت فرنگی- هلو- آلبالو-زردآلو- کیوی- خیار- تمر هندی-  گوشت های سرد ( گاو – گوساله – بز - مرغ صنعتی امروزی – ماهی – میگو-سیرابی و شیرازدان – اردک) ...

در طب سنتی به چنین غذاهایی ، سرد و تر( مواد بلغم)گفته می شود.

پس بايدگفت : غذاهای اسیدی- غذاهای سرد ← بیماری ام اس MS.

درمان بیماری ام اسMS: باید غذاهای گرم و خشک و بصورت مستمر معذفی شود.( غذاهای دارای آلاکوز بالا)-یبوست نداشته باشد(برگ سنا بخورد)-عصبی نشوند(دم کرده بادرنجبویه یا به لیمو یا با عسل بخورند) و با رعایت نکات ظریف دیگر زیر نظر پزشک سنتی حاذق

غذاهای گرم و خشک برای بیماری ام اس: گوشت(شتر- گوسفند- بوقلمون-بلدرچین-کبوتر – سار)نخود – لپه – دال عدس- پسته- بادام-فندق- بادام هندی- بادام کوهی-نارگیل- شاه دانه-انواع سبزیجات-پیاز-پیازچه-سیروموسیرانواع کلم-کنگر-ریواس-توت خشک-تمام ادویه جات- خرما – موز – سیب – انجیر- آناناس- گلابی- خربزه-طالبی- گندم-بادام- انگور- کشمش- مام گیاهان دم کردنی(اویشن-گل گاوزبان-بادرنجبویه-به لیمو-چاه کوهی- پونه-دارچین-زنجبیل-هل – سنا - ...)

بیماری ALS و بیماری های هم خانواده ام اس نیز به همین صورت و زیر نظر پزشکان طب سنتی و حاذق درمان می شود.

 ضعف حافظه و فراموشی(الزایمر):

با تغذیه مناسب میتوان ضعف حافظه(الزایمر)را برطرف نمود.

مفید برای حافظه

  • قندهای طبیعی: عسل و کشمش-مویز-انجیر- توت
  • پیاز-عدس-سالاد با سس طبیعی- لیمو ترش و روغن زیتون
  • به لیموباعث حافظه- تقویت معده- تپش قلب- سردرد- خستگی روحی
  • بادرنجبویه باعث تقویت حافظه و آرامش و رفع استرس- ازدیاد خواب
  • کندر

مضر برای حافظه

  • لبنیات (ماست. دوغ-پنیر-شیر-غارا (باعث تخریب مغز و اعصاب می شود ))
  • ترشیجات
  • میوه جات ترش و کال
  • گشنیز
  • طبخ غذا در ظروف آلومینیوم(ظروفی که فعلا به نام رویی نامیده می شود)

 

 عوامل ریزش مو :

مهمترین عوامل ریزش موی انسان به قرار ذیل می باشد.ولی متاسفانه فقط درمان و عوامل خارجی آن را موثر می داند که اکثرا بی فایده می باشد.

عامل

علت

درمان

یبوست

چای- سرخ کردنی-غذاهای آماده و ساندویچی

ملین ها: خاکشیرجوشانده-روغن زیتون- سوپ جو- پاچه – سیراب و شیردان-دم کرده برگ سنا

غذاهای سرد(دارای اسید)

ماست و دوغ و لبنیات و ترشیجات

نخوردن لبنیات و ترشیجات – خوردن غذاهای گرم و دم کردنی ها -

عصبی بودن

یبوست – غذاهای سرد- چای زیاد-فقر غذایی- عوامل استرس زا

خوردن شربت بادام- دم کرده باد رنجبویه-دم کرده به لیمو- دم کرده گل گاوزبان- نخوردن چای-خوردن سالاد زیاد با سس طبیعی

فقر غذایی

خوردن غذاهای مانده و فاسد – یبوست- چای

نخوردن چای-خوردن سالاد زیاد با سس طبیعی

ارثی

افراد دارای طبع سرد اکثرا طاس

دراین حالت درمان ندارد یعنی اصلا طاسی بیماری نیست مثل کسی که موهای بور و چشم زاغ داشته باشد

غذاهای آلوده

ساندویچ ها –روغن – سرخ کردنی – آماده  و مانده-

تنقلات مصنوعی – غذاهای صنعتی و ...

عادت به خوردن غذاهای طبیعی و گیاهی

خارجی

شستشو دهنده ها – آلودگی هوا

شستشو با شستشو دهنده های طبیعی و گیاهی(گل سرشور-هزارچم-صابون زیتون رودبار-صابون پیچ محلی و غیره)

مصرف داروهای اعصاب و هورمونی نیز یکی از عوامل مهم می باشد.

متاسفانه درمان امروزی فقط از طریق شامپو ها و شستشو دهندهاست هیچ انسان عاقلی برای جلوگیری از ریزش و زرد شدن برگ های درخت اقدام به شستشو و رنگ آمیزی برگها نمی کند بلکه از طریق خاک و غذا و کود اقدام به درمان ریزش و زرد شدن برگهای درخت می کند. 

 سودا(اگزما exema Eczema)  چیست ؟ - درمان با غذا

اگر تغذیه نامناسب باشد و با افراط در مصرف نوعی غذای سالم بوجود آید خلط سودا در بدن افزایش پیدا کرده و سبب بروز عارضه پوستی انسان می شود.

1-     باید در نظر داشت تغذیه انسان فقط خوردن نیست. صدای ناهنجار-غم زیاد-بوی بد-محیط نامناسب-مکان نامناسب زندگی و ... نیز نوعی تغذیه ناسالم می باشد.

2-     حساسیت به پوست یعنی اهمیت داشتن پوست و دستها برای یک نفر نوع بروز افزایش خلط را در عارضه پوستی قرار میدهد مثلا اگر یک هنرمند سودا آن آب مروارید است. یک دونده و یا کاسب سودای آن رو ماتیسم است. و یک خانم سودای آن لکه های سیاه در دستها و بدن و گردن است . و یک آرایشگر سودای مو یعنی موهای سفید و یا سودای ناخن(کجی ناخن) می شود و ...

بیماری سودای پوستی یا اگرما بعلت عوارض پوستی از ازدیاد خلط سودا در بدن حادث می شود و تغذیه یکی از عوامل بروز آن می باشدو بهبودی آن نیز با غذا میسر می باشد. بنده حدود 15 سال بود به این بیماری دچار بودم که با تغییر رژیم غذایی مناسب بهبود یافتم. ابتدا غذاها به سه دسته تقسیم میگردد:

1-     غذاهای مضر

2-     غذاهای بی تاثیر

3-     غذاهای مفید

در کنار توصیه به خوردن غذاهای مفید مواردی از جمله یبوست و درگیریهای عصبی(حساسیت شدید به نوع و مکان بروز بیماری) هم مانع علاج این بیماری است که در صورت وجود آن توصیه های غذایی و روانشناسی برای جلب توجه نیز میشود.

غذاهای مضر :  ترشیجات-لبنیات(ماست.دوغ.پنیر.کشک. غارا.دوغ...)-گوجه-رب-سس-بادمجان-تخم مرغ-غذاهای مانده-ساندویچ ها-خیارشور-مرغ صنعتی-گوشت گاو و گوساله و بزو اردک و ماهیها و میگو-سیرابی-گرمک-هندوانه-کیوی-گیلاس-هلو.زردآلو-آلو-باقالی-عدس- ماش-برنج ساده-جو-ذرت-گشنیز-آب یخ-میوجات ترش-نارنگی-نارنج-لیموترش-سیب زمینی-تخمه کدو-بامیه-نخودفرنگی-...صدای ناهنجار-خبرناگوار-غم-صحنه های ناهنجار-بوی بد ...

غذاهای مفید و درمانگر: انواع لوبیا-سویا-هویج- طالبی-خربزه-پاپایا-نارگیل-آناناس-گلابی-انبه-خرمالو-گندم-توت-روغن کنجد-روغن زیتون-ارده-انگور-شیره انگور-کشمش-مویز-بادام-بادام زمینی-گوشت(شتر-گوسفند-مرغ محلی-کبک-بلدرچین-سار-گنجشک-کبوتر-آهو-دل و قلوه)-جگر-حلوا-سبزی(تره)-انار-سیاه دانه-مقدار بسیار کم اسفند روزانه بلعیده شود.

غذای نسبتا مفید: بهتر است مصرف شود: سبزیجات-ادویه-خرما-سیب-نخود-دال عدس-بادام هندی-بادام کوهی-پسته-فندق ....

 درمان دیابت (قند خون) :

غذاهای مفید :

سوپ جو+سیراب و شیردان+پاچه گوسفند

خورشت آلو+اسفناج+قارچ

جو- لوبیا چشم بلبلی-فندق-دارچین-زعفران-شنبلیله-بذرشنبلیله-کرفس-هویج-پیاز-سیر-عسل-توت خشکه-سرکه سیب

درمان گیاهی: کلپوره 50 گرم، لیمو عمانی با پوست و دانه 50 گرم، بذر شنبلیله 100 گرم ، قره قات 50گرم ، عدس الملک 52 گرم، نارنج 2 عدد، گزنه 50 گرم، ریشه بادام 50 گرم- نارنج ها را از وسط بریده و دانه هارا جدا نموده، خشک کنید.همه مواد را آسیاب کنید و با هم مخلوط کنید. روزی سه مرتبه و هر بار یک قاشق مرباخوری از ایمن مخلوط را در یک استکان آب ولرم ریخته با یک قاشق عسل هم زده و قبل از غذا بخورید.

این نسخه برای افرادی است که انسولین مصرف می نمایند.رژیم غذایی برای این افراد، در شبانه روز یک وعده غذای پخته به همراه سالاد و دو وعده دیگر غذای خام بخورند.

 

 

طبع انسان سه نوع است : 1- سرد2-گرم3-معتدل

1-     افراد دارای طبع سرد : ظاهری سفید گونه دارند معمولا چاق هستند.افراد چشم آبی و یا چشم زاغ و یا مو بور و بلوند دارای طبع سرد هستند.افرادی که سرهای طاس دارند.و موهای لخت نیز دارای طبع سرد هستند. این افراد سحرخیز نیستند و معمولا  دیر عکس العمل نشان میدهند و کند و چاق و با خوردن غذاهای سرد شل و تنبل و بلغمی می شوند.

2-     افراد دارای طبع معتدل: دارای خصوصیات مشترک طبع سرد و گرم میباشد. خیلی دیر بیمار می شوند.

3-     افراد طبع گرم : ظاهری سیاه گونه دارند و موهای فر و مجعد و خشک و سرهای پرمو-سحرخیز و عجول و هیچ گاه دیر به محل کار و وعده نمیرسنذ.لاغر اندام و غداهای گرم به آنها سازگار نیست.بیشتر بیماریهای کبدی صفرایی میگیرند.

مزاج انسان ها چهار حالت دارد:

1-     صفرا : مزاج تابستانی-آتش-گرم و خشک-کبدی

2-     دم : مزاج بهاری – هوا – گرم و تر – خون

3-     بلغم : مزاج زمستانی – آب – سرد و تر – اعصاب و مغز

4-     سودا : مزاج پاییزی – خاک – سرد و خشک – طحال

پس انسان باید به غذای خود بنگرد(سوره عبس آیه 24)

لیست غذاهای مضر و زیان آور برای انسان :

لبنیات صنعتی(ماست-دوغ-شیر-پنیر-کره ...)-چای- چای سبز-قهوه- نسکافه- شیرینیجات قنادی(هر چیز که شکر دارد)-سرخ کردنی-سس های صنعتی-گوجه فرنگی-رب گوجه-بادمجان-ترشیجات با سرکه صنعتی- غذاهای آماده و ساندویچی(سوسیس.کالباس .پیتزا.همبرگر و ...)-ماکارونی-مرغ و تخم مرغ صنعتی-ماکروفر شده-نوشابه ها – تنقلات صنعتی(کیک-چیپس-پفک-شکلات-کام-کیک-بیسکوئیت-ساندیس-سوهان-گز-فرنی- بستنی-کنسروها-کمپوت ...)-غذاهای مانده-گوشت زیاد-گوشت گاو و گوساله-دخانیات-نوشیدن مایعات همراه غذا


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:15 ] [ لقمان محمدیان ]

خواص زالو انداختن:

زالو انداختن براي سياه شدن وبي حسي انگلشت هاي دست و پا، سياه زخم واريس گرفتگي عضلات پا و حرارت پا و نيز براي درمان مفاصل، در رفتگي، ضرب ديدگي و اب آوردن زانو مفيد مي باشد و بهتر است 3 زالو انداخته شود. براي درد ماهيچه هاي ران، بواسير و انشقاق از محل بواسير نافع است ناراحتي هاي بيضه، اعم از خارش، تورم و ضرب ديدگي بيضه ها و درمان پورستات از زير آن و از پشت بيضه ها، باد فتق و باد نافع با اين كار درمان مي گردد. براي نارحتي هاي زنان، كه ترشح از رحم ندارند، آوردن گوشت اضافه، درد فرج و رحم نافع است. براي فرو رفتن دنده ها در محل فرورفتگي دنده ها و قطع نخاع از محل دنبالچه كه بهتر است 5 تا 6 زالو انداخته شود براي خشك شدن   عضله ي گردن، كوفتگي سرشانه و مفاصل ان و كساني كه مفصل شانه ي آن ها زود به زود در مي ورد( مانند ورزشكاران) نافع است. براي ناراحتي هاي گوش، اعم از قرمز شدن تورم، شكستگي و صدا دادن گوش موثر است. در مواردي كه جوش در دمل و غده بر روي سرايجاد مي شود براي كساني كه پيشاني شان درد مي كند درد گيجگاه، قرمز شدن و خوني شدن چشم گرفتگي مجراي اشكي پليپ بيني جوش هاي بيني و صورت قرمز شدن روي بيني نافع است. براي درد دندان و لثه كه بايد زالو از كنار شارب (سبيل ) انداخته شود و دندان كرم خورده كه بايد داخل دهان و روي همان دندان قرار گيرد. براي زخم دهان ولثه از زير چانه، براي ورم گلو  ولوزه و گواتر از همان محل مربوطه، براي درد سينه و پستان زنان كه درد مي كند و يا نمي توانند شير بدهند ويا نمي توانند با شوهر خود آميزش كنند، انداختن زالو مفيد و موثر خواهد بود.

طرز انداختن و برداشتن زالو:

براي انداخت زالو  بهتر است از استكان كوچكي استفاده شود .براي كار بايد به تعداد مورد لزوم زالو داخل ان قرارگيرد و دهانه ي استكان را به ناحيه ي درد بچسابند تا زالو ان قسمت را بگيرد و شروع به ميكدن نمايد. هر گاه زالو باد كرد، خودش خواهد افتاد و چنان چه بخواهد زودتر از موعد زالو را بر دارد، كمي نمك بر روي آن بپاشيد، انگاه زالو خواهد افتاد.

اگر كسي براي خود زالو تهيه كرده و مي خواهد دوباره در منزلش از ان استفاده كند،

مي توان زالو را در محل مناسب مانند حمام و يا نزديك لوله فاضلاب با پايش به ارامي لگد نمايد تا زالو خون ميكده را خالي كند وبعد ازشست وشو مي تواند زالو را روز ديگر استفاده كند. ناگفته نماند كه اين زالو فقط براي يك نفر قابل مصرف مي باشد.

براي بند آوردن خون زخم زالو بهتر است از خاكستر چوب حصير يا زرد چوبه استفاده كرد. اگر كسي خونش رقيق باشد (فقط با حجامت كردن مشخص مي شود كه خونش رقيق است) بايد قبل از اين كه زالو بيفتد ان را بردارد، زيرا كسي كه خونش رقيق باشد خون زخم ديرتر بند خواهد آمد. ولي اگر كسي خونش غليظ باشد بهتر است بگذارد كه زالو خود بيفتد.

بايد توجه داشت كه كسي كه زالو مي اندازد، بايد ابتدا حجامت كرده باشد و پس از آن زالو بيندازد، چرا كه بدن او به جابه جايي خون و كم شدن ناگهاني خون عادت كرده وبدنش دچار غش و ضعف ( در افراد ضعيف) نشود.

نگهداري زالو مستلزم به وجود اوردن شرايط خاصي براي ان است. براي اين كار بهتر است كه ان را در ظرف ابي گذاشت كه هميشه سرد و خنك باشد و كمي خاك رس و ياگل خاك رس داخل ان انداخت تا زالو از گل رس تغذيه  نمايد وضعيف نشود. براي ناحيه ي سر، بهتر است زالوهاي كوچك را انتخاب كرد و براي دست و كمر و پاها از زالوهاي بزرگ تر استفاده مي شود. ناگفته نماند، زالو براي حيوانات بيمار هم مورد استفاده قرار مي گيرد، از جمله در حيواناتي مانند گاو براي ناراحتي پستان و تب پستان و ... در پرندگان همچون كبوتر براي نارحتي بال و ورم شكم پرنده كاربرد دارد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:10 ] [ لقمان محمدیان ]


كيسه صفرا: كيسه اي كوچك معمولا در سمت راست شكم و زير دنده ها، در انتهاي كبد قرار دارد كه به صورت گلابي شكل است و صفراي توليدي كبد را ذخيره مي كند تا وقتي كه نياز به صفرا براي هضم غذا باشد، صفراي ذخيره شده را به اثني عشر يا روده دوازده(دوازدهه) بريزد.
البته گاهي به طور طبيعي در قسمت چپ شكم قرار دارد و با تشكيل سنگ، سمت چپ شكم نزديك معده درد مي گيرد.

صفرا چيست؟


صفرا زرد رنگ با طعمي تلخ و داراي املاح معدني به اسم "بيلي روبين" است كه در مجاورت هوا سبز رنگ مي شود و عامل حل كننده چربي هاست و به اين علت ترشح مي شود تا چربي ها هضم شوند.
اما وقتي رسوب مي كند "سنگ كيسه صفرا" بوجود مي آيد.
اگر به موقع ترشح نشود باعث ايجاد سوء هاضمه خواهد شد و مشكلات و عفونت هاي روده هم بيشتر مي شود.
اگر به عللي صفراي كمي ترشح شود يعني كيسه صفرا برداشته شود يا مجراي آن گرفته شود و كبد صفرائي براي ذخيره كردن نداشته باشد و مجبور باشد با شروع غذا خوردن شروع به توليد صفرا كند شخص معمولا "يبوست مزاج" پيدا مي كند كه در طب طبيعي "ام المرض"يا ريشه اصلي بيماري هاي متعددي است.
اما هرچه مدفوع زردتر باشد صفراي آن بيشتر است.
ترشح صفرا به هضم غذا كمك مي كند و تخليه معده و روده ها را آسان مي كند و در دفع سموم نقش مهمي دارد.

http://www.arezoha.sayekavir.com/
علت تشكيل سنگ كيسه صفرا:
بر اثر رژيم بد غذايي ممكن است كار كبد مختل شود و به جاي توليد صفراي رقيق، صفرا غليظ تر توليد شود و به مرور توليد سنگ كند يا گاهي اوقات بر اثر حمله ميكروب ها و ورم كيسه صفرا و تجمع صفرا - كه در حالت عادي رقيق است- كم كم توده هايي سنگ شكل تشكيل مي شود كه راه خروج صفرا را بسته و باعث انسداد آن شده كه صفرا وارد خون مي شود البته عوامل ديگري هم براي تشكيل سنگ وجود دارد.

علائم سنگ كيسه صفرا:
درد شديد در ناحيه راست يا گاهي هم چپ شكم زير دنده ها، زردي سفيدي چشم، ضعف و بي حالي غير طبيعي، تلخي دهان بخصوص صبح ها بعد از بيداري، خشكي زبان و بار دار بودن آن، عطش، ضعف اشتهاء، بد حالي هاضمه بخصوص موقع خوردن غذا و كمي اسهال

 
Join Gevo Group

 
از بین بردن سنگ کیسه صفرا با
استفاده از روش طبیعی
 
این روش در مورد افراد بسیاری موثر واقع شده است. اگر شما استفاده کردید و مفید بود لطفا آن را به دیگران هم توصیه نمایید.
هیچ هزینه‌ای را به دکتر نمی‌پردازید و فقط سود ان نصیب استفاده کننده می‌شود و شما که معرف این روش بوده‌اید اجر می‌برید.
ما سنگ کیسه صفرا را در حالت عادی مورد اعتنا قرار نمی‌دهیم و در صورتی که همه دارای سنگ کیسه صفرا هستند.

بیشتر مواقع علت سرطان کیسه صفرا همین سنگ کیسه صفرا است. سرطان هم می‌تواند اولین ناراحتی کیسه صفرا نباشد.

دکتر چیونان چینی معتقد است که مسایل متعدد دیگری نیز می‌تواند باعث سرطان شود ولی این هم یکی از آنهاست.
تحقیقات در چین نشان داده است که اغلب کسانی که دچار سرطان می‌شوند سنگ هم دارند. ما همه سنگ کیسه صفرا داریم و مهم نیست که کوچک است یا بزرگ یا تعداد ان زیاد است یا کم ولی داریم.
یکی از عوارض سنگ کیسه صفرا احساس نفخ و سنگینی است بعد از یک وعده غذای همراه با پرخوری. احساس می‌شود که غذای خورده شده هضم نمی‌شود. اگر جدی‌تر شود احساس درد در ناحیه کبد است.
بنابراین چنانچه فکر می‌کنید شما هم سنگ کیسه صفرا دارید ما روش زیر را جهت دفع طبیعی انها به شما پیشنهاد می‌کنیم.
این روش برای کسانی که دارای کبدی ضعیف هستند نیز مفید فایده است چون کبد و کیسه صفرا در کنار هم ومکمل هم هستند.
رژیم:
١) برای پنج روز اول، هر روز ٤ لیوان آب سیب یا این که ٤ یا ٥ عدد سیب میل نمایید. هر کدام که ترجیح می‌دهید. البته آب سیب باعث نرم شدن سنگ‌ها می‌شود. در طول این 5٥ روز وضعیت غذایی‌تان همان وضع معمول خودتان است.
 
٢) در روز ششم شام میل نکنید.
 
٣) در ساعت ٦ بعد از ظهر، یک قاشق چایی خوری سولفات منیزیم (اپسوم سالت) را با یک لیوان اب ولرم میل کنید.
 
٤) در ساعت ٨ بعد از ظهر نیز مورد ٣ را تکرار کنید. سولفات منزیم موجب باز شدن مجرای کیسه صفرا می‌شود.
 
٥) در ساعت ١٠ بعد از ظهر نصف فنجان روغن زیتون را با نصف فنجان آب لیموی تازه بخوبی مخلوط کنید و میل نمایید. روغن زیتون در واقع مسیر حرکت سنگ را روغن کاری می‌کند و دفع سنگ را اسان‌تر می‌کند.
یک فنجان مساوی ٢٥٠ میلی‌لیتر.
یک فنجان آب لیمو مساوی حدود آب ٣ عدد لیموی آبدار بزرگ است.
 
صبح روز بعد شما سنگ‌های سبز رنگی را در مدفوع خود مشاهده خواهید کرد. آنها در کاسه توالت غوطه ورند. اگر خواستید می‌تواند آنها را بشمارید. من بیمارانی داشته‌ام که تا ٤٠، ٥٠ و حتی تا ١٠٠ سنگ دفع کرده‌اند.
حتی اگر شما هیچ عوارض کیسه صفرا ندارید، ممکن است چند تایی سنگ داشته باشید، همیشه خوبه که یک کیسه صفرای تمیز و بدون سنگ داشته باشیم و همیشه با این روش چند وقت به چند وقت تمیزش کنیم.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:, ] [ 1:6 ] [ لقمان محمدیان ]

 دکتر حسین روازاده از شناخته شده‎ترین چهره‎‎های فعال در جریان طب اسلامی‎ست. متخصص قلب و فارغ‎التحصیل از دانشگاه تهران؛ ایشان سهم عمده‎ای در آگاهی‎بخشی به جامعه از دسیسه‎ها و توطئه‎‎های جریان استعمار در بحث طب و تغذیه داشته‎اند و نظر بسیاری از آحاد جامعه را به‎سوی خود جلب کرده‎اند. مطالب پیش رو حاصل گفت‎وگوی چند ساعته پنجره با ایشان است که به‎طور خلاصه به علاقه‎مندان این حوزه تقدیم می‎شود.

اگر شما بخواهید طب اسلامی را به‎طور خلاصه معرفی کنید، چه تعریفی ارائه می‎دهید؟
طب در مجموع به هرچیزی که بتواند در راستای سلامتی انسان مؤثر باشد، چه در درمان جسم و چه در درمان روح، گفته می‎شود که همگی توسط پروردگار تبارک و تعالی در طول قرون گذشته هدایت شده، گرچه به نام دانشمندان متفاوت ثبت باشد. در یک جمله ساده طب را در مجموع متعلق به پروردگار تبارک و تعالی می‎دانم و در زمان صدر اسلام هم چون تجمیعی از تمام علوم و ادیان شد، طب هم در این راستا مانند علم نجوم و علم‎‎های دیگر اسم اسلامی بر آن نهاده شد. البته در رابطه با علوم دیگر می‎شود شکل‎‎های دیگری هم مطرح کرد، اما در مورد طب ادله‎‎اي وجود دارد که انسان نمی‎تواند به هیچ‎وجه ادعا کند که می‎تواند علم طب را خودش ابداع و اجرا کند و بدون غلط، نتیجه خوبی بگیرد. در مجموع علم را آن‎چیزی می‎دانم که در جهت اهداف عالی بشر حرکت کند، اما در مورد علم طب نظرم بر این است که این علم فقط اگر الهی باشد در جهت اهداف عالی بشر حرکت می‎کند، در غیر این‎صورت حرکت نخواهد کرد.

پس آیا این درست است که اصل علم طب قدیم از الهامهاي وحیانی سرچشمه گرفته است؟
تا آن‎جایی که من به‎عنوان یک محقق، تحقیق کردم، هر چیزی که در حال حاضر در دنیا به‎عنوان علم نامیده می‎شود و مفید برای جامعه بشری در زمینه سلامتی روح و روان و جسم فرد است، هیچ‎کدام متعلق به علم غیرخدایی نیست و غیر از این هرچیزی که امروزه به‎عنوان طب امروز مطرح است قطعا برای بشر مضر است. به‎عنوان مثال دانشمندی به‎نام «ویلیام هاروِی» عنوان کرده که گردش کوچک خون را کشف کرده. خب به نام خودش هم ثبت کرده و برخی از کسانی‎که از طب نوین به‎شدت حمایت می‎کنند، به‎عنوان افتخار از این یاد می‎کنند یا فیزیولوژیست‎‎ها روی این موضوع خیلی مانور می‎دهند. دانشجویی مصری در تحقیقاتی که داشته، مشخص کرده که این متعلق به یک دانشمند مسلمان به‎عنوان «قَرَشی» است که ایشان هم به نوبه خود از دانشمندان ایرانی درس گرفته.

هرجا که بررسی می‎کنیم می‎بینیم که تماما این‎‎ها طریق بیان‎شان این است که از خودشان چیزی نداشتند و از جای دیگری الهام گرفته‎اند یا به هر حال علمی است خدایی؛ ولو گرچه‎کسی بیاید و این علم را به دیگری منتسب کند. یا زکریای رازی هر چیزی که عنوان می‎کند، از علومی که از گذشته به‎دست آورده یا در زمان صدر اسلام به‎دست آمده یا خودش شخصا روی آن کار کرده، از کلام او مشخص است که مطالب را متعلق به خودش نمی‎داند. حرکت‎‎هایی که این اشخاص در آن زمان انجام داده‎اند با علم امروز قابل‎تصور نیست. به‎عنوان مثال از حیرت‎آورترین مسائل در این زمینه این است که این‎‎ها از کجا می‎دانستند فرماندهی بدن که امروزه به آن «دی‎ان‎اِی» می‎گویند خوراک و غذایش به اصطلاح امروزی‎‎ها زینک یا روی است.

جالب توجه این است که آن‎ها می‎دانند برای این‎که به «آر اِن اِی» که زیر نظر این فرمانده پیغامبری می‎کند اگر از طرف فرمانده پیغامی داده شود نیاز به انرژی هست، که برای تأمین این انرژی بدن نیاز به یون مس دارد و یون مس به‎صورت کاتالیزور عمل می‎کند؛ به‎خصوص چرخه‎ای که امروزه در کبد کشف کرده‎اند كه در آن‎جا میلیارد‎ها یون مس به‎کار گرفته شده است. برای این‎که یک منبع انرژی ساخته شود. همچنین مطالبی را که بوعلی‎سینا در بحث آناتومی گفته وقتی که شما بررسی می‎کنید حیرت‎زده می‎شوید و برای‎تان غیرقابل‎باور است که واقعا این‎‎ها کار بشر بوده است و از میزان تسلط این‎‎ها بر فلزات تعجب می‎کنید. این‎‎ها انرژی هسته‎ای نداشته‎اند که تشخیص بدهند که در بدن انسان فلزات سنگین کجا اثر می‎کند. و الی ماشاءالله مثالهاي دیگر. این‎‎ها به‎نظرم علمی اتفاقی نیست.

از بین مباحثی که مطرح فرمودید چند سؤال دیگر قابل‎طرح است. یکی از آن سؤال‎‎ها این است که آیا مبانی معرفت‎شناسی طب اسلامی، چیزی متفاوت از آن مبانی است که امروزه طب مدرن بر اساس آن فعالیت خودش را سازماندهی می‎کند؟

مبانی طب اسلامی بر اساس یک چهارچوب بسیار مشخص و ساده تدوین شده است. طب اسلامی قدرت و عظمتش بیشتر به جهت مبنای مستحکمی است که دارد که این مبنا در قبل از اسلام هم به شکلی ضعیف وجود داشته است. برخی می‎گویند به اسلام ارتباطی ندارد؛ ما هم نمی‎گوییم که حتما به اسلام ارتباط دارد، بلکه می‎گوییم که به خدا ارتباط دارد. این مبانی را خدا بر اساس فهم ما از زمان خلقت بشر و به تناسب کشش و توان فهم ما در اختیار ما قرار داده است و وقتی به اسلام رسیده آن را کامل کرده. اگر ما بگوییم اسلام طب ندارد باید بگوییم که انسان طب نداشته است.

و اگر قرار باشد بگوییم دنیا طب نداشته، معنایش این است که از ابتدای تاریخ تا این یکی دو قرن پیش همه منتظر بودند که انگلیسی‎ها و غربی‎ها طب بیاورند و این منطقی نیست چون انسان از آغاز خلقت به‎دنبال این بوده که مشکلات خودش را حل کند. من همیشه گفته‎ام که اگر 124 هزار پیغمبر 124 هزار نکته گفته باشند، و به هر کدام از ایشان یک نکته از طرف پروردگار الهام شده باشد کار طب تمام است. یعنی طب تکمیل شده است و به کمال خود رسیده است. اگر بخواهیم مقایسه‎ای با طب جدید کنیم باید بگوییم طب جدید - به‎نظر من - پایه‎هایش را بر روی آب نهاده و بسیار لغزنده است به همین جهت هم کسانی‎که این طب را در جهان هدایت می‎کنند آن را بسیار متزلزل دانسته و بسیار دقیق و هدفمند مراقب عدم سقوط آن هستند.

به‎عنوان مثال امکان ندارد هر شب شما در تلویزیون مشاهده نکنید که یک هنرمند یا بازیگر به‎صورتی یک لیوان آب با یک قرص را بخورد و این یعنی اگر شما می‎خواهید رفع مشکل کنید راهش این است که از این قرص و از این یک لیوان آب جدا نشوید. زمانی‎که ما حجامت را بر اساس علاقه شخصی و فرهنگی خودمان شروع کردیم، به محض این‎که این موضوع مطرح شد رادیو‎ها و ماهواره‎‎ها به‎شدت به ما حمله کردند و گفتند که جمهوری اسلامی و روحانیت طب جدید ساخته است با وجود این‎که این موضوع هیچ ارتباطی با روحانیت و طلاب و مراجع نداشت. چون ما اولین استدلالی که در صحبت‎های‎مان می‎آوریم مبانی مستحکم است، اما آن‎‎ها مبانی ندارند. طب باید با ذائقه و روح انسان سازش و همخوانی داشته باشد.

شما وقتی مثلا در یک عطاری واقعی می‎روید بی‎دلیل می‎خواهید آن‎جا بچرخید و از هوای آن‎جا استفاده کنید و تنفس کنید و از آن‎جا لذت ببرید. ولی وقتی وارد یک داروخانه شیمیایی می‎شوید اصلا دوست دارید فرار کنید یعنی می‎خواهید هرچه زودتر دارو را بگیرید و بروید. اما در قدیم جهت معاینه نزد حکیم می‎رفتید و نزد حکیم کسی به هم نمی‎ریزد، بلکه آرامش قلبی پیدا می‎کند؛ چراکه همه مسائل را از منظر معنوی و مادی و علمی در نظر می‎گیرد.

شما مطرح کردید مبانی معرفت‎شناسی طب اسلامی متفاوت از معرفت‎شناسی طب مدرن است. سؤالی که این‎جا پیش می‎آید این است که چگونه ممکن است بین دو سیستم طبی که بر اساس مبانی معرفت‎شناسی کاملا متفاوت از هم تولید شده‎اند تلفیق برقرار کرد و سؤال دیگر این است که اگر اعتقاد دارید که تعامل صحیح می‎تواند برقرار شود این تعامل صحیح باید چگونه باشد که تبدیل به التقاط نشود؟
من یک بحثی را قبلا هم در یکی از محافل مهم عرض کردم و آن این‎که ما که انقلاب کرده‎ایم و باید در همه امور انقلاب کنیم. حضرت امام هم نظرش این بود. یکی از انقلاب‎‎های ما انقلاب طب است. اما راه رسیدن به این هدف برای این‎که ما دچار التقاط نشویم این است که حتما باید در کنار خودمان یک نرده‎‎هایی را به‎عنوان حفاظ از هر دو طرف قرار دهیم که از مسیر خارج نشویم. من اسم آن را گذاشته‎ام احیای طب اسلامی. این معنایش چه هست؟ ما اگر بخواهیم موفق شویم. اول باید آن ساختمانی را که خداوند تبارک و تعالی برای ما ساخته بوده و عده‎ای آمدند تخریبش کردند و یک مقدار صدمه‎اش زدند، از پایه و اساس بیاوریم بالا و برسانیم به آن‎جایی که بوده، و بعد از آن دانشمندان ما بر اساس آن پایه و اساس رشد پیدا کنند و تربیت شوند. اما اگر قبل از احیا شدن بنا، کسی بخواهد در این زمینه نظر‎های شخصی اعمال کند انحراف ایجاد می‎شود. این‎طور بگویم اگر یک‎ذره از این طب برداریم و یک‎ذره از آن طب برداریم و داخل همدیگر بگذاریم چیز خوبی به‎دست نمی‎آید.

 

با توجه به مباحثی که ارائه کردید سؤالی که پیش می‎آید این است که با وجود این تفاوت‎‎های مبنایی بین نگاه مدرن و نگاه اسلامی، آیا اساسا سیستم‎‎های نظارتی مدرن با رویکرد‎های امروزی صلاحیت نظارت بر طب سنتی و اسلامی را دارند یا خیر؟
این حرکت کاملا اشتباه است. چون حتی دو کارخانه تولیدی با دو نوع جنس تولیدی متفاوت هم دو متخصص متفاوت می‎خواهد که این‎ها را بررسی کند. چه برسد علم طب را با این گستردگی‎اش یک فردی بخواهد با یک دیدگاه خاص هر دو طب (سنتی و مدرن) را یا مؤاخذه کند یا بررسی کند یا نظر راجع به آن‎ها بدهد. کار اصولی آن است که سیستم‎ها باید از هم جدا باشند و کارشناسان آن‎‎ها هم جدا باشند. مثلا اگر می‎خواهند راجع به عطاری نظر بدهند، باید کارشناس داروهای گیاهی بیاید بالای سر عطاری یا اگر می‎خواهند در مورد داروخانه‎‎های شیمیایی نظر دهند کارشناس داروهای شیمیایی باید برود بالای سر داروخانه‎‎های شیمیایی و آن‎ها را جداگانه بررسی کند. اگر غیر از این باشد یک تداخل و یک تضادی ایجاد می‎شود که آن تضاد برای جامعه مضر است.

یکی از سؤالاتی که بین علاقه‎مندان جریان طب اسلامی مطرح است این است که چرا فعالان این جریان هنوز به تدوین طرح‎ها و دیدگاه‎‎های خود جهت ارائه به رهبر انقلاب نپرداخته‎اند تا از این طریق از حمایت‎‎های علنی‎تر ایشان برخوردار شوند. مثلا شبیه این کار را برخی از فعالان علمی مؤسسه رویان، انجام داده‎اند و مورد تأیید قرار گرفته‎اند. سؤال این است که چرا در طب اسلامی این رویکرد هنوز به‎وجود نیامده؟
شما وقتی‎که می‎خواهید یک جریانی را راه بیندازید دو شکل دارد. یا ابزارش را در اختیار دارید یا ندارید. مؤسسه رویان هم ابزارش را از قبل داشته، مؤسسه رویان هرچه که هست متعلق به همین طب جدید است و نمونه کار‎های این حرکت در کشور‎های دیگر نیز هست. افرادی که در این زمینه بخواهند تحقیق کنند و این حرکت را راه‎اندازی کنند همه امکاناتش در دنیا هست. شما باید فقط این را جمع‎آوری کنید. ولی آن چیزی که در طب اسلامی مطرح است این است که شما از کشور خودمان که خارج شوید هیچ سیستم حکومتی در دنیا این طب را ندارد و به‎طور عادی نمونه‎اش در دانشگاه‎‎های کشورهای دیگر نیست و هیچ حکومتی به‎طور سیستماتیک حمایت از این جریان نکرده و نمی‎کند. این یک انقلابی است که در ایران شده است.
و حضرت امام در سال 1358 به افرادی که می‎خواستند حرکت‎‎هایی در این زمینه انجام دهند فرمودند الان وقت این‎کار‎ها نیست و عین جمله‎شان در جلد نهم صحیفه نور موجود است که می‎فرمایند: زمانی‎که اساس مملکت برقرار شد شما بروید دنبال طب اسلامی حالا یا به قولی طب سنتی و آن‎‎ها بروند به‎دنبال طب وارداتی. حالا یک حرکتی آغاز شده. الحمد‎لله ‎که شما‎ها هستید و دوستان هستند و تا حدودی آشنا شده‎اند و از طب اسلامی و سنتی صحبت می‎شود. از طب ایرانی و پزشکی ایرانی صحبت و از طب جامع صحبت می‎شود و دوستان زیادی در تلویزیون در این‎باره سخنرانی دارند. خود وزارت بهداشت و درمان در مورد طب سنتی صحبت می‎کند و اساتیدی در دانشگاه و در رسانه‎‎ها صحبت می‎کنند و دانشکده‎‎هایی در این زمینه درست شده است. این‎ها خودش طلیعه پربار برای این جریان است. این‎که اشکالاتی دارد، وارد است. وقتی‎که یک نوزاد به دنیا می‎آید خب مشکلاتی هم دارد و خطا‎هایی هم دارد و خلاف‎‎هایی هم می‎کند. الحمدلله رهبر معظم انقلاب هم بیدار بیدار بیدار است. ما در رشته خودمان داریم می‎گوییم. من با دیگران هم که صحبت کردم دیدم همه دارند همین حرف را می‎زنند بچه‎‎های سینما هم همین چند روز پیش می‎گفتند که واقعا آقا در بحث سینما حرف اول را می‎زند در ایران. این نشان می‎دهد که در رشته‎‎های مختلف الحمدلله رهبری بیدار است. آن‎ وقتی که انقلاب واقعی این جریان صورت بگیرد می‎بینید که چطوری همه با هم یکی می‎شوند و آن‎موقع ما به رهبر عرض ميكنيم که بچه‎‎ها و شاگردان شما بی‎کار نبوده‎اند و ببینید که همه در صحنه بوده‎اند ولی صلاح در این بوده که طوری در صحنه باشند که مشهود نباشند.

من این اتحاد را در بین بچه‎‎هایی که در این زمینه‎‎ها دارند کار می‎کنند حس می‎کنم قطعا هم آقا نظرش این نیست که این کار الان بشود. آقا در مورد این زمان دارد صحبت می‎کند. یقین بدانید دو سال دیگر یک صحبت دیگری خواهد بود و پنج سال دیگر یک صحبت دیگری خواهد بود. من کلا این حرکت را مثبت می‎بینم و مطمئن هستم که در آینده‎ای نه چندان دور، مردم هم در سطح گسترده به حمایت این جریان می‎آیند. همان‎طور که تا حدودی می‎بینیم که مردم آشنا شده‎اند. انقلاب و دوست‎داران رهبري یقین بدانند که کارشان نتیجه داده که الان خیلی‎‎ها در این مورد دارند صحبت می‎کنند و از این به بعد هم بیشتر ثمر خواهد داد و به بار می‎نشیند. به قول یکی از دوستان، انقلاب 57 این طب در حال نزدیک شدن و وقوع است.

آقای دکتر امروز صحبت‎‎هایی از برخی فعالان جریان طب سنتی کشور در رویکرد به این طب شنیده می‎شود که مورد سؤال است. به‎عنوان نمونه مطرح می‎شود که طب سنتی صلاحیت ورود به تمام حیطه‎‎های پزشکی را ندارد از این‎رو این طب را طب مکمل می‎نامند. یعنی طبی که فقط می‎تواند برخی ابعاد طب رایج را تکامل بخشد. آیا چنین رویکردی را درست می‎دانید؟

ما سؤال‎‎هایی در همین مورد می‎کنیم، مثلا وسایل و ابزاری که برای جراحی در زمان بوعلی‎سینا‎ها استفاده می‎شده که برخی الان عکسش هم وجود دارد، تفاوت آن‎چنانی با ابزار امروزی که در اتاق‎‎های عمل دارد استفاده می‎شود مثل پنس و امثالهم ندارد. چه‎کسی گفته که این جراحی را که امروز انجام می‎دهند در قدیم نمی‎توانستند انجام دهند؟ یا مثلا در مورد مسائل پیچیده قلبی، همین را می‎گویند. برخی از متخصصین قلب را هم حاضریم بیاوریم و نظر بدهند که خیلی از آن‎‎هایی که مثلا می‎خواهند الان باطری قلب بگذارند، که این یک جراحی امروزی است. ما بدون جراحی علم درمانش را پیدا کردیم و حالا بحث احیا کردنش است. ما به هرکدام از این‎‎ها که می‎خواهند این کار را انجام بدهند، می‎گوییم که آقا کتاب طب سنتی می‎گوید این دوایش است. او می‎رود همان شب می‎خورد و فردا صبح می‎رود پیش طبیبش، طبیبش می‎گوید جراحی نقدا لازم نیست. خود حضرت امام هم می‎فرمودند خیلی از این جراحی‎‎هایی که دارد انجام می‎شود زیر سؤال است. این‎‎ها فقط دارند جراحی را به رخ ما می‎کشند چون توانسته‎اند کلا جراحی ما را پاک کنند. می‎شود احیا کرد و خیلی هم راحت می‎شود احیا کرد. نظر ما اتفاقا این است که شدنی است و می‎شود در زمینه طب استقلال داشت.

نظرتان در مورد رابطه طب سنتی و اسلامی چیست؟
هرچند که برخی دوستان ما از واژه طب سنتی استفاده می‎کنند اما این‎که دشمنان ما علاقه دارند از این کلمه استفاده کنند، به‎خاطر آن است که اسم اسلام نیاید. البته به‎نظرم اگر در ایران به این طب، پزشکی ایرانی هم بگوییم، گفته‎ایم طب اسلامی، چرا؟ چون طب سنتی طبی است که قبل از اسلام بوده. آن سنت‎ها تجمیع شدند و به هر حال تبدیل شدند به طبی که در دورانی این طب توسط برخی به اروپا رفت و در یونان شکل دوباره‎ای گرفت و آن‎‎ها هم رویش کار‎های خوبی کردند و در یک عصر دیگر ایرانی‎‎ها به‎خصوص در دوران اسلام قدرتمند شدند و رفتند علم خودمان را از آن‎‎ها گرفتند و در دانشگاه جندی‎شاپور پروراندند و روح اسلام را در آن دمیدند و الان هم که صحبت می‎کنند، می‎گویند طب بوعلی و طب رازی. این‎‎ها همه از پیشروان دین اسلام بودند.

کتاب‎‎های همه‎شان را که می‎خوانیم از نوشته‎‎ها مشخص است که انسان‎‎های متدین و مؤمنی بوده‎اند و از بیانات این‎‎ها مشخص است که همه کارهای‎شان برای خدا بوده است. می‎توانیم بگوییم پزشکی ایرانی یا بگوییم طب جامع ایرانی. ولی در مجموع ما مدیون اسلام هستیم. اگر اسلام نیامده بود به‎نظر من اصلا ما شکوفایی‎ای در دوران صفویه در شاخه‎‎های مختلف نداشتیم. نه معماری اسلامی داشتیم، نه نجوم اسلامی به این قشنگی داشتیم، نه طب اسلامی و همه این‎ها را نداشتیم.

یکی از مسائلی که رهبر معظم انقلاب روی آن خیلی تأکید دارند بحث کرسی‎‎های آزاداندیشی است. سؤال این است که سهم جریان طب اسلامی در این کرسی‎‎های آزاداندیشی چه می‎تواند باشد؟
شما این را در یک مقیاس بزرگ‎تر بگویید. بگویید مثلا سهم ورزش باستانی ما در ورزش جهانی، تا چه حد است؟ اگر قرار باشد یک چنین کرسی در جهان برقرار باشد باید چه امکاناتی داشته باشد؟ چه شرایطی باید ایجاد شود؟ ما الان در داخل کشور خودمان هنوز آن شرایط مناسب را نداریم. اما رهبر معظم انقلاب با موقعیت‎شناسی و زمان‎شناسی قشنگی که دارند مشاهده کرده‎اند که بچه‎‎ها در دانشکده طب سنتی رسیده‎اند به سال آخر و می‎توانند پاسخ‎گوی سؤالات باشند. الان هستند کسانی‎که حرف‎هایی برای گفتن دارند. کم‎کم در تلویزیون دارند در برخی از کانال‎‎ها از این مسائل صحبت می‎کنند.

اما از طرفی می‎بینیم که یک شورای سلامتی در تلویزیون ایجاد می‎شود و تا حدی ایجاد محدودیت می‎کند. البته این‎‎ها دارد کم‎کم برداشته می‎شود. بحث کرسیهاي آزاداندیشی که شما می‎فرمایید این دارد باز می‎شود و شرایطش فراهم می‎شود. چون به‎مرور زمان متوجه شده‎اند که ادامه مسير سابق مانع رشد می‎شود. این مسیر یک مسیری است که همه باید از آن آگاه شوند که اگر می‎خواهند زندگی سالم و جسم سالم داشته باشند و سلامتی خود را حفظ کنند و عمر طولانی کنند هیچ راهی جز این ندارند که در مسیر تغذیه سالم قرار بگیرند و تغذیه سالم هم وجود ندارد الا همان چیزی که اسلام به آن توصیه کرده است.

یکی از مسائلی که امروز در رابطه با موفقیت‎‎های طب مدرن مطرح می‎شود این است که می‎گویند از موقعی که طب مدرن توانسته خودش را سازماندهی کند، بیماری‎‎های همه‎گیر و مرگ و میر‎هایی که در قدیم وجود داشته دیگر پیش نمی‎آید و این را دلیل قوت طب مدرن و ضعف طب سنتی می‎دانند. نظر شما در این مورد چه هست؟

این‎‎ها هر کدامش استدلال می‎خواهد و زمان‎بر است و بحث را در چند کلام نمی‎شود عنوان کرد. بعد از هجوم انگلیس به ایران در دو قرن پیش، این‎ها در کشور ما یک حالت برزخ درست کردند. یعنی چه؟ یعنی این‎که ما قبلا یک دوره بهشتی داشتیم و این‎‎ها که آمدند یک دوران برزخ درست کردند. در این دوران برزخ بلا‎های زیادی بر سر ملت ایران آمد. ولی این دوران برزخ متعلق به که بود؟ متعلق به انگلیس بود. مثلا ما حمامی داشتیم به نام حمام گنجعلی‎خان. همان حمام‎‎های سنتی. این حمام‎‎های سنتی‎ قسمت‎‎های متفاوتی داشت که هر کسی با توجه به مزاجش به آن قسمت‎ها می‎رفت. یک قسمت حوضچه داشت، یکی کیسه‎کشی داشت، یکی دلاکی داشت و... این‎‎ها به‎جای خود بود، یک خزینه‎ای داشت که آن خزینه از یک دیگ بسیار بزرگ مسی درست شده بود که الان علم امروز دارد می‎گوید برای رفع خستگی‎‎های مزمن شما بیایید از وان‎‎های مسی استفاده کنید.

این‎‎ها می‎رفتند در این حمام‎‎ها خودشان را کامل می‎شستند و تمیز که می‎شدند در آخر باید می‎رفتند در آن خزینه و با آن حال در خزینه می‎ماندند؛ با توجه به این‎که مس حرارت کمی می‎خواهد برای گرم شدنش و میکروب‎زداست، یعنی شما هر بیماری‎ای که داشتید می‎خواستید از بدن شما خارج می‎شد، به‎نوعی وارد آب و تبدیل به واکسن برای نفر بعد می‎شد. به این دلیل است که رسول خدا در 20 مورد در جا‎های مختلف در حدیث می‎گوید که شما از موارد مشترک هم استفاده نکنید ولی راجع به کاسه آب خوردن و کاسه مسی می‎‎گویند که مستحب است که خورده شود. چون به محض این‎که شما لبت را می‎زنید به یک کاسه ویروسی همان لحظه این ویروس تضعیف می‎شود و بعد هم می‎میرد این می‎شود واکسن برای نفر بعد. خب این‎‎ها آمدند این را تبدیل کردند به یک حمام‎‎های جدیدی که الان در سطح تهران هست. این‎‎ها سنتی نیستند، برای 50 سال پیش یا 60 سال پیش است. وقتی می‎روی وارد این حمام‎‎ها می‎شوی می‎بینی که می‎گویند این‎جا خزینه‎اش بوده و خزینه‎اش را خراب کرده‎اند از بس که مردم کچلی گرفته‎اند و از بس که بیماری گرفته‎اند و از بس که از لنگ‎‎های مشترک استفاده کرده‎اند. اما این برای طب اسلامی نیست، این برای دوران برزخ است.

بعد همکاران دانشگاهی این را که نمی‎دانند. این را می‎گذارند به حساب علم ما. می‎گویند آن‎طوری بود. الان آمده‎اند چه‎کار کرده‎اند؟ حمام را آوردند داخل منزل و بهداشت را آوردند داخل منزل. حمام‎‎های مدرن یا سونا درست کرده‎اند و هزاران تعریف از آن می‎کنند. حالا می‎رویم می‎بینیم که ای دل غافل در همین سونا‎ها هم همان‎چیزها اتفاق می‎افتد. حوله و لنگ‎شان زیرپا افتاده و لگد می‎کنند و آبش هم که 10 نفر می‎روند در جکوزی؛ این می‎رود و آن می‎آید؛ اما دیگر الان مشکلی هم ندارد. آمارهای‎شان هم غلط است و علمی نیست. آیا الان شما در میان مردم انسان‎‎های 120 ساله می‎بینید. الان با ذوق و شوق عنوان می‎شود که حد متوسط عمر خیلی خوب شده و رفتیم مثلا روی مرز 70 سال؛ سن عمر ما که همه‎اش روی 100 سال و 120 سال و 140 سال بود و یک بازمانده‎شان که تازگی‎‎ها فوت کرد 146 سال سن داشت. یک دختر خانمی با 146 سال ماشاءالله سر‎حال هم بود. ما بحث سر این‎‎ها داریم.

آیا این محصولاتی که به‎عنوان محصولات ارگانیک دارند به بازار‎ها می‎آیند، محصولات طبیعی هستند؟
ما خبر نداریم که ارگانیک به معنای «طبیعی» هست یا نه؟ اما برای ما طبیعی ترجمه کرده‎اند. طبیعی به زبان انگلیسی می‎شود نچرال (natural).

خب این مرغی را که الان شما در بازار می‎بینید این حالت برزخ تغذیه است. قبلش مرغ و خروس و غاز و اردک طبیعی بوده. همان نچرال. شما این را آورده‎اید تبدیل کرده‎اید به یک ژن، ژن هم سرطانی بوده. مرغ‎‎هایی که امروز هست، غده سرطانی انسانی است. ما مدارک مستند داریم که ژنش را گرفته‎اند با ژن خوک و با ژن مرغ محلی ترکیب کرده‎اند که مراجع ما نتوانند بگویند حرام است. این شده مرغ. حالا می‎گویند ما به شما مرغ طبیعی می‎دهیم. بفرمایید این را بهش می‎گویند طبیعی. مردم را قانع می‎کنند به این‎‎ها و می‎آییم و توضیح می‎دهیم می‎گوییم که نه آقا این ارگانیک نیست. این حالت برزخ است. ما را اول برده‎اند در یک دوران برزخی بعد از برزخ برده‎اند در جهنم، بعد از جهنم ما قانع شدیم، که برگردیم به برزخ. بعد می‎گویند وضع مرغ‎تان یادتان است که چه وضعی بود. آبله‎مرغان یادتان است. کچلی‎‎ها یادتان است. با یک آپاندیس می‎مردند یادتان است. خب این‎‎ها همه‎اش برای دوران برزخ است و هیچ ربطی به دوران شکوفایی ما ندارد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:, ] [ 12:28 ] [ لقمان محمدیان ]
صفحه قبل 1 ... 12 13 14 15 16 ... 22 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

این وبلاگ در جهت آموزش و ترویج پزشکی اسلامی راه ندازی شده است
امکانات وب
ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 56
بازدید ماه : 202
بازدید کل : 91885
تعداد مطالب : 219
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


محکوم کردن توهین به پیامبر

تماس با ما
داستان روزانه